عفونتهای ناشی از مخمرها
(غیر از کاندیدا و کریپتوکوکوس)
بخش پنجم
مخمرهای کمیاب: بلاستوشیزومایسس
دکتر محمد قهری – آزمایشگاه رسالت
www.ghahri.ir
بلاستوشیزومایسس Blastoschizomyces
یک جنس مخمری است که شباهتهای بسیار زیادی با گونههای تریکوسپورون دارد. دارای یک گونه است بنام بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس (B. capitatus). نامهای قبلی این ارگانیسم عبارت بودند از تریکوسپورون کپیتاتوم (trichosporon capitatum) و بلاستوشیزومایسس سودوتریکوسپورون (B. pseudotrichosporon).
بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس عموماً در محیط یافت میشود و ممکن است از پوست، مجاری گوارشی و مجاری تنفسی افراد سالم جدا شود. بیماری تهاجمی در بیمارانی که سیستم ایمنی آسیبدیدهای دارند، دیده میشود.
کلنی بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس جداشده از نمونهی خلط بعد از 24 ساعت بر روی محیط سابورو
منظره میکروسکپی بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس
منظره میکروسکپی بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس
اپیدمیولوژی، خصوصیات بالینی و درمان
اگرچه بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس را میتوان از منابع محیطی جدا کرد، بزرگترین مطالعهی اپیدمیولوژی عفونت با این ارگانیسم قادر به آشکار کردن مواجهههای مشترک محیطی نبوده است. در یک بررسی که در بخش خون انجام شده بود و 20 بیمار با شواهد و مدارک حاکی از کلونیزاسیون و یا عفونت با این ارگانیسم شناسایی شده بودند، هیچگونه منبع محیطی یافت نشد و جداسازی بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس از کشتهای محیط با موارد کلونیزاسیون یا عفونت مرتبط شناخته نشد.
هیچگونه شواهدی مبنی بر منبع مشترک انتقال از طریق غذا، وسایل و تجهیزات و یا پرسنل وجود نداشت. فاکتورهای خطر برای ایجاد عفونت با توجه به کم بودن موارد عفونت با این قارچ، بهروشنی تعریف نشدهاند، اما بهصورت قابلتوجهی در موارد جداگانه و نیز در گزارش موارد متعدد عفونت با این ارگانیسم، ایجاد این عارضه در بیماران با بدخیمیهای هماتولوژیک که اکثر آنان در زمان ایجاد عفونت نوتروپنیک بودهاند، شرح داده شده است. در سری گزارشهایی که توسط Martino داده شده، تمام 12 بیمار با عفونت بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس در حالت فونژمی یا در حالت تهاجم به ارگانهای داخلی، دارای تب بودهاند. محلهای عفونیشده در این مطالعات شامل ریه، کبد، طحال، کلیه، سیستم اعصاب مرکزی و قلب بوده است. بیماران دارای گرفتاری ریوی دارای سرفههای مرطوب بوده و در فیلمهای رادیوگرافی آنها تجمع ترشحات (که در برخی به نظر میرسید که مایستوما باشد) دیده میشود. در بیمارانی که گرفتاری هپاتیک، کلیوی، یا طحالی دارند لزیونهای فوکال یا ندولار بهوسیلهی مطالعات تصویربرداری مشاهده میشوند و در ارزیابی آزمایشگاهی بهطور ثابت مقادیر غیرطبیعی در تستهای عملکرد کبدی نشان میدهند. ابتلای سیستم اعصاب مرکزی با نقایص نورولوژیک و از لحاظ رادیوگرافی با لزیونهای داخل مخیِ موضعی (فوکال) همراه هستند. میوکاردیت و اندوکاردیت در اتوپسی یک بیمار با علائم نارسائی قلبی سمپتوماتیک در زمان حیات دیده شد.
بیماران با کلونیزاسیون گذرا در این سری مطالعات شامل آنهایی بود که در کشتهای ادرار و مدفوع، این ارگانیسم جدا میگردید، اما هیچگونه شواهدی از بیماری تهاجمی قارچی بدست نمیآمد. محلهای دیگر عفونت شامل استئومیلیت بوده است که متعاقب فونژمی و مننژیت در اثر بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس ایجاد شده است. این نوع عفونت در بچههایی اتفاق افتاده که بهمنظور درمان لوسمی حاد از پیوند مغز استخوان استفاده کرده بودند.
تشخیص عفونت ناشی از بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس معمولاً بهوسیلهی کشت خون یا کشت از سایر نواحی مبتلاشده، میسر میگردد. برای اثبات بیماری تهاجمی، بیوپسی گزینهی مفیدی است. بعنوان مثال در بیماران با علائم ریوی که دارای کشت مثبت هستند، بیوپسی ریه میتواند شواهد هیستولوژیک تهاجم را نشان دهد. درمان عفونت بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس شامل درمان ضدقارچی سیستمیک است. فلوکونازول و
5-فلوروسیتوزین فعالیت ضدقارچی خوبی در شرایط آزمایشگاهی (in vitro) علیه این ارگانیسم دارند. در کلینیک غالباً آمفوتریسین B با و یا بدون 5-فلوروسیتوزین مورد استفاده قرار میگیرد. فلوکونازول در درمان مننژیت بکار رفته است و علائم بهبود عفونت و ریشهکنی ارگانیسم از مایع مغزی نخاعی نشان داده شده است، اما 3 ماه بعد از قطع فلوکونازول در اتوپسی شواهد پایدار از تهاجم مننژیال با این ارگانیسم وجود داشته است. ایتراکونازول بهعنوان ادامهی درمان در بچهای مبتلا به استئومیلیت (بعد از یک دوره درمان با آمفوتریسین B) مورد استفاده قرار گرفته است. یک جنبهی مهم دیگر در درمان اینگونه بیماران بهبود وضعیت نوتروپنی است. در یک گزارش موردی شرح داده شده است که تا زمانی که وضعیت نوتروپنی بیمار (با کمک فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ) اصلاح نشده، پاسخ به درمان ضدقارچی به دست نیامده است.
بیولوژی
این جنس به کمک ویژگیهای مشروحهی زیر شناسایی میگردد:
- مقادیر زیادی سودوهایفی، هایفی حقیقی و کونیدی تولید میکند که مشابه آرتروکونیدی هستند (هرچند که درواقع اینها آنلوکونیدی میباشند) و از طرف دیگر بلاستوکونیدی تولید نمیکند.
- قدرت تخمیر قندها را ندارند.
- توانائی رشد در دمای 42 درجه سانتیگراد را دارند.
- اورهآز منفی هستند.
- توانایی رشد در حضور سیکلوهگزامید را دارند.
- دارای الگوهای اختصاصی برای جذب میباشند.
با توجه به اینکه مرفولوژی این جنس مشابه گونههای تریکوسپورون است سنجشهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک برای شناسایی دقیقِ این ارگانیسم الزامی میباشد.
خلاصه:
بلاستوشیزومایسس کپیتاتوس یک پاتوژن فرصتطلب در بیماران نوتروپنیک است.
کلنیهای آن بر روی محیط سابورودکستروز آگار بعد از 7 روز انکوباسیون در دمای 25 درجه سانتیگراد، سفید، صاف تا چینخورده، برجسته و شفاف است.
این ارگانیسم را از جئوتریکوم کاندیدوم بهوسیلهی فقدان رشد در محیط حاوی D-xylose بهعنوان تنها منبع کربن میتوان افتراق داد.( جئوتریکوم کاندیدوم رشد میکند) و افتراق آن از تریکوسپورون بیژلی بهوسیلهی فقدان اورهآز و توانایی رشد در دمای 45 درجه سانتیگراد صورت میگیرد.
نسبت به آمفوتریسین B حساس است. استرینهای مقاوم به فلوکونازول در بیماران سرطانی گزارش شده است.
نتیجهگیری
با افزایش جمعیت افراد دارای اختلالات سیستم ایمنی، عفونتهای مربوط به گونههای مخمری که قبلاً غیرمعمول بود، اینک در حال افزایش و شیوع بیشتر است.
در این بخش به تعدادی از عوامل مخمری پاتوژن اشاره گردید و همهی عوامل مخمری که ممکن است پاتوژن باشند موردبحث قرار نگرفتند. در حال حاضر با توجه به وقوع کم اینگونه عفونتها هنوز روشهای درمانی استاندارد شدهای علیه آنها وجود ندارد.
Rf. CLINICAL MYCOLOGY, E. J. Anaissie
عفونتهای قارچی در گیرندگان پیوند اعضاء جامد
عفونتهای ناشی از مخمرها (غیر از کاندیدا و کریپتوکوکوس)
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام