Mohammad Taleb: PhD Candidate In Nano Biomedicin From Iran
لب استوری حکایتی است ار آزمایشگاهیان در تمام سطوح علمی و همه جهان
لطفاً خودتان را معرفی کنید و در مورد سابقه تحصیلی و رشته فعلی خودتان توضیح دهید.
بنده محمد طالب هستم. در سال ۹۰ دوره کارشناسی رشته زیستشناسی را در دانشگاه شهید بهشتی آغاز کردم و در سال ۹۴ (۲۰۱۵) برای دوره ارشد، موفق به کسب پذیرش full-scholarship از آکادمی علوم چین شدم. دوره ارشد در چین یک دوره سه ساله است و بنده پس از دوره ارشد، با گذراندن برخی امتحانات و ارزشیابیهای خاص، موفق به کسب scholarship خاصی به نام The World Academy of Sciences (TWAS) در دوره master-PhD در رشته Nano Biomedicin گردیدم که در بعضی از دانشگاهها ارائه میشود. تقریباً در پایان دوره پنجساله تحصیل بنده، بحران کرونا به وقوع پیوست و در حال حاضر مدت یک سال و نیم هست که در ایران حضور دارم.
در مورد دوره master-PhD کمی بیشتر توضیح دهید.
همانطور که عرض کردم دوره ارشد در چین ۳ ساله است و اگر تحصیل به زبان چینی باشد، یک سال هم به یادگیری زبان چینی اختصاص داده میشود و مجموعاً ۴ سال میشود و دوره PhD هم حدود ۴ سال و بیشتر طول میکشد. برخی دانشگاهها دوره master-PhD را ارائه میدهند که در دانشگاههای اروپا و امریکا به عنوان
direct-PhD شناخته میشود و به نظر بنده دوره master-PhD در چین نسبت به دورههای اروپایی برتری دارد، چرا که در دورههای direct-PhD به نوعی دوره ارشد حذف شده اما در چین به این شکل نیست و دوره ارشد به قوت خود باقی است و در ادامه دوره PhD به مدت کوتاهتری برگزار میشود که مجموعاً ۵ سال طول میکشد. در آکادمی علوم چین قبل از دفاع پایاننامه دوره ارشد حتماً باید یک مقاله یا یک patent داشته باشید و در دورههای master-PhD هم باید حداقل ۳ پروژه و مقاله داشته باشید.
در مورد رشته خودتان، یعنی Nonabiomedicine و موقعیتهای شغلی این رشته در خارج یا در ایران توضیح دهید.
همانطور که از نام رشته برمیآید، این رشته یک حوزه چند رشتهای است که شامل دو حوزه نانو و بیولوژی است. قسمت نانویی این رشته بیشتر به دانش شیمی احتیاج دارد و باید با ترکیبات و فرمولاسیونهای شیمیایی آشنا باشید و در بخش بیولوژیکی و پزشکی باید با بیولوژی سلولی و مولکولی، ساختارهای زیستی، ارگانهای بدن و غیره آشنایی داشت. این حوزه بسیار گسترده است و یکی از کاربردهای آن در حوزه داروسازی است. برای مثال نانودارو Lipodox که Doxrubicin با ساختار نانویی است، یکی از دستاوردهای این علم است که در درمان سرطان کاربرد دارد یا آخرین دستاورد این علم که واکسن کرونای فایزر است که mRNA استفاده شده در این واکسن با نانوپارتیکلها، پوشش داده شده است. در مورد موقعیتهای شغلی هم بهجز موقعیتهای آکادمیک و دانشگاهی و امر تدریس، مراکز تحقیقاتی و کمپانیهای داروسازی که در این حوزه دارای تولیدات هستند، از موقعیتهای شغلی این رشته به ویژه در خارج از کشور به شمار میآیند؛ اما در داخل، به دلیل فقدان زیرساختهای لازم و عدم توجه به کارهای زیربنایی، تولیدات و دستاوردهای موفقیتآمیزی در این حوزه نداشتیم و اگر هم تولیداتی صورت گرفته عمدتاً با استفاده از همان فرمولاسیونهای خارجی بوده است. امیدوارم روزی برسد که در این عرصه ما هم بتوانیم تولیدات نوینی را به بازار جهانی عرضه کنیم.
چرا کشور چین را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ آیا دلیل خاصی داشتید یا اینکه این فرصت بهصورت اتفاقی برای شما پیش آمد؟
به نوعی میشود گفت شاید قسمت این بوده است. در واقع بنده برای گرفتن پذیرش از دانشگاههای مختلف اقدام کرده بودم و به دانشگاههای مختلفی در کشورهای مختلف ایمیل میزدم. در همین زمان، هنگامی که ترم آخر دوره کارشناسی را میگذراندم، یک تیم چهار پنج نفره از آکادمی علوم چین برای بازدید از دانشگاههای کشور به ایران آمدند و از برخی دانشگاهها مانند تربیت مدرس، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه شهید بهشتی بازدید به عمل آوردند. بنده نیز به توصیه یکی از اساتید با آکادمی علوم چین ارتباط برقرار کردم. خوشبختانه چون نظر مثبتی نسبت به دانشگاه شهید بهشتی پیدا کرده بودند، موفق به کسب پذیرش شدم. دلیل دیگری هم که باعث شد نسبت به این موقعیت ترغیب شوم، پذیرش full fund آکادمی علوم چین در دوره ارشد بود، چرا که بسیاری از دانشگاهها برای دوره ارشد fund اختصاص نمیدهند.
شما در خلال صحبتها اشاره کردید که برای دریافت پذیرش، دانشگاههای مختلفی را امتحان کردید. به نظر شما کسانی که قصد تحصیل در خارج از کشور را دارند برای انتخاب دانشگاه چه نکاتی را باید در نظر داشته باشند؟
سؤال خیلی دقیق و خاصی را مطرح کردید. اولین نکتهای که عموماً مدنظر گرفته میشود، رتبهبندی دانشگاهها است؛ اما نکتهای که باید در نظر داشت این است که برخی مؤسسات خیلی قوی در رتبهبندیها ذکر نمیشوند و دانشجویان نباید از این مؤسسات غافل شوند، از این مؤسسات میتوان مؤسسه Max Planck آلمان یا آکادمی علوم چین را نام برد؛ بنابراین کسانی که به دنبال مراکزی با تجهیزات و امکانات قوی هستند، حتماً به رتبهبندیهای غیردانشگاهی مثل Nature Index و سایت Scimago هم مراجعه کنند. در این رتبهبندیها، آکادمی علوم چین با اختلاف بیش از دو برابر نسبت به رتبه دوم، در مرتبه اول قرار دارد. نکته دیگر اینکه تحصیل در شرق به دلایل مختلف نسبت به تحصیل در غرب سختتر است و مهمترین دلایلی که میتوان به آنها اشاره کرد، در درجه اول بحث زبان است که در کشورهای غربی اکثراً به زبان انگلیسی مسلط هستند اما در چین به این صورت نیست و یادگیری زبان چینی بسیار مهم است و اینکه در چین یک نوع دید ناسیونالیستی وجود دارد و این امر کار را برای دانشجوی خارجی خیلی سخت میکند. به نوعی میشود گفت دانشجوی خارجی در چین تقریباً تنهاست و باید بر خودش تکیه کند. بهطور کلی برای امر تحصیل، کشورهای اروپایی و امریکایی بر کشورهای شرقی، به دلیل فرهنگ، زبان و رفتارهای خاص کشورهای شرقی ارجحیت دارند و بهتر است کسانی که قصد تحصیل در خارج از کشور را دارند اولویتهای اول خود را کشورهای آسیایی قرار ندهند.
دانشجویان خارجی در چین چند درصد دانشجوها را به خود اختصاص میدهند و از کدام کشورها هستند؟
دانشجویان خارجی در چین در درجه اول از کشور کره جنوبی و سپس امریکا هستند. بنا بر اطلاعات بنده، تعداد دانشجویان خارجی در کشور چین بیش از ۵/۱ میلیون نفر است. زمانی که در سال ۲۰۱۸ موفق به کسب پذیرش TWAS شدم، در لیست افراد پذیرفتهشده در آکادمی علوم چین، ۶۴ ملیت مختلف از جمله امریکا، انگلیس، کشورهای افریقایی و غیره را شخصاً مشاهده کردم و تقریباً از سراسر دنیا دانشجوی خارجی فقط در آکادمی علوم چین پذیرفته شده بودند.
سطح آموزش ایران در مقایسه با چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاید بنده نتوانم مقایسه درستی را ارائه دهم چرا که من در چین در یک مرکز بینالمللی تحصیل میکردم و حتی ممکن است آموزشی که من در آکادمی علوم چین دیدم با آموزشی که یک دانشجوی چینی در دانشگاههای دیگر میبیند متفاوت باشد. با این حال بهصورت کلی، آموزش چین را خوب و مفید میدانم و کلاسهای خوبی ارائه میشود و به عنوان مثال، من ۴۷ واحد درس تخصصی گذراندم که واحدهای مفیدی بودند. همه آموزشها هم به انگلیسی و هم به زبان چینی در دسترس بود و اساتیدی هم بهصورت استاد مدعو از دانشگاههای اروپایی، در آنجا به تدریس میپرداختند. با این حال نمیتوانم بگویم سطح آموزش چین خیلی بهتر از ایران است؛ اما در ایران مطالبی که تدریس میشود به ویژه در دوره لیسانس، در حد یک جزوه است و مطالب تدریسشده کمی هم قدیمی است اما در چین در دوره لیسانس مطالب بسیار مفصل تدریس شده و دانشجویان باید حتماً کتب مربوطه را بخوانند و جزوهای در کار نیست؛ اما نوع آموزش در دوره ارشد تقریباً مشابه ایران است و بهصورت ارائهها و سمینارهای متعدد توسط دانشجو برگزار میشود. شاید بتوان گفت در این زمینه آموزش چین کمی از ایران بهتر است.
شدت سختکوشی و روحیه علمی دانشجوی ایرانی و چینی را مقایسه کنید.
شاید اغراق نباشد اگر بگویم چینیها از همه ملیتها بیشتر کار میکنند و سختکوشتر از آنها وجود ندارد. مهمترین علت این امر هم سختگیری اساتید و قوانین موجود است؛ برای مثال، استاد از دانشجو ۱۲ ساعت کار در آزمایشگاه را میخواهد و دانشجو هم موظف است تبعیت کند. مورد بعدی سیاستگذاریها و تدابیری است که دانشجو را به دانشگاه میکشاند، مثلاً فضای خوابگاه و معماری آن به گونهای است که دانشجو ترجیح میدهد در خوابگاه نماند و در دانشگاه اوقاتش را سپری کند. دلیل دیگری که میشود به آن اشاره کرد، رقابتی است که بین خود دانشجویان وجود دارد؛ هم برای ورود به مقاطع بالاتر و هم برای دستیابی به موقعیتهای شغلی؛ اما از طرف دیگر، خیلی فکرشده کار نمیکنند (نسبت به ما ایرانیها)، در واقع عدم دسترسی ما ایرانیها به امکانات زیاد باعث شده که خیلی با دقت و فکرشده عمل کنیم و مزایا و معایب هر پروژه را بسنجیم و بعد کار را آغاز کنیم، اما در چین، چون تجهیزات و متریال زیادی در اختیارشان است، ممکن است یک پروژه را چندین بار انجام دهند و هر بار هم سرمایه کلانی را از دست بدهند.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی در چین چه مقدار از زمان خود را باید به درس اختصاص دهد؟
این مورد به خود شخص و مدیریت خود دانشجو بستگی دارد. طبیعتاً بسته به اهداف دانشجو و اینکه خودش را برای چه موقعیتهای شغلی آماده میکند، ممکن است تلاش زیادی را بطلبد.
خوشبختانه شما از پذیرش full-fund برخوردار بودید، لطفاً در مورد هزینههای تحصیل و کمکهزینههای دانشگاهها صحبت کنید.
پذیرش full-fund به این معناست که هیچ هزینهای بر عهده دانشجو نیست، بهجز هزینه پرواز به کشور مقصد و هزینه اولیه ویزا. البته حتی بعضی از fundهای کشور چین به این صورت است که هزینه پرواز اول به کشور چین و هزینه پرواز آخر بعد از فارغالتحصیلی به کشور مبدأ را هم پوشش میدهند؛ بنابراین در پذیرش بهصورت full-fund، دانشجو هزینه تحصیل و هزینه خوابگاه نمیپردازد و مبلغی هم به عنوان حقوق ماهیانه به ایشان پرداخت میشود که در چین حدود ۱۰۰۰ یورو و در کشورهای اروپایی حدود ۲۰۰۰ یورو هست. احتـــــمال پذیرش full-fund کم نیست و پوزیشنهای مختلفی روزانه مطرح میشود، اما رقابت برای این پذیرشها هم زیاد است. مهمترین عامل هم برای دستیابی به این پوزیشنها، رزومه خوب، داشتن مقاله به ویژه برای مقطع دکتری، فاصله کم بین فارغالتحصیلی و زمان پذیرش گرفتن و توصیهنامه اساتید است. یک نکته مهم هم نظر استاد میزبان در دانشگاه مقصد است. برای مثال یکی از اساتید در سیدنی استرالیا به من گفتند اگر دانشجویی که برای من رزومه فرستاده، یک مقاله در Nature داشته باشد، بدون توجه به رزومه، من پذیرش full-fund به او میدهم و در غیر این صورت، در درجه بعدی به نظر و توصیهنامه استاد وی توجه میکنم. یا استاد دیگری از فنلاند به من گفتند من به تسلط دانشجو روی تکنیکهای مختلف اهمیت میدهم و توانایی مدیریت پروژه یک دانشجو برایم بسیار اهمیت دارد.
شما به بحث زبان چینی هم اشاره کردید. آیا شما برای پذیرش گرفتن باید به زبان چینی مسلط میبودید؟
در بحث زبان، هر دانشگاه ضوابط خاص خود را دارد. اینجا در بعضی از دانشگاهها، آموزش به زبان چینی است و داشتن مدرک زبان چینی الزامی است و در این صورت دانشجو در یک سال اول باید در کلاسهای آموزش زبان چینی شرکت کند. در بعضی از دانشگاههای دیگر مانند آکادمی علوم چین، آموزش و تحصیل به زبان انگلیسی است و باید مدرک تافل یا آیلتس ارائه شود. البته چون سیستم آکادمی علوم مانند دانشگاههای امریکایی است و نظر استاد بسیار حائز اهمیت است، اگر استاد طی صحبتها و مصاحبههایی که با دانشجو دارد، سطح زبان انگلیسی دانشجو را تأیید کند، کفایت میکند، اما باید مدارک تسلط به زبان انگلیسی ارائه شود.
در مورد آموزش زبان چینی بفرمایید، آیا یک سال برای یادگیری زبان چینی کافی است؟
زبان چینی به صورتی است که اگر یک شخص خارجی کل مقاطع تحصیلی (۱۰ سال) را به یادگیری آن اختصاص دهد باز هم موفق به یادگیری کامل آن نمیشود. دولت چین هم اجازه یادگیری بخشی از زبان چینی را به افراد خارجی نمیدهد؛ اما برای آموزش دانشگاهی و مقداری که برای برقراری ارتباط با دیگران لازم است، به مدت یک سال هر روز و روزانه ۸ ساعت آموزش زبان چینی داده میشود و یک تسلط اولیه به دست خواهد آمد که طبیعتاً با گذر زمان و معاشرت با افراد چینی، تقویت خواهد شد.
آیا شما همزمان با تحصیل، شاغل هم بودید یا خیر؟
در کشورهای غربی معمولاً اجازه کار پارهوقت به دانشجو داده میشود و هر دانشجو میتواند ساعات مشخصی را به کار کردن اختصاص دهد، مثلاً ۲۰ ساعت یا ۴۰ ساعت در ماه؛ اما این مورد در چین اصلاً امکان ندارد (تقریباً همه قوانین دنیا در چین نقض میشود) و حتی اگر دانشجو یک ساعت را به شغل خاصی اختصاص دهد در صورت مطلع شدن مقامات محلی و پلیس، فوراً و بدون هیچ فرصتی، از دانشگاه و کشور اخراج میشود.
آیا شما دوره کارورزی در آزمایشگاه طبی یا در بیمارستان گذراندید؟
خیر با توجه به اینکه رشته بنده تحقیقاتی هست، بنده چنین دورههایی را نگذراندم.
در مورد موقعیتهای شغلی و جایگاه رشتههای علوم پایه پزشکی و علوم آزمایشگاهی در چین توضیح دهید.
در مدت پنج سالی که در چین حضور داشتم، حتی یک مورد را ندیدم که فردی پس از اتمام تحصیلاتش موفق به پیدا کردن شغل مرتبط با تحصیلاتش نشود. حتی بعضاً یک ترم قبل از دفاع و پایان تحصیلاتشان، موقعیت شغلیشان مشخص شده و قرارداد هم تنظیم شده است. رشتههای مختلف مثل میکروبیولوژی، خونشناسی، نانوتکنولوژی و غیره بهطور گسترده در دانشگاههای مختلف تدریس میشود و در بحث شغل هم هیچگونه مشکلی وجود ندارد و در زمینههای پزشکی و بیولوژی هم بسیار پیشرفته هستند و صرفاً اگر همین بحث COVID-19 را در نظر بگیریم، سه نوع واکسن در چین تولید شده و بهصورت تجاری در دسترس قرار گرفته است که نشاندهنده پیشرفت آنها در این حوزه است.
در مورد وضعیت آزمایشگاههای تشخیص طبی و نقش آزمایشگاهها در چین توضیح دهید.
در چین هم آزمایشگاههای دولتی بیمارستانی و آزمایشگاههای خصوصی متعددی وجود دارد و از اهمیت زیادی برخوردار بوده و جایگاه ویژهای دارند، بهطوری که تمام کارکنان، دانشجویان و اساتید رشتههای مرتبط با آزمایشگاه همگی سالانه مورد ارزیابیهای پزشکی قرار میگیرند و وضعیت سلامت عمومی آنها چک میشود. تأسیس آزمایشگاه در چین به سرمایه زیادی نیاز دارد و نیاز به حضور متخصصانی از چندین رشته دارد.
در مورد شرایط اقتصادی و رفاه اجتماعی در چین لطفاً بیشتر توضیح دهید.
شرایط رفاهی چین بسیار بسیار خوب است و طبق آمار و ارقام دولت چین، امسال ۷۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات داده است. تجربه شخصی بنده هم همین را نشان میدهد و عموم مردم جامعه از شرایط خوبی برخوردار هستند، اگرچه قطعاً فقر و اختلاف طبقاتی هم وجود دارد ولی بهصورت کلی شرایط رفاه بسیار خوب است.
بحث فراگیر این روزهای ما، متأسفانه در مورد پاندمی کرونا است. با توجه به اینکه شما در آغاز این بحران در کشور چین که مبدأ این ویروس ناشناخته بود، حضور داشتید؛ لطفاً در مورد تجربه خودتان از آن زمان برای ما کمی توضیح دهید.
بحران کرونا در چین، از روز اول سال نوی چینی آغاز شد که تعطیل رسمی بود و ما هم در خوابگاه حضور داشتیم؛ اما از همان روز اول برخلاف چیزی که ما در کشور خودمان شاهد هستیم، تدابیر بسیار سختگیرانهای اتخاذ شد. منع تردد بسیار جدی بود و استفاده از ماسک بسیار اهمیت داشت. ضمن اینکه بحث ردیابی و track کردن افراد، بسیار حائز اهمیت بود و هنگام خروج از منزل، نام و شماره تلفن فرد گرفته میشد. در سوپرمارکت یا مراکز خرید و هر جایی که فرد مراجعه میکرد، مجدداً نام و شماره تلفن وی گرفته میشد. این اقدامات سختگیرانه باعث شد که چین با جمعیت بالغ بر یک و نیم میلیارد نفر بتواند بیماری را کنترل کند.
از دیدگاه شما به عنوان یک دانشجوی خارجی، جالبترین نکتهای که در چین توجه شما را برانگیخت، چه چیزی بوده است؟
تفاوتهای فرهنگی بهصورت کلی برای من بسیار جالب است. تفاوتهایی که در زندگی افراد معمولی وجود دارد و تفاوت خواستههای افراد واقعاً برای من جالب بوده است. سختکوشی چینیها برای من جالبتوجه و خاص بوده است، به گونهای که حتی برخی اساتید اجازه ازدواج به دانشجوها نمیدهند تا توجه دانشجو به چیزهای دیگر معطوف نشود؛ برای مثال یکی از همگروهیهای من، دارای فرزند بود، اما فرزندش را دو سه بار در سال بیشتر نمیدید و آن هم صرفاً در ایام تعطیلات! مورد جالب بعدی، سبک زندگی خانوادگی در چین است، به این صورت که فرزند خانواده، توسط پدربزرگ و مادربزرگ پدری نگهداری میشود و هم مادر و هم پدر کودک باید کار کنند.
دانلود کنید
ورود / ثبت نام