نکتههای کلیدی آزمایشگاهی در
آنالیز ادرار، تست OB، اسپرم و غربالگری جنینی
دکتر حبیبالله گلافشان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
محمد اسماعیل خدمتی کارشناس ارشد بیوشیمی
تجزیه ادرار
نمونه مناسب برای تجزیه ادرار جمعآوری آن در صبح ناشتا است زیرا PH آن اسیدی بوده که مانع حل شدن کستهای ادراری میشود. مثبت شدن نیتریت مطرحکننده باکتریوری و مثبت شدن استراز لکوسیتی بیانگر پیوری یا چرک در ادرار است که در کنار هم عفونت دستگاه ادراری را قطعیتر میسازد. برای مثبت شدن پارامتر نیتریت حداقل نیاز به 4 ساعت ماندن ادرار در مثانه برای تولید نیتریت از سوبسترای نیترات توسط باکتریها است.
نشانگرهای نوار ادراری مربوط به قند، خون، بیلیروبین، نیتریت و استراز لکوسیتی در حضور مقدار زیادی ویتامینC، غیرمطمئن بوده و با نتیجه منفی و یا کاهش کاذب همراه است.
نوار ادرار حساس به آلبومین است ولی سولفوسالیسیلیک اسید تمام پروتئینهای ادرار را نشان میدهد. متابولیتهای پنیسیلین و ماده حاجب عکسبرداری، پاسخ مثبت کاذب پروتئین با سولفوسالیسیلیک را به دنبال دارد.
در میان کستهای ادراری، کست هیالین و گرانولار به میزان صفر تا ۲ در بزرگنمایی پایین (LPF) در هر میدان میکروسکوپی، طبیعی بوده و استرسهای فیزیکی و تب ممکن است تعداد آنها را بیشتر کند. کست گلبول قرمز، گلبولهای قرمز جوانهزده و یا آکانتوسیتاوری در خونریزی گلومرول دیده میشود. کست گلبولهای سفید همراه با پیوری مطرحکننده عفونت بافت کلیه است.
حضور گلبولهای قرمز جوانهزده در ادرار دارای حساسیت و اختصاصیت بالا برای خونریزی گلومرولار است
کست واکسی بیانگر بیماریهای مزمن کلیه است؛ تولید کست واکسی زمانبر است و در لولههای گشادشده و آتروفیشده نفرونها شکل میگیرند.
کست واکسی بیانگر نارسایی مزمن کلیوی و کست گلبول قرمز بیانگر خونریزی گلومرولار است
در میان کریستالهای ادراری، کریستال اسیدآمینهها دارای اهمیت فراوان هستند و کریستال سیستین میتواند تولید سنگ شبیه روغن جامد کند. کریستال تریپل ممکن است ردپای عفونتهای اورهآز مثبت در ادرار باشد، چون کریستال تریپل در PH قلیایی شکل میگیرد.
کریستال بیلیروبین همانند یافتن بیلیروبین مستقیم در ادرار حائز اهمیت بوده و گویای هپاتیت یا یرقان انسدادی است. در میان سلولهای اپیتلیال کلیه، سلولهای Renal tubular حائز اهمیت است و نشان بیماری بافت کلیه است. همراه شدن سلولهای اپیتلیال توبولار با لنفوسیتوری نشانه پس زدن پیوند کلیه در بیماران پیوندی است.
کریستالهای تریپل (در سمت چپ) ممکن است ردپای عفونتهای اورهآز مثبت مانند پروتئوس باشد. در صورت عدم درمان، کریستالها به هم چسبیده و ایجاد سنگهای شاخ گوزنی میکنند. در سمت راست کریستال اگزالات کلسیم را مشاهده میکنید
کریستالهای بیلیروبین در سمت راست و لوسین در سمت چپ
کریستال سیستئین در سمت راست و کریستال اوریک اسید در سمت چپ
مشاهده ائوزینوفیل در ادرار حتی بیشتر از یک درصد مهم و نشانه نفریت ناشی از آلرژی، آتروآمبولی کلیه و گلومرولونفریت پیشرونده است. با رنگآمیزی هانسل میتوان ائوزینوفیل را بهراحتی در رسوب ادرار شمارش کرد.
ائوزینوفیلاوری
وزن مخصوص ادرار بین 1/016 الی 1/022 بوده و کمتر از 1/007 نشانگر کاهش وزن مخصوص و دفع آب زیادی از کلیه و یا دیابت بیمزه است و فیکس شدن آن روی 1/010 در زمینه نارسایی کلیه بیانگر عدم توانایی کلیه در رقیق یا غلیظسازی ادرار است که در نکروز حاد توبولی رخ میدهد.
مشاهده کستهای گرانولار قهوهای (Muddy brown) همراه با فیکس شدن وزن مخصوص ادرار روی 1.010 در بیماری که نارسایی کلیه دارد از علائم مهم نکروز حاد توبولی کلیوی است.
هر بوی نامطبوع در ادرار بایستی برای حضور اسیدآمینهها ارزیابی شود. برای مثال ادرار با بوی میوه نشاندهندهی اجسام کتونی، بوی عرق پا در اسیدمی ایزووالریک و بوی موش در فنیلکتوناوری مشاهده میشود.
بوهای نامطبوع ادراری که سرنخی برای تشخیص بیماریهای متابولیک است
رنگ ادرار نیز میتواند سرنخی برای تشخیص بیماریهای مهم متابولیک و غیر متابولیک باشد. برای مثال ادرار قهوهای رنگ که واکنشی در قطعهی نمایشگر نوار ادرار ایجاد نکند ممکن است ناشی از همولیز هموگلوبینهای ناپایدار یا مصرف داروها باشد. رنگ قرمز ادرار علاوه بر هموگلوبیناوری و میوگلوبیناوری در بیماری پورفیریا که با علائم گوارش، نورولوژی و پوستی همراه است، مشاهده میشود. چنانچه ادرار زرد یا نارنجی دارای کف زرد یا نارنجی باشد علامت مهم بیلیروبیناوری ناشی از هپاتیت یا یرقان انسدادی است. چنانچه نمونه ادرار در هنگام نمونهگیری که دما نزدیک 37 درجه است شفاف بوده ولی با سرد شدن کدر گردد علامتی برای حضور کریستال در ادرار است. به جدول زیر که رنگهای گوناگون ادرار در رابطه با داروها یا بیماریها است مراجعه کنید.
رنگهای غیرطبیعی ادرار
خون نهفته در مدفوع (OB)
آزمایش خون در مدفوع بر پایه فعالیت پراکسیدازی هموگلوبین است. معرفهای مورد استفاده عبارتند از گایاک یا بنزیدین یا اورتوتولوئیدین و یا اورتودیانیزیدین و آب اکسیژنه.
آب اکسیژنه توسط فعالیت پراکسیدازی هموگلوبین به اکسیژن مولکولی و آب تبدیل شده که متعاقب آن گایاک یا بنزیدین اکسید شده و به رنگ آبی درمیآید.
یک شخص سالم روزانه 2 تا 2/5 سیسی خون از طریق سیستم گوارش از دست میدهد. کیتهای آزمایشگاهی طوری طراحی میگردد که مقدار خونریزی بیشتر از ۵ تا ۱۰ سیسی که معادل ۵ تا ۱۰ میلیگرم هموگلوبین در هر گرم از مدفوع است را مورد شناسایی قرار دهد. برای آزمایش، بیمار بایستی از ۳ روز قبل از خوردن غذا و سبزیها و میوههای حاوی پروکسیداز خودداری کند. برخی مواد حاوی پروکسیداز عبارتند از گوشت قرمز، گوشت ماهی، شلغم، ترب، خربزه، طالبی، بروکلی، هویج، گلکلم، خیار، موز، انگور سیاه، آلو سیاه و گلابی.
از مصرف بیشتر از ۲۵۰ میلیگرم ویتامین C از سه روز قبل از آزمایش باید خودداری شود زیرا مقدار زیاد ویتامین C، منفی کاذب را به دنبال دارد. بیمار بایستی از ۳ روز قبل داروهایی مانند آسپیرین، ضد انعقادها، کولچیسین و مسکنهای غیراستروئیدی استفاده نکند. آزمایشهای ایمونوشیمی برای خونریزیهای گوارش حساس و اختصاصی است و تحت تأثیر پروکسیداز غذایی قرار نمیگیرد، زیرا گلوبین را مورد سنجش قرار میدهد ولی این روش برای خونریزی از قسمتهای تحتانی گوارش حساس است زیرا گلوبین در خونریزی از قسمتهای فوقانی دستگاه گوارش ممکن است تحت اثر آنزیمها تجزیه گردد. گایاک یک صمغ طبیعی با حلقه فنولیک است که توسط خاصیت پروکسیداز به کوئینون رنگی تبدیل میشود. مهمترین کاربرد آزمایش OB غربال کردن سرطان کولون است. برای تشخیص اینکه آیا مدفوع خونی یا استفراغ خونی در نوزاد مربوط به بلعیدن خون از کانال زایمان و یا مربوط به بیماری نوزاد است از آزمایش APT استفاده میشود. در این روش مقدار اندکی از مدفوع خونی یا استفراغ خونی را در آب مقطر حل کرده و سانتریفیوژ میکنند. مایع صورتی را برداشته و به نسبت ۵ به یک با سود ۱ درصد مخلوط میکنیم. تغییر رنگ صورتی به زرد قهوهای بیانگر هموگلوبین A با منشأ مادری بوده، درحالیکه پابرجا بودن رنگ صورتی بیانگر هموگلوبین F نوزاد است که در برابر قلیا مقاوم است.
مثبت کاذب تست OB در حضور فیبرهای ماهیچهای غذاهای گوشتی (Meat fiber) و حضور بیسموت که در برخی از آنتیاسیدها موجود است نیز رخ میدهد. حساسیت تست OB برای تشخیص سرطان کولون بین 15 و 30 درصد است و تست اختصاصی انجام کولونوسکوپی است.
برای اختصاصی کردن روشهای غیرتهاجمی در تشخیص سرطان کولون از شناسایی چندین ژن جهشیافته که پروتئینهای تنظیمکننده چرخه سلولی را رمزدهی میکنند، استفاده میشود. از ژنهای جهــــــــشیافته ras (K-variety)، p53 جهشیافتـــه، ژن APC (Adematosis Polyposis Coli)، فراورده ژنی BAT-26 با تغییرات microsatellite که در آن سکانس کوتاهی از DNA بین 2 تا 6 جفت باز در طول ژن، تکثیر تکرارشونده دارند، در تشخیص سرطان کولون استفاده میشود.
تمام ژنهای فوق بهعنوان آنکوژن در سرطان کولون عمل میکنند. با روش استاندارد RT-PCR میتوان موتانتهای فوق را تشخیص داد. علاوه بر این Long DNA که در نتیجه آپوپتوز غیرطبیعی سلولهای سرطانی کولون است در تعدادی از بیماران مبتلا به کانسر کولون مشاهده میشود.
چنانچه تعداد کافی از سلولهای سرطانی کولون در مدفوع ریزش داشته باشد، میتوان با استفاده از آنالیز مالتی آنکوژن mutant/ Long DNA با دقت بیشتری سرطان روده بزرگ را تشخیص داد.
رویهمرفته حساسیت اسکرین آدنوکارسینوما با غربال ژنتیکی حدود 51/6 درصد در مقابل 12/9درصد با آزمایش OB است. تشخیص سرطان کولون در مرحلهی TNM-1 با اسکرین ژنتیک 53/3 درصد در مقابل تست OB با حساسیت 6/7 درصد است. گفتنی است که هر دو روش منابع خطای یکسانی در مواردی از قبیل پلیپهای ماینور و شرایط دیگر خونریزی دهنده کولون دارند.
آنالیز اسپرم
آزمایش آنالیز اسپرم نهتنها قدرت بارور ساختن را ارزیابی میکند، بلکه برای پیگیری جراحی رضایتبخش واریکوسل و وازکتومی نیز کاربرد دارد. برای آنالیز اسپرم بایستی پس از سه روز از خودداری جنسی، نمونه جمعآوری گردد. خودداری طولانیتر با حجم زیاد مایع و کاهش تحرک اسپرمها همراه است. قبل از تهیه مایع باید تخلیه مثانه صورت گیرد و نمونه تهیهشده تا یک ساعت پس از جمعآوری و نزدیک به دمای بدن به آزمایشگاه ارسال گردد. برای ارزیابی بایستی نتایج دو نمونه که به فاصلهی ۲ تا ۳ هفتهای آزمایش میشود را مورد آنالیز قرار داد. برای لقاح خارج از رحم (IVF) میبایستی اسپرم زنده در فاصله یک ساعت از پلاسمای مایع منی جدا گردد زیرا پلاسمای مایع ممکن است اثر بازدارندگی روی باروری داشته باشد.
برای دستیابی به نتایج واقعی، تمام حجم نمونه بایستی جمعآوری شود. امتحان ماکروسکوپی بایستی بعد از ۲۰ دقیقه از آب شدن مایع در حرارت اتاق صورت گیرد. نیمه ژلهای بودن مایع پس از این مدت بیانگر ترشح ناکافی آنزیم از غده پروستات است. رنگ مایع چنانچه زرد باشد ممکن است گویای سلولهای چرکی و رنگ قرمز قهوهای نشانه خونریزی در سمینال وزیکول است.
PH طبیعی مایع بین 7/2الی 7/8 است و بالاتر از ۸ مطرح کننده عفونتهای پروستات، سمینال وزیکول یا اپیدیدیم است، درحالیکه PH زیر ۷ گویای مخلوط شدن مایع با ادرار و یا انسداد در مجاری ترشحی است و یا اینکه نمونه بهطور عمده از ترشحات پروستات سرچشمه گرفته است. برای ارزیابی تراکم، تحرک و آگلوتیناسیون اسپرم، حدود 8 میکرولیتر از مایع را با لامل ۲۲ در ۲۲ پوشانده و زیر میکروسکوپ با صفحه گرم مطالعه میکنیم؛ زیرا سرعت حرکت اسپرم وابسته به دما است. برای شمارش اسپرم از هماسیتومتر یا آنالیزور استفاده میشود و محدوده شمارش طبیعی آن ۲۰ تا ۵۰ میلیون در سیسی با حجم ۲ تا ۵ سیسی است.
حداقل بایستی ۵۰ درصد از اسپرمها متحرک باشند. حرکت پیشرونده سریع دارای رتبه ۴، حرکت کند دارای رتبه ۳ و حرکتهای پهلوبهپهلو و سرگردان و به دور خود دارای رتبه ۲ و ۱ و رتبه صفر برای مواردی است که حرکتی مشاهده نگردد.
چنانچه تحرک اسپرمها کمتر از ۵۰ درصد باشد میتوان با رنگآمیزی ائوزین Y و رنگ زمینه نیگروزین اسپرمهای مرده را از زنده جدا ساخت، زیرا اسپرمهای مرده رنگ گرفته و اسپرمهای زنده رنگ را از خود دور میکنند. چنانچه نمونه فاقد اسپرم بود بایستی حتماً از تهنشین شده مایع سانتریفیوژ شده برای مشاهده اسپرم در زیر میکروسکوپ کمک گرفت که در این حالت در صورت مشاهده نشدن اسپرم از واژه No sperm seen یا azoospermia استفاده میگردد.
آگلوتیناسیون اسپرمهای زنده در یک آرایش تکرارپذیر در نمونه از قبیل به هم چسبیدن سرها به یکدیگر یا دمها به یکدیگر یا آگلوتیناسیون سر به دم و یا مخلوطی از این آرایشها بیانگر ناباروری ایمونولوژیک است.
شیوهی آگلوتیناسیون بایستی گزارش گردد تا از جمع شدن اسپرمها به یکدیگر که ناشی از عفونتهای میکروبی است و یا جمع شدن به دور لاشههای سلولی که آرایش غیراختصاصی دارند، افتراق داده شود. وجود سلولهای گرد در نمونه اسپرم نشانگر سلولهای اسپرم نارس یا لکوسیت است. سلولهای نارس اسپرم بهصورت گرد با یک تا دو هسته فشرده نمایان میشوند ولی لکوسیتها کوچکترند و نسبت هسته به سیتوپلاسم کمتری دارند. با رنگآمیزی پروکسیداز میتوان سلولهای نارس اسپرم را از لکوسیت جدا کرد. چنانچه در نمونه مایع، اسپرم مشاهده نشد، بایستی اقدام به انجام تست فروکتوز کرد تا اطمینان حاصل شود که مایع از مجاری سمینال وزیکول است، همچنین یک نمونه ادرار را پس از خارج شدن مایع منی آنالیز نمود که در صورت مشاهده شدن اسپرم در ادرار مربوط به بازگشت اسپرم به مثانه (Retrograde) است.
مورفولوژی اسپرم پیشبینیکننده مهم باروری است، بهطورکلی بیشتر از ۵۰ درصد از اسپرمها بایستی مورفولوژی نرمال داشته باشند. مورفولوژی غیرطبیعی ممکن است در دم، قطعه میانی یا سر اسپرم مشاهده شود. اندکس تراتوزواسپرمیک (Teratozoospermic) به میانگین نقص در هر اسپرم اشاره میکند و از یک تا سه متغیر است؛ برای مثال عدد ۳ بیانگر این است که بهطور متوسط هر اسپرم ناقص دارای سه نقص است.
اندکس TZi بیانگر میانگین تعداد نقصها در هر اسپرم است؛ برای مثال TZi مساوی با یک به این مفهوم است که هر اسپرم غیرطبیعی در این بیمار بهطور میانگین دارای یک نقص است
بیشتر از ۱۴ درصد مورفولوژی نرمال بیانگر باروری خوب و بین ۰ تا ۳ احتمال عدم توانایی باروری را مطرح میکند. تغییرات وسیع در اندازه acrosome cap از ویژگیهای غیرطبیعی اسپرم است. یک آکروزوم کمتر از یکسوم سطح سر اسپرم و نگهداری قطره سیتوپلاسمی بیشتر از نصف اندازه سر اسپرم و یک دم کوتاهتر از ۴۵ میکرومتر بهعنوان اسپرمهای غیرطبیعی شناخته میشوند. ارتباط چشمگیری بین سایز آکروزوم و حاملگی وجود دارد.
مورفولوژی اسپرم با قطره سیتوپلاسمی نرمال در شکلهای a, b,c,e,f و غیرطبیعی در شکلهای d,g,h مشاهده میشود. خط تیره معادل 5 میکرومتر است
از شناسایی آنتیبادی علیه اسپرم از جنس IgA و IgG برای تشخیص ناباروری ایمونولوژیک استفاده میشود. یادآوری میشود که عفونت دستگاه ادراری اثرات زیانباری روی اسپرم دارد، برای مثال عفونت با میکروب ایکولی موجب آگلوتیناسیون و عدم تحرک میگردد. اتصال ایکولی به اسپرم از طریق قند مانوز صورت میگیرد.
اصطلاحات رایج در آنالیز اسپرم
رفرنسهای نرمالWHO در گزارش پارامترهای اسپرم
غربالگری جنین
نقص در لوله عصبی جنین (NTD)
آلفافیتوپروتئین نخست توسط کیسه زرده و از آن پس توسط کبد جنین سنتز میشود و غلظت آن در سرم جنین و مایع آمنیوتیک در حوالی هفته ۱۳ حاملگی افزایش مییابد. آلفافیتوپروتئین در نقص لوله عصبی باز از طریق سیستم باز عصبی و مویرگها وارد مایع آمنیون میشود، بهطوریکه غلظت آن در مایع آمنیون ۱۰۰ برابر کمتر از سرم جنین است. مقداری از آلفافیتوپروتئین از طریق غشاء آمنیون و جفت وارد سرم مادر شده بهطوریکه غلظت آن هزار برابر کمتر از مایع آمنیوتیک است. اوج افزایش آن در مایع آمنیون در ۱۳ تا 14 هفتگی بوده و از سه ماه دوم حدود ۱۰ درصد در هفته کاهش مییابد.
مقایسه غلظت آلفافیتوپروتئین در سرم مادر (MsAFP) با میانگین غلظت آن در خانمهای باردار با جنین نرمال اساس تشخیص NTD را شکل میدهد. در سه ماهه دوم حاملگی و در زمان غربالگری غلظت AFP حدود ۱۵ درصد در هفته در سرم مادر به علت انتقال از مایع آمنیوتیک افزایش یافته و توسط کلیه مادر پاکسازی میشود. غلظت AFP بر اساس واحد Mom (Multiple of median) با توجه به وزن، سابقه دیابت، سن حاملگی و چندقلو بودن گزارش میگردد. سطح جداکننده از نرمال بین 2 تا 2/5 واحد Mom است. البته ممکن است اندازهگیری سطح AFP و استیل کولین استراز مایع آمنیوتیک لازم باشد. حضور استیل کولین استراز و افزایش آلفافیتوپروتئین در مایع آمنیون میتوانند نقص لوله عصبی را از مواردی که افزایش آلفافیتوپروتئین ربطی به نقص لوله عصبی ندارد، افتراق دهد، زیرا استیل کولین استراز تنها توسط بافت عصبی وارد مایع آمنیون میشود. گفتنی است که تجویز اسید فولیک قبل از حاملگی حدود ۷۲ درصد شانس نقص لوله عصبی جنین را کاهش داده است.
سندرم داون (Down syndrome):
تمام خانمهای باردار قبل از هفته ۲۰ حاملگی بایستی برای اختلالات کروموزومی جنین مورد آزمایشهای غربالگری قرار گیرند. آزمایشگاه غربالگری سه ماهه اول بین هفتههای ۱۲ و ۱۳ شامل اندازهگیری عمق مایع پشت گردن جنین یا NT (Nutchal translucency) و اندازهگیری زیرواحد بتای هورمون HCG و اندازهگیری پلاسما پروتئین A در رابطه با حاملگی (PAPP-A) است.
افزایش ضخامت تجمع مایع پشت گردن یا NT که با روش سونوگرافی انجام میشود مطرحکننده اختلالات کروموزومی است. واحد اندازهگیری آنالیتها بر اساس Mom گزارش میگردد. گلیکوپروتئین PAPP-A توسط بافت تروفوبلاست سنتز گردیده و سطح آن کمتر از 0/48 واحد Mom در حاملگی با جنین مبتلا میگردد، درحالیکه سطح بتا HCG به 1/98 واحد Mom در مقایسه با حاملگی نرمال افزایش مییابد. حساسیت ضخامت NT بهعنوان تنها مارکر حدود ۶۴ تا ۷۰ درصد برای سندرم داون، تریزومی ۱۸ و تریزومی ۱۳ و سندرم ترنر است. با همراه کردن بتا HCG و PAPP-A حساسیت به ۸۲ تا ۸۷ درصد افزایش مییابد.
سونوگرافی جنین برای محاسبه ضخامت NT
راه دیگر برای غربال کردن اختلالات کروموزومی شامل اسکرین سهتایی اندازهگیری آلفافتوپروتئین و بتا HCG و استریول غیرکانژوگه در ۱۵ تا ۲۰ هفتگی حاملگی است. سطح تشخیصی آزمایشهای سهگانه با همراه کردن سنجش Inhibin A؛ یک پروتئین دایمر که توسط جفت و جنین سنتز میشود به ۶۹ تا ۸۱ درصد افزایش مییابد. سطح Inhibin A همسوی بتا HCG در حاملگی مبتلا به سندرم داون 1/77 واحد Mom افزایش مییابد. در خانمهای سیگاری سطح آلفافیتوپروتئین و Inhibin A بالاتر بوده درحالیکه سطح UE3 پایینتر است. در دیابت قبل از حاملگی سطح آلفافیتوپروتئین و UE3 و Inhibin Aکاهش مییابد و ازاینرو در گزارش واحدهای سنجش، بررسی همهجانبه لازم است.
غربالگری جنین برای تشخیص سندرم داون و اختلالات کروموزوم
نتایج غربالگری سه ماهه دوم حاملگی در حالت طبیعی و حالت مشکوک به سندرم داون مشاهده میشود
چند نکته:
- برای ارزیابی بلوغ ریه جنین از سنجش نسبت L/S یا لسیتین به اسفنگومیلین و سنجش فسفاتیدیل گلیسرول و یا شمارش اجسام لاملار Lamellar body)) در مایع آمنیون استفاده میشود. اجسام لاملار بستهبندی سورفاکتانت است که توسط ساختار گلژی به سلولهای ریه ارسال میگردد و مقداری در مایع آمنیون ترشح میشود.
- برای شناسایی مایع آمنیون در ترشحات واژینال که نشانه پاره شدن غشای آمنیون و زایمان قبل از ترم است از تست نیترازین و سرخسی شدن مایع آمنیون خشکشده روی اسلاید و شناسایی پروتئین پلاسنتا آلفا یک میگروگلوبولین استفاده میشود. PH مایع آمنیون بین 7 تا 7/5 بوده درحالیکه PH ترشحات واژن بین 4/5 تا 5/5 است.
- سنجش فیبرونکتین جنینی در ترشحات سرویکس ارتباط با زایمان زودرس دارد و مقادیر بیشتر از ۵۰ نانوگرم در سیسی بهعنوان تست مثبت قلمداد میشود.
شمارش اجسام لاملار برای ارزیابی رسیده بودن بافت ریه. اجسام لاملار حاوی سورفکتانت بوده و در آنالیزورهای خونشناسی بهعنوان سلول شمرده میشوند. حضور بیشتر از 35 تا 50 هزار عدد از اجسام لاملار در میکرولیتر بیانگر میزان کافی بودن سورفکتانت در بافت ریه است
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام