درباره اهدای خون بیشتر بدانیم
(قسمت هجدهم)
پلاسما و فرآوردههای پلاسمایی-5
علياصغر صفري فرد
كارشناس ارشد خونشناسي و بانك خون، کارشناس عالی سازمان انتقال خون ایران
safarifardas@Gmail.com
قرنطينهسازي پلاسما
فرآوردههاي پلاسمايي پس از اطمينان از منفي بودن جواب آزمايشهاي غربالگری، با حفظ زنجيره سرد به صورت اوليه ترخيص و به قرنطينه منتقل ميشوند. پلاسماها در قرنطينه به مدت 90 روز نگهداری ميشوند و پس از طي مدت مذكور مجدداً به دنبال مراجعه فرد اهداكننده براي اهداي مجدد خون و انجام آزمايشهاي غربالگری بر روي نمونه خون جديد، در صورت منفي بودن تمام آزمايشها، فرآورده پلاسمايي قبلي از قرنطينه ترخيص نهايي شده و براي مصرف صنعت پلاسما به ستاد مركزي سازمان انتقال خون ارسال میشود. پس از آماده شدن نتايج آزمايشهاي غربالگری، فرآوردههايي كه نتيجه هر يك از آزمايشهايشان مثبت است از سايرين جدا و طبق دستورالعمل مربوط به ضايعات بيولوژيك دفع ميشوند.
كليه پايگاهها داراي دستورالعمل اجرايي استاندارد براي Look back هستند تا در صورتي كه در هر يك از اهداكنندگان تغيير سرمي seroconversionمشاهده شود، قادر به رديابي پلاسماي اهدايي و حذف پلاسماي اهداكننده از چرخه پالايش باشند.
هر دوی پلاسمای بازیابی شده و آفرزيس برای توليد صنعتی کليه محصولات پلاسمايي مناسب هستند. ميزان فاکتورهای انعقادی، به ويژه فاکتور هشت در پلاسمای بازیابی شده به دلایل زیر کمتر از پلاسمای آفرزيس است:
الف) زمان طولانی قبل از فريز کردن صرف عمليات میشود (خون کامل بايستی طی عملياتی به سلولهای خونی و پلاسما جداسازی شود).
ب) نسبت بالای ضدانعقاد
ج) ميزان زياد آلودگي سلولی که ممکن است آنزيمهای پروتئوليتيک تأثيرگذار بر پايداری فاکتورهای انعقادی آزاد کنند.
پلاسمای آفرزيس زمانی که از اهداکنندگان مختلف جمعآوری میشود حاوی مقدار کمی ايمونوگلوبولين (IgG) میباشد. ظاهراً سيستم آفرزيس مورد استفاده بر ترکيبهای پروتئين و کيفيت پروتئينهای پالايش شده تأثير نمیگذارد، اگر چه ميزان سلول باقي مانده بر اساس وسيله جداکننده متغیر است.
آزمايش بر روي مخلوط پلاسما
در آزمايش بر روي مخلوط پلاسما، نمونهاي از پلاسماي اوليه كه از مخلوط كردن صدها يا هزارها واحد پلاسماي اهدايي تهيه شده است به روشهاي مرسوم از نظر anti-HIV، anti-HCV و HBsAg آزمايش ميگردد. امروزه با وجود آن كه حساسيت اين آزمايشها با يكي از راهكارهاي جديد مبتني بر اصول علمي، انجام آزمايش PCR است كه بر روي نمونه مخلوطي از 100 تا 500 واحد پلاسماي اهدايي قبل از مخلوط شدن در حجم توليد كلان انجام ميگردد. با اين راهكار تشخيص و حذف مواردي كه از نظر شاخصهاي ويروسي مثبت هستند امكانپذير خواهد بود. برتري روش آزمايش بر روي در افزايش حساسيت آن است و موارد مثبت قبل از ورود به فرآيند توليد شناسايي و حذف ميگردند.
پیروی از اصول GMP
توليد پلاسما براي پالايش مطابق با اصول صحيح توليد (GMP) بايد به عنوان يك بخش جداييناپذير از روند توليد فرآوردههاي پلاسما محسوب گردد. اطمينان از ايمني و كيفيت تكتك پلاسماهاي اهدا شده حائز اهميت است زيرا هر پلاسماي اهدايي با مقدار زيادي از پلاسماهاي ديگر مخلوط شده و از آنها داروهايي توليد میشود كه به صدها بيمار تزريق ميگردد. ويژگيهاي به كار گرفته شده بوسيله مؤسسات خون براي جمعآوري، آزمايش و فرآوري پلاسما براي پالايش بايد به طور دقيق توسط مراكز پالايش كننده پلاسما تعريف و مشخص شده و توسط مؤسسات قانوني ناظر، تائيد شده باشد. اين الزامات مرتبط با پالايش پلاسما ممكن است با الزامات پلاسماي تزريقي به بيماران متفاوت باشد.
روند صنعتي پالايش پلاسما بايد بايد تحت شرايط بهداشتي دقيق در مؤسساتي كه مجوز دارند انجام شود. مراحل توليد مورد استفاده براي جداسازي اجزاء مختلف در يك روند مداوم و يك پارچه مطابق با اصول GMP انجام ميگيرد. اجزاء اصلي كه بوسيله رسوب در سرما Cryoprecipitation و رسوب توسط اتانول سرد cold ethanol precipitation به دست ميآيند به محصولات درماني مختلفي تبديل ميشوند كه بوسيله كروماتوگرافي تخليص ميگردند. در طي روند توليد براي غيرفعالسازي يا حذف ويروسهاي پوششدار يا بدون پوشش كه ممكن است بصورت بالقوه در ماده اوليه (پلاسما) وجود داشته باشند مراحل پيشبيني شده و اعتبارسنجي بايد بكار گرفته شوند. مطالعات تجربي نشان ميدهند كه مراحل متعدد پالايش پلاسما با حذف پريونها ارتباط دارد. هنگام استفاده از فنآوريهاي رايج توليد و تحت نظارت دقيق، فرآوردههاي پلاسمايي به سطح بالايي از كيفيت و ايمني ميرسند.
فرآيند صنعتي پالايش پلاسما بايد تحت شرايط بهداشتي بسيار در تجهيزات (استقرار پالايش پلاسما) منطبق با اصول GMP اجرا گردد. امکانات بايد دارای مجوز باشند و به طور منظم از سوي مقامات مسئول نظارتی مورد بازرسی نظارتی قرار گيرند، همچنين ارائه مجوز بازاريابی برای محصولات الزامي است. در هر مرکز دارويی، برخي از جنبهها مهم است که غالباً بايد در طراحی و بهرهبرداری از يک کارخانه پالايش پلاسما وجود داشته باشد. توجه خاص GMP با توجه به ماهيت بيولوژيکی و فرآيند توليد اين محصولات بر اين واقعيت است که مجموع پلاسماهاي خام، ماده موردنياز براي توليد طيف وسيعی از مشتقات است؛ برای مثال طراحی دقيق تأسيسات برای اطمينان از روند منطقی درمورد محصولات، اپراتورها، مواد زائد و غيره، برای جلوگيری از خطرات ناشی از آلودگیهاي متقاطع، بويژه پس از ويروسزدايي است. در پالايش ترجيحاً بايد نواحي خاصي براي ويروسزدايي در انتهاي مراحل اختصاص داده شده باشد. عدم امكان براي عقيمسازي ترمينال باكتريايي در پروتئينها، نظارت دقيق بر فيلتراسيون آسپتيك و مراحل مربوط به فرآيند پالايش را ايجاب ميكند.
پلاسماي انساني به عنوان يك منبع براي توليد مقدار زيادي از فرآوردههاي دارويي كه براي درمان بيماريها و صدمات تهديد كننده سلامت بکار میرود، مانند خونريزي و بيماريهاي ايمنولوژيك مورد استفاده قرار ميگيرد. روند صنعتي چند مرحلهاي براي جداسازي پروتئينهاي پلاسمايي و دارويي گوناگون به عنوان پالايش شناخته ميشود. سريهاي كاري (batches) پالايش پلاسما داراي حجمي معادل 4000-2000 ليتر هستند كه از مخلوط كردن پلاسماي به دست آمده از هزاران اهدا كننده بدست ميآيد. تهيه پلاسما براي پالايش مطابق با اصول GMP، يكي از عناصر كليدي در كيفيت و ايمني فرآوردههاي دارويي مشتق از پلاسما است. خصوصيات كيفي پلاسما براي پالايش بايد توسط مؤسسات پالايش كننده پلاسما به طور دقيق تعريف شده و توسط مؤسسات نظارتي تائيد شده باشد. معيارهاي ويژه براي كنترل خطرات عفوني شامل موارد زیر است:
1) معيارهاي انتخاب اهداكننده خون و پلاسما
2) روشهاي جديد استفاده براي آزمايش خون و پلاسماي اهدايي
3) بررسي اپيدميولوژيكي جهت اهداكننده
4) رعايت اصول GMP بوسيله مؤسسات خون
5) وجود سيستم اطلاعات بعد از اهدای خون.
ساير جنبههاي كيفي كه ممكن است بر روي ميزان كيفيت يا ميزان فرآوردههاي پالايش شده تأثير بگذارند، شامل پارامترهاي عملياتي مورد استفاده براي جداسازي پلاسما، ميزان منجمدسازي و دماي نگهداری پلاسما ميباشد.
پلاسما، منبع فرآوردههای دارویی گوناگون
پلاسمای انسانی ممکن است به عنوان محصول دارويي مورد استفاده قرار گيرد (که به نام پلاسمای بالینی/کلینیکی يا پلاسمای منجمد تازه FFP شناخته میشود) و يا به عنوان ماده اوليه برای توليد محصولات پالايش شده دارويي به کار رود (که به نام فرآوردههای پلاسمايي و يا مشتقات پلاسمايي ناميده می شود). اين ماده پيچيده زيستی، شامل صدها پروتئين است که اعمال فيزيولوژيكي زيادی را پوشش میدهند. نقش بسياری از ترکيبهای آن هنوز شناخته شده نيست. قسمت عمدهای از پروتئينها، يعنی آلبومين و ايمونوگلوبولين IgG در حدود 35 و 10 گرم در ليتر میباشد، که حدود 80% کل پروتئينهای پلاسما را تشكيل میدهد. مقادير کمی از پروتئينها شامل مهارکنندههای پروتئازی، مثل آلفا-يک آنتیتريپين AAT (1/5 گرم در ليتر) و آنتیترومبين AT (300 ميلی گرم در ليتر) و فاکتورهای انعقادی، مثل فاکتور هشت FVIII (در حد چند نانوگرم در ليتر) در پلاسما موجود میباشند که دارای فعاليت فيزيولوژيكي مهمی هستند.
مشتقات پلاسما به فرآوردههايي ميگويند كه از حجم بزرگي از پلاسماي جمعآوري شده از اهداكنندگان مختلف استخراج ميشوند. مصرف اصلي پلاسما در پالايش پلاسما (Fractionation) شامل استخراج و خالصسازي صنعتي پروتئينها و عرضه آنها به صورت دارو ميباشد. مهمترين مواد موجود در پلاسماي انساني كه به صورت دارو در اختيار بيماران قرار ميگيرند، پروتئينهاي مختلف پلاسما هستند كه بدليل تنوع فراوان، ميتوانند در بهبود يا رفع كمبود در بيماران نقش بسزايي داشته باشند.
نقش اصلي پروتئينهاي مشتق از پلاسما كه در پزشكي مصارف درماني دارد عبارتند از:
- جايگزين نمودن برخي از مولكولها كه بصورت مادرزادي يا اكتسابي در بيماران كاهش يافته است مثل مصرف فاكتور هشت انعقادي در بيماران هموفيل A
- جلوگيري يا كند كردن روند بيماري كه معمولاً وابسته به سيستم ايمني است مانند استفاده از ايمونوگلوبولين اختصاصي ضد Rh براي جلوگيري از ايجاد حساسيت در مادراني كه Rh منفي داشته و نوزاد Rh مثبت بدنيا آوردهاند يا تزريق ايمونوگلوبولين وريدي در بيماراني كه از (Idiopathic thrombocytopenia Purpura) ITP رنج ميبرند.
اگرچه بيشتر از 300 پروتئين مختلف در پلاسما وجود دارد، در حال حاضر فقط 25تاي آنها براي اهداف درماني شناخته شده و از لحاظ اقتصادي قابل دسترس است. اين داروها براي درمان بيماريهاي تهديدكننده زندگي يا صدمات بدني مانند خونريزي و اختلالات انعقادي، بيماريهاي ايمونولوژيكي، موارد عفوني و بيماريهاي تحليل برنده بافتي مورد استفاده قرار ميگيرند. مهمترين فرآوردههاي مشتق از پلاسما، فاکتورهای انعقادی مانند فيبرينوژن، کنسانتره فاکتورVIII، كنسانتره فاکتورIX، مخلوط کنسانتره کمپلکس پروترومبين، کنسانتره فاکتورVIIa ، کنسانتره فاکتور von willebrand و ترومبين، آلبومين، ايمونوگلوبولينهای چندظرفيتی و فوق ايمنی (يا اختصاصی)، چسبها (selants) و مهاركنندههاي پروتئاز هستند. محصولات کمتر شایع آنتیترومبين برای فقر ارثی يا اکتسابی، مهاركنندههاي پروتئاز مانند کنسانتره مهار کننده C-1 استراز برای آنژیوادم ارثی، آلفا-1 آنتیتريپسين برای نقص مادرزادی و فيبروز کيستيک، پروتئينC فعال برای نقص مادرزادي و عفونت، كنسانتره فاكتور XI برای نقص مادرزادی، کنسانتره فاکتور VII برای نقص مادرزادی، كنسانتره فاكتور XIII برای نقص مادرزادی، چسبها (selants) مانند چسب فيبرين به عنوان عامل منعقدکننده و آپوترانسفرين به عنوان پروتئين هدف برای شيمی درمانی و يا براي کمبود ترانسفرین میباشند.
محصولات تازه با پتانسيل درمانی که در حال توسعه هستند شامل کنسانتره فاکتور V و کنسانتره فاکتور X برای نقص مادرزادی، محلول هموگلوبين برای حمل و نقل اکسيژن، هاپتوگلوبین برای درمان سوختگی، لکتین اتصالی مانوز برای فقر ايمنی، a – اسيد گليکوپروتئين به عنوان عامل ضد عفونی،butyrylcholine esterase برای جبران سوء مصرف کوکائين، پروتئين C-reactive به عنوان عامل ضدباکتری و hemopexin برای درمان همولیز میباشند. علاوه بر اين تحولات، تحقيقات و تلاش مداوم جهت استخراج پروتئين بيشتر از پلاسما برای درمان بيماران در حال انجام است.
پلاسمای منجمد تازه (FFP–Fresh Frozen Plasma)
براي تهيه پلاسماي منجمد تازه، كيسههاي خون كامل را با دور تند سانتريفيوژ كرده و پلاسما را جدا ميكنند. سپس پلاسمای جدا شده را به سرعت منجمد مینمایند. انجماد بايستي در سيستمي صورت گيرد كه پلاسما در ظرف مدت يك ساعت در برودت كمتر از 30- درجه سانتيگراد منجمد شود. براي تهيه اين فرآورده بايد حداكثر تا 6 ساعت بعداز اهداي خون اقدام كرد. خونهايي كه زمان جمعآوري آنها بيش از 10 دقيقه طول بكشد براي تهيه فرآوردههاي پلاسمايي جهت مصرف مستقيم باليني مناسب نيستند. روش تهيه بايد قابل اطمينان بوده تا فرآورده داراي حداكثر فاكتورهاي انعقادي و حداقل عناصر سلولي خون (گلبول قرمز، پلاكت و گلبول سفيد) باشد.
واحدهاي خون كاملي كه براي تهیه FFP بكار ميروند بايد در حين فرآيند خونگيري با ماده ضدانعقاد به خوبي مخلوط شوند چون هرگونه فعاليت سيستم انعقادي باعث كاهش فعاليت اين فاكتورها در پلاسماي حاصل خواهد شد. اين فرآورده همانند يك پلاسماي نرمال داراي فاكتورهاي انعقادي پايدار (2و7و9و10)، آلبومين و ايمونوگلوبولين ميباشد و حاوي حداقل 70% فاكتور VIII اوليه و نيز به همين مقدار از ساير فاكتورهاي انعقادي ناپايدار (مانندV) ميباشد.
پايداري محصول بستگي به دماي نگهداری آن دارد. دماي مطلوب 30- درجه سانتيگراد يا پائينتر است ولي ميتوان در 18- درجه سانتيگراد نيز نگهداری كرد كه چنانچه در اين برودت نگهداری شود ميتوان تا يكسال به عنوان منبعي غني از فاكتورهاي انعقادي پايدار و غيرپايدار از آن استفاده كرد.
در هنگام استفاده از FFP بايد آن را در 37 درجه سانتيگراد ذوب و پس از ذوب شدن در عرض 2 تا 3 ساعت مصرف كرد. چنانچه پلاسمايي پس از ذوب شدن مورد استفاده قرار نگيرد، ميتوان در يخچال در دماي 1 تا 6 درجه سانتيگراد قرارداد و تا 24 ساعت نیز از آن به عنوان پلاسماي تازه بهره برد. هر واحد پلاسماي تازه بين 200 تا 280 سيسي حجم داشته و هر سيسي از آن داراي 0/7 تا 1 واحد فعاليت انعقادي از هر كدام از فاكتورهاي انعقادي است. علاوه بر اين، هر سيسي FFP تازه حاوي 1 تا 2 ميليگرم فيبرينوژن است. در تزريق پلاسما احتياجي به كراسمچ نيست ولی همگروهي سيستم ABO بين اهداکننده و گيرنده را بايد رعايت كرد و چنانچه پلاسماي همگروه بيمار يافت نشود، ميتوان از پلاسماي اهداكننده گروه AB به عنوان دهنده همگاني پلاسما استفاده نمود، چون اين افراد فاقد آنتي A و آنتي B هستند.
ميزان درماني پلاسما جهت تصحيح فاكتورهاي انعقادي cc8 تا cc10 به ازاي هر كيلوگرم وزن بيمار است و در هيچ زماني نبايد بيشتر از 10 تا 15 سيسي به ازاي هر كيلوگرم مورد استفاده قرار گيرد چون باعث افزايش حجم خون در بيمار شده و سبب بروز اختلالات قلبي ريوي میشود.
مهمترين كاربردهاي پلاسماي تازه منجمد:
1) در بيماراني كه كاهش همزمان چندين فاكتور انعقادي دارند مانند بيماريهاي كبدي: ميزان فاكتورهاي انعقادي به ويژه فاكتورهاي وابسته به ويتامين k كه عبارت است از پروتئين C، پروتئين S و فاكتورهاي 2 و 7 و 9 و10 در بیماریهای كبدي كاهش مييابند و باعث افزايش زمان پروترمبين (PT) ميشوند. هنگامي كه آزمايش زمان پروترومبين بيمار بيش از 16 تا 18 ثانيه شود و PTT بيمار بيش از 55 تا 60 ثانيه شود احتياج به تزريق FFP است چون در غير اين صورت امكان خونريزي در بيمار وجود دارد.
2) متعاقب ترانسفوزيون ماسيو و تعويض خون: چنانچه بيمار حجمي معادل حجم خون خود در كمتر از 24 ساعت دريافت كند به آن ترانسفوزيون ماسيو گويند. در ترانسفوزيون ماسيو، فاكتورهاي انعقادي و پلاكتهاي بيمار با تزريق خون رقيق شده و غلظت كاهش مييابد، بنابراين در اين موارد به علت پديده رقت امكان خونريزي وجود دارد و توصيه ميشود كه در اين حالت به ازاي هر 5 واحد تزريق خون يك واحد FFP و پلاكت نيز تزريق شود.
3) بيماران مبتلا به انعقاد داخل عروقي منتشر (DIC): در بيماران مبتلا به DIC به علت مصرف شدن فاكتورهاي انعقادي و پلاكتها گرايش به خونريزي به وجود میآید و در اين حالت بايد به اين بيماران FFP و پلاكت تزريق كرد. در DIC غلظت فاكتورهاي انعقادي 5، 8 و فيبرينوژن بشدت كاهش مييابد چنانچه غلظت فيبرينوژن كمتر از 80 ميليگرم درصد باشد تزريق FFP يا كرايو توصيه ميشود.
4) جبران سريع فاكتورهاي انعقادي در بيماراني كه ميزان زيادي وارفارين مصرف كردهاند: در بيماراني كه وارفارين مصرف ميكنند ميزان كارایی فاكتورهاي 2 و 7 و 9 و 10 كاهش مييابد ليكــن چنانچه بيماران فوق خونريزي داشته يا به عمل جراحي فوري نياز داشته باشد ميتوان با تزريق پلاسماي تازه فاكتورهاي فوق را در بيمار به سرعت جبران نمود.
5) جايگزيني با پلاسماي بيمار در مبتلايان به سندرم هموليتيك اورميك (HUS) و ترومبوتيك
رسوب کرایو (Cryopversiptate)
كرايو بخشي از پلاسماي تازه بوده كه در سرما غيرمحلول است. براي تهيه اين فرآورده نخست بايد حداكثر ظرف 6 ساعت پس از اهداي خون FFP را تهيه كرد. انجماد كامل واحدهاي پلاسما نبايد بيش از يك ساعت طول بكشد. پلاسماي تازه منجمد در 18- درجه سانتيگراد و يا ترجيحاً در 30- درجه سانتيگراد نگهداری ميشود. حداكثر زمان استفاده از FFP يكسال است. در عرض اين مدت يكسال، در هر زمان ميتوان از آن كرايو تهيه كرد. واحدهاي FFP كه براي تهيه كرايو بكار ميروند بايد حداقل 200 سيسي حجم داشته باشند. چنانچه FFP در حرارت 4 درجه سانتيگراد ذوب شود، توليد رسوب سفيد رنگي به نام كرايو ميكند. پلاسماي ذوب شده در سانتريفيوژ با دماي 4 درجه با دور تند سانتريفيوژ شده و سپس قسمت اعظم پلاسمای فاقد کرایو- CPP Cryo poor plasma را به يكي از كيسههاي اقماري منتقل كرده و تنها 10 تا 15 سيسي از آن را روي رسوب كرايو باقي ميگذارند.
كرايو را پس از تهيه بايد هرچه زودتر مصرف نمود و يا حداكثر در عرض دو ساعت پس از تهيه در دماي30- درجه سانتيگراد منجمد کرد. كرايو بايد از طريق فيلتر 200-170 ميكروني (صافي استاندارد) تزريق شـود. كيســههاي كـرايو و FFP را بـايد به صورت افقي منجمد و آنها را به حالت عمودي نگهداری كرد. فرآورده در دماي 30- درجه سانتيگراد و حداكثر تا يكسال قابل نگهداری است.
هر كيسه كرايو در برگيرنده اجزای مختلف زير است:
1) فاكتور 8 انعقادي: 120-80 واحد
2) فاكتور فون ويلبراند: 40 تا 70% غلظت اوليه
3) فاكتور 13: به ميزان 20 تا 30 درصد غلظت اوليه
4) فيبرينوژن: 150 تا 250 ميليگرم
5) فيبرونكتين: حدود 55 ميليگرم
ميزان مصرف كرايو معمولاً يك واحد (كيسه) به ازاء هر 7 تا 10 كيلوگرم وزن بدن ميباشد. براي مصرف، ابتدا كرايو بايد در 37 درجه سانتيگراد ذوب شود و پس از ذوب شدن نبايد دوباره منجمد گردد و لازم است هر چه سريعتر مصرف شود. پس از ذوب شدن فقط تا 4 ساعت در دماي اتاق قابل نگهداری و مصرف است و در صورت عدم مصرف به مدت 24 ساعت در يخچال 6-1 درجه سانتيگراد قابل نگهداری است.
مهمترين كاربردهاي اصلی كرايو، كمبود فيبرينوژن (اكتسابي يا مادرزادي)، بيماري فونويلبراند، كمبود فاكتور سيزده انعقادي و هيپرفيبرينوژنوليز میباشند. كاربردهاي احتمالي کرایو، خونريزي در بيماران اورميك، هموفيلي A (در صورتي كه فاكتور VIII:C كنسانتره در دسترس نباشد) و موارد كاهش شديد فيبرونكتين هستند. فيبرونكتين گليكوپروتئيني است كه به عنوان اپسونين عمل ميكند و تصور ميشود كه باكتريها را ميپوشاند و بدين وسيله باكتريها به راحتي توسط فاگوسيتها از بدن پاكسازي ميشوند. در بيماران دچار سوختگي و مبتلا به شوك تروماتيك، فيبرونكتين به شدت كاهش مييابد در نتيجه درمان جايگزين با استفاده از كرايو در بيماراني كه كمبود شديد فيبرونكتين دارند ممكن است به معكوس شدن روند سپتيسمي در اين بيماران كمك كند.
پلاسما و فرآوردههای پلاسمایی-4
پلاسما و فرآوردههای پلاسمایی -3
پلاسما و فرآوردههای پلاسمایی-2
پلاسما و فرآوردههای پلاسمایی (1)
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام