آشنایی با معیار Usability در مدیریت تجهیزات آزمایشگاهی
دکتر حسین درگاهی: استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
زینب رجبنژاد: کارشناس ارشد مدیریت اجرایی(EMBA) دانشگاه علوم پزشکی تهران
دکتر سید مهدی بلورچی: مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران
در آخرین کتاب استانداردهای بینالمللی اعتباربخشی آزمایشگاه مربوط به JCI در سال 2008، برنامه مدیریت تجهیزات آزمایشگاهی به شرح زیر ارائه شده است:
- انتخاب و خرید
- شناسایی و ثبت فهرست
- ارزشیابی نحوه استفاده از تجهیزات از طریق بررسی، کالیبره کردن، حفظ و نگهداری
- پایش و اقدام در خصوص حوادث و خطرات قابل گزارش، نقایص، خرابیها، مستندسازی
به عبارتی جهت ارزیابی این نوع استانداردها در هر آزمایشگاه بالینی، لازم است تا عناصر ذیل اندازهگیری شوند و فرآیندهای انجام آنها در آزمایشگاه به صورت مستند و مکتوب وجود داشته باشد:
- تهیه، تدوین و اجرای برنامه مدیریت تجهیزات آزمایشگاهی
- برنامه انتخاب و خرید
- برنامه فهرست کردن
- برنامه چک کردن
- برنامه کالیبره کردن (کنترل و تنظیم)
- برنامه نگهداری
- برنامه پایش و پیگیری
- برنامه مستندسازی فعالیتها
از سوی دیگر، JCI استانداردهایی را به منظور آموزشهای ضمن خدمت به کارکنان آزمایشگاههای بالینی و ارتقاء مهارتهای حرفهای آنها ارائه کرده است که از جمله میتوان به استانداردهای زیر اشاره کرد:
- استاندارد 1: تعیین ویژگی مهارت کارکنان – تعیین سطح مهارت کارکنان
- استاندارد 3: ارزشیابی آموزش، مهارت و دانش کارکنان
- استاندارد 4: حصول اطمینان از متناسب بودن مهارتها و دانش کارکنان
- استاندارد 5: برنامه سنجش نیاز به نیروی انسانی (برنامهریزی نیروی انسانی) با توجه به صلاحیت و مهارت
- استاندارد 9: برنامه توجیه و آشنا سازی بدو خدمت
- استاندارد 10: برنامه آموزشهای ضمن خدمت جهت حفظ و ارتقاء دانش و مهارت کارکنان
- استاندارد 11: تعیین سطح آموزش متناسب با دانش و مهارت کارکنان
- استاندارد 13: برنامهریزی آموزشی متناسب با پارامترهای دانشگاهی
همانگونه که ملاحظه میشود ابتدا باید کارکنان نیازسنجی شوند؛ یعنی نیازهای آموزشی آنها شناخته شده و سپس دوره های آموزشی متناسب با وضعیت مهارتی و دانش کارکنان مبتنی بر پارامترهای دانشگاهی را تعریف و تدوین کرد و به صورت دورههای بدو خدمت و یا ضمن خدمت ارائه نمود.
با مطالعه استانداردهای آزمایشگاههای بالینی از نگاه بانک جهانی، مشخص میشود این نوع استانداردها نیز بر سنجش و مستندسازی مهارتهای حرفهای کارکنان تاکید میکنند. این نوع استانداردها عبارتند از:
- مستند سازی سنجش مهارت کارکنان
- مستند سازی قبولی کارکنان در آزمونهای سنجش و مهارت حرفهای
- اقدامهای اصلاحی به منظور برطرف نمودن نواقص مشخص شده در آزمونهای مهارت سنجی
- مستند سازی گذراندن دورههای آموزشی بدو خدمت
همچنین استانداردهای اعتباربخشی آزمایشگاههای بالینی در کشور فرانسه دلالت بر این دارد که میتوان با پایش شاخصهای آموزش حرفهای و تخصصی به کارکنان آزمایشگاهها به صورت کمی و کیفی و اقدامهای اصلاحی مربوط به آن، بهبود کیفیت در ارائه خدمات آزمایشگاهی را توسعه داد.
در کشور ایران نیز در سالهای اخیر، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مبادرت به تهیه و تدوین استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی از جمله آزمایشگاه بالینی نمود. مستند سازی دورههای آموزشی بدوخدمت و ضمن خدمت جهت کارکنان آزمایشگاههای بالینی و هم چنین اخذ آموزشهای لازم به صورت بازآموزی، حداقل سالی یک بار در زمینههای مهارتی، رفتاری و ارتباطی جهت این افراد و برگزاری آزمونهای مهارتی و انجام دوره های ارزیابی صلاحیت و توانمندی حرفهای کارکنان در زمره استانداردهای ارائه شده قرار دارد.
از سوی دیگر، استانداردهای اعتباربخشی بیمارستانی وزارت بهداشت در حیطه آزمایشگاههای بالینی، بر تهیه و خرید تجهیزات و دستگاه های مورد نیاز و مناسب تاکید میکند و خواهان بهبود کیفیت عملکرد این دستگاهها بر مبنای شاخصهای اختصاصی، قابل سنجش و واقع بینانه میباشد.
نکته مهم در این جا، تاکید استانداردهای اعتباربخشی بر دو موضوع تهیه و خرید تجهیزات و دستگاههای آزمایشگاهی مناسب و هم چنین ارتقاء سطوح مهارتی و رفتاری کارکنان آزمایشگاهها میباشد. اگرچه حلقه مفقودهای در اینجا وجود دارد که باید این دو موضوع را به یکدیگر پیوند بزند که با معرفی معیار Usability در طراحی تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی در دهه 1990 به نظر میرسد این معیار همان حلقه مفقوده است.
منظور از معیار”قابلیت استفاده” یا Usability در مدیریت تجهیزات آزمایشگاهی، همان معماری، پیکربندی و قابلیت استفاده موثر و اثربخش از دستگاههای آزمایشگاهی است. Usability معیاری است که میتواند در طراحی و کاربری موثر این نوع دستگاهها نقش به سزایی داشته باشد. به عبارتی تولیدکنندگان و صاحبان صنایع آزمایشگاهی باید تجهیزاتی تولید کنند تا بتواند به آسانی و به سرعت نیازهای کارکنان و کاربران را هنگام کار با دستگاهها افزایش دهد. علاوه بر این، استفاده از معیار Usability در تولید و ساخت تجهیزات آزمایشگاهی میتواند منجر به جلوگیری از اتلاف منابع و کاهش هزینههای مرتبط با کاربران و دستگاهها شود و در نتیجه خطاها را هنگام کار با دستگاهها کاهش دهد و به نوعی در ارتقاء ایمنی بیماران و مراجعین و مصرف کنندگان خدمات آزمایشگاهی تاثیر بگذارد.
Usability از چند زیرمعیار تشکیل شده است که هر یک میتوانند در افزایش قابلیت استفاده از تجهیزات آزمایشگاهی موثر واقع شوند. این زیرمعیارها عبارتند از:
- قابلیت یادگیری (Learnability): تجهیزات آزمایشگاهی یادگیری سهل و آسان را داشته باشند تا کاربران بتوانند به سرعت کار با دستگاهها را فرا بگیرند و با آنها به درستی کار کنند.
- کارایی (Efficiency): دستگاهها کارآمد باشند، یعنی کاربران پس از یادگیری، حداکثر بهرهوری از آنها را به دست آورند.
- قابلیت یادآوری (Memorability): نحوه کار با دستگاه ها باید به آسانی برای کاربران به خاطر آورده شود یعنی چنانچه کاربران تا مدتی قادر نباشند از دستگاهها استفاده کنند، در صورت شروع بکار بدون یادگیری مجدد از آنها استفاده کنند.
- خطا (Error): دستگاهها از میزان پائین خطا برخوردار باشند و کاربران هنگام کار با آنها با کمترین خطای ممکن روبرو شوند. اگر چه سهم خطاهای آزمایشگاهی در دنیا 3/9 -0/1 درصد است که در مقایسه با سایر تخصصهای پزشکی در رتبه پائینتری قرار دارد و بیشتر آن مرتبط به مراحل قبل و بعد از انجام آزمایش میباشد.
- رضامندی (Satisfaction): کاربران هنگام کار با دستگاهها و تجهیزات، رضایت و شادابی و راحتی خود را اعلام کنند.
- قابلیت کاربرد (Applicability): داشتن کاربرد بالا در انجام آزمایشهای مختلف
نتایج مطالعات انجام شده در خصوص Usability نشان دهنده ارزش و اهمیت این معیار در تولید و ساخت تجهیزات آزمایشگاهی است. Saleem و همکاران (2007) گزارش کردند چهار معیار Learnability، Efficiency، Usability و Workload در جذب و بکارگیری و تمایل بالای کارکنان آزمایشگاهها جهت کار با تجهیزات و وسایل پزشکی و آزمایشگاهی تاثیر بسزایی دارد. Dillon & Ratcliff در سال 2002 با نظرسنجی از کارکنان بیمارستانها تمایل این افراد را در جهت حمایت از معیار Usability در ساخت و تولید تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی بیان داشتند. درگاهی و همکاران (1392) نیز در پژوهشی که در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام دادند، اعلام کردند که میزان رعایت معیارهای Usability در میان تجهیزات و دستگاههای پزشکی و آزمایشگاهی در بخشهای مختلف از نظر کاربران بین 40-30 درصد است.
در پژوهش مشابهی که توسط Lilgoren در سال 2006 در کشور سوئد انجام شد. نتایج نشان داد که میزان رعایت معیارهای Usability در دستگاهها و تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی در این کشور در مقایسه با ایران پایینتر است. Hartson و همکاران در سال 2001، Kushniruk & Patel در سال 2004 و Sarwar shah در سال 2007 همگی اعلام کردند در انتخاب نوع تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی و تصمیمگیری درباره خرید آن و ارزشیابی پیامدهای ناشی از خطاهای انسانی هنگام کار با این دستگاهها و هم چنین رعایت عوامل منطقگرایی، انگیزشی و ادراکی هنگام کار با آنها باید معیارهای Usability در طراحی، ساخت و تولید دستگاههای تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی به کار بروند.
در نهایت اینکه صاحبان صنایع تولیدی تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی ملزم هستند تا معیارهای Usability را در طراحی و تولید تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی به کار گیرند. زیرا تاثیر معیار Usability در رضامندی و کارآمدی کاربران و در نهایت در فراهمسازی و ارائه موثر و مطلوب خدمات آزمایشگاهی به اثبات رسیده است. برای این منظور لازم است تا ارتباط موثر و مناسب بین صاحبان صنایع تولیدی با کاربران تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی فراهم شود.
برای دانلود پی دی اف بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام