بازگشت ققنوس
تجدید حیات ایمونوتراپی سرطان
دکتر سید مهدی زرگریان
توجه به ایدهی نقش سیستم ایمنی در کنترل سرطان تازه نیست. برای اولین بار پاول ارلیخ در سال 1909 نظر داد که سرطان بهطور خودبهخود با دفعات بالا در بدن رخ میدهد اما این سیستم ایمنی است که آن را تحت کنترل درمیآورد. در حدود یک قرن این ایده مغفول واقع شد و موردتوجه قرار نگرفت اما اخیراً توانایی واقعی سیستم ایمنی برای درمان سرطان مشخص گردید.
در ایمونوتراپی سرطان سیستم ایمنی خودِ فرد علیه تومور فعال میشود و برخلاف سایر روشهای درمانی سرطان این روش روندی کاملاً پویا دارد و میتواند منجر به بهبود طولانیمدت گردد. ایمنیدرمانی علیه سرطان راهبردهای متفاوتی دارد که به طرق مختلف عوامل ایمنی را علیه سرکوبکننده های ایمنی تحریک میکند.
بهجز برخی موارد خاص، ایمنیدرمانی سرطان در بیشتر موارد بیتأثیر است. رژیمها و روشهای درمانی مبتنی بر ایمنیدرمانی که عوامل مختلف ایمونولوژیک را ترکیب میکنند و به کار میگیرند با سرعت بالایی در حال بررسی و ارزیابی هستند.
این راهبردهای جدید گرچه فعالیت ضد تومور سیستم ایمنی را افزایش میدهند اما در ضمن میتوانند موجب مسمومیت سیستم ایمنی نیز بشوند. برای بررسی منافع و مضرات این نوع درمانها باید به برخی سؤالات اساسی پاسخ داد. از جمله اینکه کدام روش درمانی سود بیشتری دارد و باید مطالعه بر روی آن ادامه یابد و چه افرادی از چه نوع درمانی سود خواهند برد.
چرا وعدهی ایمنیدرمانی سرطان اینقدر طولانی شد؟ با این روش چه سرطانهایی را میتوان درمان کرد؟ امیدوارکنندهترین روشهای درمانی جدید کدامها هستند؟ و نقش بالقوهی بیومارکرها در هدایت درمان چیست؟ اینها سوالاتی هستند که چهار تن از متخصصین درجه یک در این میزگرد به آنها پاسخ خواهند داد. علاوه بر این هزینهی ایمنیدرمانی در حال و آینده موردبررسی قرار خواهد گرفت.
ایدهی نقش سیستم ایمنی در سرکوب سرطان حدود یکصد سال پیش مطرح شد اما در دههی اخیر بود که این فرض به بلوغ خود نزدیک شد. چرا تبدیل این ایده به یک واقعیت بالینی اینقدر به طول انجامید؟
Mario Sznol: در دوران جدید اثبات نقش بالقوهی ایمنیدرمانی در سرطانهای پیشرفته از مطالعات بر روی اینترلوکین-2 در دههی 1980 شروع شد؛ اما این فعالیت محدود به گروه اندکی از بیماران مبتلا به ملانوم و کارسینوم کلیه بود و سمیت اینترلوکین-2 مانع از آن شد که در بقیهی تومورهای جامد به کار گرفته شود. بیشتر تلاشهای تحقیقاتی بر روی تحریک سیستم ایمنی بهوسیلهی سایتوکاین و یا واکسنهایی متمرکز شد که اثرات اندکی داشتند. نقطهی عطف ماجرا با ورود عواملی چون anti-CTLA-4 (anti-cytotoxic T-lymphocyte associated protein 4) و anti-PD-1 (anti-programmed cell death protein 1) آغاز شد. این مواد سیگنالهای مهارکننده را که به سلولهای T ارسال میشود، مسدود میکنند.
این مواد بیشتر از داروهای قبلی در ملانوم متاستاتیک مؤثر هستند و بهویژه anti-PD-1 علیه طیف وسیعی از سرطانهای متاستاتیک میتواند فعال باشد. لذا تأخیر در بهکارگیری ایمنیدرمانی بهعنوان یک روش درمانی پذیرفتهشده به خاطر تأخیر در شناخت نقش سیگنالهای مهاری به سلولهای T در تخریب پاسخهای ایمنی مؤثر ضد تومور میباشد.
Jason J. Luke: ایمنیدرمانی به اشکال مختلفی همچون پیوند مغز استخوان در بدخیمیهای خون، آنتیبادیهای مونوکلونال همچون anti-CD20 (لنفوم) یا anti-HER2 (سرطان سینه)، واکسن سلولهای دندریتیک برای سرطان پروستات و ادجوانتهای ایمنی یا سایتوکاینها همچون باسیل کالمت-گورین برای سرطان مثانه یا اینترفرون و اینترلوکین برای ملانوم و سرطان کلیه در طی چند دهه مورداستفاده بوده است. نقش immune checkpointsدر تنظیم ایمنی در دهههای اخیر شناخته شده و منطق هدف قرار دادن آنها تنها در چند سال اخیر روشن شده است.
Elizabeth I. Buchbinder: توان سیستم ایمنی برای کنترل سرطان به عوامل متعددی بستگی دارد. برخی از این عوامل شناختهشده هستند و برخی دیگر بهتازگی موردتوجه واقع شدهاند و باید نقش آنها روشن شود. سیستم ایمنی بدون تردید سیستمی پیچیده است که کنترل و موازنههای پیچیدهای دارد که این مجموعه در نهایت مانع شکلگیری پاسخهای ایمنی بسیار تهاجمی میشوند. درمانهای اولیهی (سرطان) که مبتنی بر تحریک کل سیستم ایمنی بودند عواقب (سمی) زیادی داشتند. علاوه بر این هتروژنیسیته بین سرطانهای مختلف و حتی در یک تومور خاص نقش مهمی در ناتوانی ما در ایجاد پاسخ ایمنی دارد.
Padmanee Sharma: لازم است بدانیم که پاسخهای سلولهای T چگونه تنظیم میشوند. مطالعات
Jim Allison نشان داد که سلولهای T دارای کلید روشن و خاموش هستند که این کلید واکنش آنها را کنترل میکند. مطالعات جیم نشان داد که برای آزاد کردن پاسخ ضد تومورالِ سلولهای T باید وضعیت خاموش این کلید را مهار کرد.
ایمنی درمانی بهعنوان یک راهکار بالقوه جهت درمان سرطان توصیف شده است. آیا فکر میکنید این توصیف درست است؟
Padmanee Sharma: بله، بیماران مبتلا به سرطانهای متاستاتیک که قبلاً چند ماه بیشتر زنده نمیماندند اکنون میتوانند سالها زنده بمانند.
Elizabeth I. Buchbinder: زمانی که حضور سرطان در بدن بیمار آنقدر کاهش مییابد که با روشهای تصویربرداری و آزمایشگاهی موجود نمیتوان حضور آنها را شناسایی کرد یک سؤال به وجود میآید، اینکه آیا هنوز سلولهای سرطانی در بدن فرد وجود دارند که سیستم ایمنی مانع از گسترش آنها شده است؟ اما از نظر بیمار فروکش کردن طولانیمدت بیماری با ایمنیدرمانی به معنای بهبود آن است و لذا پاسخ سؤال شما مثبت خواهد بود.
Mario Sznol: ایمنیدرمانی برای بهبود گروهی از بیماران سرطانی قبلاً هم انجام میشد. با توسعهی راهبردهای درمانی تعداد بیمارانی که از این روش بهرهمند میشوند افزایش یافت؛ اما درمان بهینه و بهبود در بسیاری از بیماران محتاج اقدامات چندگانه همچون درمان هدفمند، شیمیدرمانی، رادیوتراپی و جراحی میباشد. اما متأسفانه همهی بیماران و همهی انواع تومورها به درمان ایمنی پاسخ نمیدهند و بهبود حاصل نمیشود (گرچه برخی بیماران بقای بیشتری مییابند). در میان همهی روشهای موجود درمان سرطان، ظرفیت ایمنیدرمانی برای ایجاد بهبود طولانیمدت از همه بیشتر است.
Jason J. Luke:جواب شما تا حدودی مثبت است. البته نکات قابلذکری هم وجود دارد. شکی نیست که گروهی از بیماران طول عمرشان با ایمنیدرمانی افزایش مییابد. پیوند مغز استخوان شاهد بارز این ادعا میباشد. در خصوص تومورهای جامد هم میدانیم که حدود 10% مبتلایان به ملانوم و کارسینوم کلیه پس از درمان با اینترلوکین-2 طول عمرشان افزایش مییابد (> 10سال). با استفاده از anti CTL4 درصد بقای 5 تا 10 ساله به 22% و با استفاده از anti –PD-1 تا 34% افزایش مییابد. معنی دیگر این آمار این است که اکثر بیماران با این روشها بهبود نمییابند و اگر هم رژیم درمانی مختلط به کار ببریم احتمالاً بازهم صرفاً همان بیمارانی که در مرحلهی اول سود بردهاند بهرهمند خواهند شد. باید به دنبال راهکارهایی باشیم که تمام جمعیت بیماران از آن منتفع گردند.
به نظر میرسد که برخی سرطانها مانند ملانوم از بقیه انواع سرطان ایمونوژنیکتر بوده و لذا ایمنی درمانی در آنها مؤثرتر میباشد. آیا میتوانیم موفقیتهای مربوط به درمان ملانومها را در مورد سرطانهای غیر ایمونوژنیک هم به دست آوریم؟
Jason J. Luke: بله، این کار در حال انجام است. به همین دلیل است که استفاده از anti-PD-1 در سرطانهای سلول غیرکوچک ریه، کارسینوم کلیه، سرطان مثانه و مجاری ادرار، لنفوم هوچکین و کارسینومهای سلولهای سنگفرشی سرو گردن مورد تائید قرار گرفته است. این مسئله بهویژه در مورد سرطان ریه قابلتوجه است چرا که تاکنون تصور بر این بود که این سرطان غیر ایمونوژنیک است اما اکنون در گروهی از این بیماران استاندارد درمانی به جای شیمیدرمانی ایمنیدرمانی است مگر آنکه ثابت شود که نتیجه دلخواه از ایمنیدرمانی حاصل نمیشود. حتی در مورد تومورهایی همچون سرطان روده که درمان اولیه ایمونوتراپی در آنها به شکست انجامید، گروههای زیادی در حال بهکارگیری راهبردهای جدید جهت نفوذ دادن سلولهای T به داخل تومور هستند تا بعد از آن بتوان از داروهایی که قبلاً داشتیم یعنی anti-PD-1 و anti-CTLA-4 را استفاده نمود تا طول عمر بیمار افزایش یابد.
Padmanee Sharma: پاسخ شما قطعاً مثبت است کما اینکه اخیراً موفقیتهایی در زمینه درمان سرطان پروستات به دست آوردهایم.
Elizabeth I. Buchbinder: برخی از تومورهای غیر ایمونوژن سد بزرگی در مسیر ایمنیدرمانی به شمار میآیند. این تومورها توسط سیستم ایمنی چندان غیرخودی محسوب نمیشوند و در مواردی با پوشانده شدن تومور بهوسیلهی استروما و یا سایر عوامل مهارکننده ایمنی از سلطه سیستم ایمنی میگریزند. تحقیقات زیادی برای غلبه بر این موانع در حال انجام است و باید موازنهای بین قدرت تخریبی درمان و عوامل محافظتی تومور برقرار کرد تا ضمن از بین بردن تومور بافتهای مجاور کمتر آسیب ببینند.
Mario Sznol: تقسیم تومورها به دو گروه ایمونوژنیک و غیرایمونوژنیک احتمالاً خیلی سادهانگارانه است. سرطان ریه بهعنوان یک تومور غیرایمونوژنیک تلقی میشد تا اینکه پاسخ به درمان با anti-PD-1 در آن مشاهده شد. گرچه برخی تومورها آنتیژنی ندارند که توسط سلولهای T میزبان شناسایی شوند ولی هنوز این امکان وجود دارد که سایر شاخصهای آنتیژنیک این تومورها را توسط تی سلهایی که دارای
chimeric antigen receptor(CAR) مهندسیشده هستند مورد هدف قرار داد. بخش جراحی انجمن سرطان ملی ثابت کرد که تعداد محدودی تی سلهای ضد تومور را میتوان در تومورهای اپیتلیال که موتاسیون اندکی دارند پیدا کرد و پس از تکثیر این سلولها و تزریق مجدد آنها به بیمار (پس از انهدام سلولهای لنفاوی بیمار) این سلولها میتوانند خاصیت ضدسرطانی از خود نشان دهند.
در برخی مبتلایان به تومورهای ایمونوژنیک پاسخ به ایمونوتراپی مشاهده نمیشود درحالیکه مواردی هست که در تومور غیرایمونوژنیک هم بعضی افراد به ایمونوتراپی پاسخ مثبت میدهند، آیا روشن است که چرا این اتفاق میافتد؟ چالش ایجادشده توسط این پدیده در اخذ تصمیم در مورد اینکه چه کسانی باید ایمونوتراپی شوند چقدر مؤثر است؟
Elizabeth I. Buchbinder: هرچقدر بیماران بیشتری را توسط ایمونوتراپی درمان میکنیم پیچیدگیهای بیشتری را در این روند متوجه میشویم. پاسخ به ایمونوتراپی به عوامل متعددی همچون ویژگیهای تومور، سیستم ایمنی میزبان، مواجهه قبلی با آنتیژن و خصوصیات خود بیمار بستگی دارد. گرچه فاکتورهایی همچون وجود (programmed cell death ligand 1(CPD-L1، وجود موتاسیون بالا و انفیلتراسیون سلولهای T حکایت از پاسخ بهتر بیمار به درمان دارد، اما وجود بیمارانی که فاقد این فاکتورها هستند اما به ایمونوتراپی جواب میدهند نشان میدهد که بر اساس فاکتورهای مذکور نمیتوان بیماری را از دایره درمان خارج کرد؛ اما شاید در آینده این عوامل را در کنار موارد دیگر جهت انتخاب بیماران برای ایمونوتراپی به کار بگیریم.
Jason J. Luke: تومورهای سرطانی را میتوان به دو دسته تقسیمبندی کرد، آنهایی که بهطور خودبهخود انفیلتراسیون سلولهای ایمنی (T) دارند و آنهایی که فاقد این ویژگی میباشند. گرچه برخی تومورها ( همچون ملانوم و کارسینوم کلیه) بهطور خودبهخود دارای انفیلتراسیون سلولهای T میباشند اما برخی اجزاء سایر تومورها هم این انفیلتراسیون را نشان میدهند. گروههای متعددی بررسیهای خود را در خصوص انفیلتراسیون سلولهای T منتشر کردهاند که میتواند نقشهی راهی برای ایمونوتراپی مؤثر باشد. با گذشت زمان و پیشروی درمان ترکیبی و ارتقاء شناخت ما از عوامل آغازگر التهاب سلولهای T، این نقشهی راه محتاج پالایش خواهد بود. مکانیسمهایی که سبب ارتشاح سلولهای T میشوند ممکن است شامل مواردی همچون بارِ موتاسیون تومور، میزان آنتیژنهای جدید، مسیرهای علامتدهی انکوژنیک داخل تومور و مکانیسمهای خارج توموری همچون پلیمورفیسم سلولهای زایا در ژنهای ایمنی و مواجهه با عوامل محیطی باشند.
Padmanee Sharma: ما همچنان در تلاشیم تا بفهمیم چرا برخی از بیماران به درمان پاسخ میدهند و برخی پاسخ نمیدهند. برخی سرنخها همچون موتاسیونهای تومور که منجر به فرار از سلطه ایمنی میشوند و سایر موارد هست که در حال برنامهریزی برای بررسی آنها در کارآزماییهای بالینی جدید هستیم.
Mario Sznol: همانطور که قبلاً گفته شد ما نمیتوانیم بهطور قاطع تومورها را به دو دسته ایمونوژنیک و غیرایمونوژنیک تقسیم کنیم چرا که بهطور روتین قادر نیستیم پاسخهای ویژه سلولهای T را به آنتیژنهای تومورال از لحاظ کیفیت و شدت بررسی کنیم. دلایل زیادی وجود دارند که چرا برخی بیماران به ایمونوتراپی پاسخ نمیدهند از جمله نبود سلولهای T ویژه آنتیژن، اخراج سلولهای T از ریزمحیط تومور یا سایر عوامل مضعف سیستم ایمنی در ریزمحیط تومور که به درمان انجام شده پاسخ نمیدهند. از طرفی این احتمال هست که برای شروع پاسخ علیه تومور، سیگنالهای دیگری برای تکثیر یا فعالسازی سلولهای T لازم باشد. بزرگترین چالش ایمنیدرمانی سرطان، توسعه بیومارکرهایی است که سیگنالهای لازم برای ایمنی ضدتومور را بتوانند شناسایی کنند.
درمانهای ایمنی متعددی وجود دارند یا تحت بررسی هستند. به نظر شما امیدوارکنندهترین درمان جدید چه میتواند باشد؟
Elizabeth I. Buchbinder: درمانهای ایمنی متعددی در حال توسعه هستند و پاسخ به این سؤال مشکل است. یکی از این موارد که به نظر من بسیار هیجانانگیز است تولید واکسن علیه آنتیژنهای جدید سرطانی میباشد. در این فناوری علیه آنتیژنهایی که خاص یک تومور میباشد واکسن تولید میشود و به همراه سایر روشهای ایمونوتراپی موجب پاسخ ایمنی مناسب در بیمار میگردد. مورد دیگری که بازهم هیجانانگیز و جالب است تزریق موادی است که باعث میشود توموری که از نظر ایمونولوژیک خنثی بهحساب میآمد فعال شده و در برابر سایر روشهای ایمنی درمانی حساس گردد.
Jason J. Luke: با طبقهبندی ایمنی ضدسرطان به دو نوع التهاب سلول T و التهاب غیر سلول T میتوانیم اولویت ترکیب درمانی را در هر مورد بررسی کنیم. در تومورهایی که پاسخ التهابی سلول T قوی میباشد استراتژی ترکیبی که معطوف به القای ژن مرتبط با اینترفرون گاما باشد موثرخواهد بود. مثالی برای این مورد استفاده از anti-PD-1 به همراه مهار ایندولمتیلآمیندیاکسیژناز میباشد. این ترکیب بهسرعت وارد کارآزمایی فاز سه شده و ممکن است بهزودی روش استاندارد بهحساب آید. در بیمارانی که تومور انفیلتراسیون سلول T ندارد باید به دنبال راههایی بود که قبل از تجویز ایمنیدرمانی ایجاد فنوتیپ التهابی نمایند.
Mario Sznol: بر اساس گزارشهای مربوط به کارآزماییهای فاز 2 در بدخیمیهای مختلف، امیدوارکنندهترین ترکیب تا به امروز استفاده از anti-CTLA-4 وanti-PD-1 میباشد. نقش تعیینکننده PD-1 و CTLA-4 در کنترل ایمنی میزبان توضیحدهنده این موضوع میباشد.
Padmanee Sharma: به نظر من ترکیب درمانی عوامل هدفمند ژنومی و درمان immune checKpoint پاسخ سؤال شما میباشد.
نقش بیومارکرها را در ایمونوتراپی سرطان چگونه ارزیابی میکنند و از میان بیو مارکرهایی که تاکنون موردبررسی یا استفاده قرار گرفتهاند کدامیک نویدبخشتر میباشند؟
Padmanee Sharma: بیومارکرها در تعیین اینکه کدام بیمار از درمان منفرد و کدام بیمار از درمان تلفیقی سود خواهد برد دارای اهمیت هستند. بیومارکرهای مهم شامل CD8 tumor-infiltrating T cells و وضعیت موتاسیون تومورها میباشند.
Jason J. Luke: بیومارکرهای متعددی در حال توسعه هستند اما در حال حاضر نویدبخشترین آنها عبارتاند از: بیان ژنی مربوط به اینترفرون گاما، mutational density/neoantigen prediction، ایمونوهیستوشیمی PD-L1 و توالییابی رسپتور سلول T. از بین اینها به نظر میرسد که پروفایل بیان ژنی از همه مهمتر است چرا که توصیف مستحکمی از پاسخ ایمنی داخل تومور ارائه میدهد. همه این فناوریها میتوانند به ما بگویند که کدام بیمار از درمان سود خواهد برد.
Mario Sznol: البته بیومارکرها در توسعه ایمنیدرمانی نقش تعیینکننده دارند. ترکیبات درمانی متعددی وجود دارند و هرکدام از این ترکیبات احتمالاً فقط یک گروه خاصی از بیماران را میتوانند معالجه کنند. مطالعات بیان ژن برای کل تومور (بیوپسی بزرگ) میتوانند بیشترین اطلاعات را به دست دهند اما تکنولوژی فعلی نمیتواند تمام اطلاعات مربوط به تومور را ارزیابی و تفسیر نماید، علاوه بر این ارزیابی سیگنالهای حیاتی و مهم که هر فرد بر اساس آنها واکنش ضد موتور مؤثر نشان بدهد مشکل است.
Elizabeth I. Buchbinder: توانایی پیشبینی پاسخ به ایمونوتراپی، کمک به انتخاب درمان، پیشبینی احتمال مسمومیت شدید و شناسایی مکانیسمهای مقاومت در برابر ایمونوتراپی از جمله کارهایی است که بیومارکرها میتوانند در آن نقش داشته باشند. در حال حاضر بیشتر بیومارکرهای ایمونوتراپی سرطان در مرحله نوزادی خود هستند. قویترین این بیومارکرها PD-L1 است گرچه ما هنوز در زمینه استفاده بهینه از آن در مدیریت بیماری مشغول تحقیق هستیم. به گمان من نویدبخشترین بیومارکرها آنهایی هستند که به تعیین مکانیسمهای مقاومت به ایمونوتراپی و تعیین ترکیبات درمانی جدید کمک میکنند.
این درمان جدید هزینههای زیادی هم به لحاظ اجتماعی(مالی) و هم از نظر فردی (تحمل عوارض شدید) به همراه دارند. آیا در حال حاضر منافع ایمونوتراپی بر مضار آن میچربد؟ و برای کاهش هزینهها و عوارض آن چه اقداماتی میتوان انجام داد.
Mario Sznol: بدون تردید منافع ایمنیدرمانی برمضار آن (بدون در نظر گرفتن هزینه) در همه موارد میچربد. با استفاده از ایمنیدرمانی، گروهی از بیماران بقای بیشتری مییابند و عدهای هم بهکلی بهبود حاصل میکنند. بدیهی است هزینه بالای داروها مشکل بزرگی است بهویژه وقتیکه در جمعیتی مورداستفاده قرار میگیرند که تنها بخش کوچکی از آنها به دارو پاسخ مثبت خواهند داد. در کنار سعی در کاهش قیمت داروها امید بزرگتر این است که با استفاده از بیومارکرها بتوانیم بیماران مناسبتری انتخاب کرده و طول درمان بهینهای طراحی کنیم.
Elizabeth I. Buchbinder: در حال حاضر امکان بهبود طولانیمدت سرطان منافع بیشتری از مضار آن فراهم میسازد. اما همچنان نیازمند ادامه فعالیت بر روی روشهایی هستیم که بتوانیم مسمومیت ایمنی را در ابتدا تشخیص داده و از عوارض و زیانهای بعدی آن جلوگیری کنیم. کارآزماییهای متعددی در حال بررسی درمان ترکیبی با هدف کاهش مسمومیت در ایمونوتراپی فعال میباشند. علاوه بر این هزینههای مالی این نوع درمان بسیار زیاد است و باید در جهت توسعه درمان ارزانتر تلاش شود.
Jason J. Luke: تردیدی وجود ندارد که این نوع درمان بسیار گران است و این موضوعی است که باید بهطور فوری به آن توجه شود از طرفی تردیدی هم وجود ندارد که افزایش بقای بیمار و حفظ فعالیت اجتماعی وی ارزش این هزینه را دارد. با وسیعتر شدن مصرف این داروها باید بیومارکرهایی که بتوان از روی آنها مسیر درمان را هدایت کرد، توسعهیابند. به نظر میرسد که به کارگیری ایمونوتراپی به همراه سایر درمانها، مقابله با ه سرطان را مؤثرتر میسازد.
Padmanee Sharma: فواید ایمونوتراپی از ضررهای آن بیشتر است چرا که امکان بقاء را در مواردی تا بیش از ده سال برای بیمار ممکن میسازد که برای بیمار مبتلا به متاستاز بسیار قابلتوجه است. مهم است که کارخانههای داروسازی هزینه این داروها را کاهش دهند.
نقش ایمونوتراپی سرطان را در آینده چگونه میبیند؟
Padmanee Sharma: ایمونوتراپی بهعنوان یکی از ارکان درمان سرطان همچون جراحی و رادیوتراپی استمرار خواهد داشت.
Elizabeth I. Buchbinder: ایمونوتراپی سرطان بهسرعت گسترش یافته و به درمان بدخیمیهای مختلف خواهد پرداخت و هرچه داروهای بهتری تولید شود ایمونوتراپی گسترش خواهد یافت. از آنجائی که سرطان یک بیماری کاملاً هتروژن میباشد لذا انتظار میرود که سرطانهایی باقی خواهند ماند که از این درمان خیلی فایده نبرند و یا اینکه محتاج روشهای جدید باشند. لذا اگرچه ایمونوتراپی سرطان پتانسیل بالایی دارد اما تا زمانی که بتوانیم همه بیماران سرطانی را با آن معالجه کنیم راه درازی در پیش است.
Mario Sznol:به نظر من در مورد تومورهای جامد پیشرفته (و احتمالاً بدخیمیهای خونی) ایمونوتراپی شکل غالب درمان خواهد شد و یا حداقل جزئی از روند درمانی بهحساب خواهد آمد. این مسئله میتواند به اشکال مختلف و با استفاده از داروهای گوناگون باشد. همچنین معتقدم که ایمونوتراپی به حیطه یاور جراحی (surgical adjuvant) در خیلی از بدخیمیها وارد خواهد شد؛ اما باید گفت که سرطان یک بیماری پیچیده است و نمیتوان انتظار داشت که ایمونوتراپی همه انواع سرطان را درمان کند. درمان بهینه باید ایمونوتراپی را با داروهای جدید علیه وقایع مولکولی که موجب بروز فنوتیپ بدخیمی میشوند ترکیب نماید.
Jason J. Luke: ایمونوتراپی در پارادایم استاندارد درمان برای انواع مختلف سرطان ادغام خواهد شد. این درمان احتمالاً دارای طیفی از نئوادجوانت (قبل از جراحی) تا درمان بیماری پیشرفته خواهد بود. در بیماریهای مختلف ممکن است بهصورت منفرد یا ترکیب با درمان دیگر از ایمونوتراپی استفاده شود. یک تصور ایدئال این است که در برخی سرطانها بتوانیم بدون استفاده از جراحی، رادیوتراپی و شیمیدرمانی صرفاً با ایمونوتراپی درمان را بهپیش ببریم. گرچه این تفکر برای سرگرمی جالب و هیجانانگیز است اما جایی در آینده نزدیک ندارد.
این مقاله برگردانی است از :
The Phoenix Rises:
The Rebirth of Cancer Immunotherapy
Moderators: Ivan M. Blasutig1* and Sofia Farkona2
Experts: Elizabeth I. Buchbinder,3 Jason J. Luke,4 Padmanee Sharma,5 and Mario Sznol6
Clinical Chemistry 63:7
1190–1195 (2017)
زیرنویس:
1 Department of Laboratory Medicine and Pathobiology, University of Toronto, Department of
Clinical Biochemistry, University Health Network; 2 Department of Laboratory Medicine and
Pathobiology, University of Toronto, Lunenfeld-Tanenbaum Research Institute, Mount Sinai
Hospital; 3 Physician, Melanoma Disease Center, Department of Medical Oncology, Dana
Farber Cancer Institute and Instructor in Medicine, Harvard Medical School, Boston, MA; 4 Assistant
Professor, Department of Medicine,Melanomaand Developmental Therapeutics Clinics
University of Chicago, IL; 5 Professor, Department of Genitourinary Medical Oncology, The
University of TexasMDAnderson Cancer Center, Houston, TX; 6 Professor, Internal Medicine,
Leader, Melanoma/Renal Cell Disease Research Team, Associate Chief, Section of Medical
Oncology, Yale University, New Haven, CT.
ایمونوتراپی در بدخیمیهای خونی
روش جدید تشخیص سرطان با آزمایش خون
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام