چالشهای موجود در ارزیابی و تشخیص سندرم تخمدان پلیکیستیک
دکتر زهرا لشکری، دکترای علوم آزمایشگاهی، دکترای تخصصی ژنتیک مولکولی
سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) یک اختلال وابسته به غدد درونریز پیچیده در زنان است که شیوع آن8 تا 13 درصد میباشد. زنان مبتلا به این اختلال عموماً نشانهها و علائم بالینی هتروژنی را از قبیل افزایش رشد موها، بینظمی در سیکل قاعدگی، ناباروری و مشکلات متابولیک نشان میدهند. PCOS با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای کاردیومتابولیک مانند دیابت نوع دو همراه است و همچنین ممکن است احتمال همبودی1 با بیماریهایی مانند سرطان اندومتر و بیماری کبد چرب غیرالکلی را افزایش دهد؛ بهعلاوه PCOS با اضطراب، افسردگی و دیگر تظاهرات روانی نیز همراه است.
تا به امروز، ضوابط و معیارهای جامع و فراگیری برای تشخیص PCOS وجود نداشته است؛ در نتیجه زنان دچار این اختلال، اغلب تأخیر قابل توجه (بیش از دو سال) در تشخیص و ضعف در پیگیری درمان را گزارش میکنند. در حال حاضر سه نوع معیار تشخیصی برای تعریف PCOS وجود دارد:
الف) NIH
ب) روتردام
ج) معیار انجمن اختلال افزایش آندروژنها Androgen Exess Society crateria
اخیراًراهنمای بینالمللی مبتنی بر شواهد برای ارزیابی و مدیریت سندرم تخمدان پلیکیستیک منتشر شده در سال 2018، استفاده از ضوابط روتردام برای زنان بالغ را به رسمیت شناخته است. برای تشخیص PCOS با استفاده از معیارهای روتردام، زنان باید حداقل این دو مورد را نشان دهند: اختلالات تخمکگذاری، هایپرآندروژنیسم (بالینی یا بیوشیمیایی یا هر دو) یا مورفولوژی تخمدان پلیکیستیک (PCOM). پزشکان باید قبل از تشخیص نهایی چندین اختلال دیگر با تظاهرات مشابه را رد کنند. در این مقاله پنج متخصص در مورد چالشهای موجود در ضوابط تشخیصی فعلی، بیومارکرهای در دسترس و تشخیص و درمان بهموقع زنان مبتلا به PCOS بحث میکنند.
- چه کسانی باید برای PCOS غربال شوند یا مورد آزمایش قرار گیرند و چرا علیرغم شیوع بالا، PCOS غالباً مورد بیتوجهی قرار میگیرد؟
Chris McCartney: باید PCOS در زنانی که در سن باروری هستند و علائم هایپرآندروژنیسم بالینی (برای مثال هیرسوتیسم، آکنه، ریزش مو با الگوی مردانه) و خونریزی قاعدگی غیرنرمال (عدم قاعدگی یا قاعدگی اندک، خونریزی با الگوی نامنظم) یا ناباروری نسبی را نشان میدهند، مورد بررسی قرار گیرد. تشخیص زودهنگام PCOS به چند دلیل دارای اهمیت است؛ برای مثال انتظار میرود تشخیص دقیق علت علائم بیمار و آغاز درمان مناسب، وضعیت سلامتی بیمار را بهبود بخشد. PCOS همچنین با احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، چاقی، دیابت ملیتوس نوع دو، آپنه انسدادی حین خواب، افسردگی و اضطراب همراه است و تشخیص این موارد و آغاز درمان آنها بهمحض تشخیص، بسیار حائز اهمیت است.
علائم PCOS اغلب در حین بلوغ یا اندکی پس از آن آغاز میشود اما این علائم (مانند قاعدگی نامنظم، آکنه) با علائم نرمال دوره بلوغ همپوشانی دارند. در نوجوانان بالغ، PCOS باید در قالب هایپرآندروژنیسم مشخص (مانند هیرسوتیسم متوسط، افزایش مشخص و پایدار در سطح تستوسترون آزاد سرم) یا استمرار بینظمی در قاعدگی دو سال پس از آغاز آن، بررسی شود. PCOS همچنین باید در نوجوانان بالغ با آمنوره اولیه نیز بررسی شود.
تشخیص دیرهنگام یا عدم تشخیص غیرمعمول نیست و این امر میتواند بر سلامتی بیمار تأثیرات نامطلوبی داشته باشد. دلایل تشخیص دیرهنگام مشخص نیست اما تا حدودی میتواند بازتابی از این واقعیت باشد که علائم PCOS غیراختصاصی هستند و تظاهرات PCOS ممکن است متغیر باشند و تستهای غربالگری ساده در دسترس نیستند. در برخی موارد ممکن است بیماران به پزشکانی مراجعه کنند که اطلاعات کافی در مورد PCOS، تشخیص آن و تشخیصهای مشابه احتمالی، ندارند.
در واقع ارزیابی قابل اعتماد از هایپرآندروژنیسم، عملکرد تخمکگذاری و PCOM در برخی موارد حتی برای متخصصان نیز دشوار است، بهعلاوه بیماران مبتلا به PCOS ممکن است به متخصصانی مراجعه کنند که تنها بر روی برخی علائم خاص تمرکز دارند (برای مثال یک متخصص پوست ممکن است تنها به بررسی آکنه بپردازد و سیکل قاعدگی را مورد ارزیابی قرار ندهد).
در برخی موارد ممکن است بدون آنکه ارزیابیهای تشخیصی رسمی صورت پذیرد برای بیمار داروهایی تجویز شوند که تنها سبب بهبود علائم میگردند(مانند قرصهای ضدبارداری خوراکی برای بهبود قاعدگی نامنظم). از آنجایی که علائم اولیه PCOS (برای مثال بینظمی در قاعدگی) با علائم نرمال بلوغ همپوشانی و مطابقت دارد و غالباً بروز هیرسوتیسم نیازمند گذشت زمان است، لذا این موارد بهصورت پیچیدهتر در نوجوانان دیده میشود؛ بنابراین PCOS در اوایل بروز بهصورت قطعی و مستند قابل اثبات نیست.
Joely Straseski: بیشتر گایدلاینهای عملی و position statementهای PCOS، تستهای بیشتری را برای زنانی که با قاعدگی نامنظم و شواهدی از هایپرآندروژنیسم مراجعه میکنند، توصیه کردهاند. زمان انجام این ارزیابیها در نوجوانان، چالشهای بیشتری را بهوجود میآورد که نیازمند بررسی است. این مسئله اغلب وقتی مورد توجه قرار میگیرد که خانمی با PCOM مبتلا به PCOS نیست بهجز اینکه علائم هایپرآندروژنیسم را نشان میدهد.
به دلیل آنکه PCOS یک تشخیص حذفی و فاقد معیار جامع و فراگیر است، تشخیص دقیق بیماران مبتلا به PCOS میتواند هم چالشبرانگیز و هم مناقشهبرانگیز باشد. در وهله اول ممکن است PCOS نادیده گرفته شود، چرا که علائم آن همپوشانی قابلملاحظهای با بسیاری از دیگر بیماریها دارد. یک تشخیص قطعی به دلیل عدم وجود توافق در ضوابط تشخیصی، حتی چالشبرانگیزتر است. شکافهایی بین درک پزشکان از این ضوابط و چگونگی مدیریت کردن بیماران مشخص شده است و در نتیجه، تشخیص بیماری ممکن است بهطور قابلملاحظهای به تأخیر بیفتد. در واقع مطالعات نشان دادهاند که زنان مبتلا به PCOS عمدتاً از مراقبتهای پزشکی و به درازا کشیدن تشخیص بیماری ناراضی هستند.
Alice chang: زنان با احتمال ابتلا به PCOS باید از نظر وجود علائمی مانند احتمال افزایش هورمونهای جنسی مردانه، قاعدگی نامنظم یا ناباروری ارزیابی شوند. در حالت ایدهآل، هر خانمی در صورت داشتن هر یک از حالات فوق بایستی از نظر PCOS غربال گردد و یا اینکه اینگونه افراد شناسایی شده و جهت تشخیصPCOS ارجاع شوند. دختران نوجوان که قاعدگی نامنظم پایدار به مدت بیش از یک سال پس از اولین قاعدگی دارند، در بهترین حالت میبایست قبل از درمان با داروهای ضدبارداری هورمونی از نظر PCOS ارزیابی شوند.
بسته به اینکه یک خانم مبتلا به PCOS چه علائمی را تجربه میکند ممکن است به متخصص بیماریهای زنان، متخصص پوست، مراقبتهای بهداشتی اولیه یا متخصص غدد مراجعه کند. تشخیص اولیه و ارزیابی درمان ممکن است بر چگونگی تنظیم قاعدگی، بهبود باروری، درمان آکنه یا بررسی دیگر دلایل افزایش آندروژن متمرکز شود.
احتمالاً مهمترین مانع برای تشخیص مناسب، عدم وجود یک تست یا cut off (مرز تفکیککننده) منحصربهفرد است که با کمک آن بتوان گفت یک خانم مبتلا به PCOS است. یک تست یا الگوریتم واحد به این دلیل غیر قابل دستیابی است که احتمال دارد در چنین شرایطی با علائم هتروژن، چندین اتیولوژی یا مکانیسم احتمالی درگیر باشند که به افزایش آندروژن و سیکل قاعدگی بدون تخمکگذاری منجر شده باشد. بسیاری از زنان نیز بدون آنکه برای PCOS مورد ارزیابی قرار گیرند، تحت درمان قرار میگیرند. اگر خانمی قبلاً با داروهای ضدبارداری خوراکی برای کنترل آکنه درمان شده باشد، من قرص ضدبارداری او را برای 3 تا 6 ماه قطع نمیکنم، این زمان برای مشاهده افزایش در آندروژنهای تخمدانی اندوژن و تشخیص PCOS موردنیاز است.
آیا او مبتلا به PCOS است؟ بر اساس علائم قبلی بیمار تنها میتوان احتمال اینکه آیا بیمار دارای معیارهای تشخیصی است یا خیر را تخمین زد. در این موارد بهتر است یک چشمانداز وسیعتر به بیمار ارائه کرد؛ در مورد اینکه بر اساس چگونگی بروز معیارهای تشخیصی PCOS و چیزی که پس از قطع ضدبارداریهای خوراکی و تلاش برای بارداری اتفاق خواهد افتاد، آنها تا چه حد در معرض ابتلا به همابتلاییها هستند؛ بنابراین در حال حاضر این بیماری، یک وضعیت پزشکی است که بعید است در آن تکنولوژی بتواند نیاز به استفاده پزشک از هنر پزشکی و نیاز به بهترین دادهها در بستر یک سناریوی بالینی را برطرف سازد.
Richard Auchus: باید PCOS در تمام زنان با هایپرآندروژنیسم بالینی (مانند هیرسوتیسم و آکنه)، هایپرآندروژنمیای بیوشیمیایی (تستوسترون آزاد یا زیست فراهم[1] کم) یا قاعدگی نامنظم (کمتر از 6 بار قاعدگی در سال) مورد شک قرار گیرد. من میخواهم محتاطانه ادعا کنم که PCOS بهشدت نادیده گرفته میشود زیرا تشخیص دادن PCOS برای بیمار یا پزشک، ارزش ذاتی کمی دارد. مبتلایان به PCOS جمعیت هتروژنی را تشکیل میدهند؛ افرادی بدون مکانیسم زمینهای پاتوفیزیولوژیک اولیه شناختهشده یا مصرف یک داروی خاص که یک نقص مفروض را مورد هدف قرار میدهد. نارضایتی بیماران از سیر درمان و مراقبتهای پزشکی، احتمالاً بیشتر ناشی از ناکامی دانش و گزینههای محدود برای شرایط آنها پس از تشخیص است.
Alison Woodworth: بیماران با نشانهها و علائم بالینی مرتبط باید مورد غربالگری قرار گیرند و یا یک تست تشخیصی برای PCOS انجام دهند. معمولترین نشانهها و علائم شامل قاعدگی/ تخمکگذاری نامنظم و هایپرآندروژنیسم بالینی است. استفاده صرف از این ضوابط تشخیصی شاید علت اصلی نادیده گرفته شدن PCOS علیرغم شیوع بالای آن است. نشانههای بالینی از بیماری به بیمار دیگر گیجکننده و متناقض هستند؛ برای مثال خانمی با ناهنجاریهای تخمکگذاری ممکن است سیکل قاعدگی نرمال داشته باشد. بهعلاوه هیرسوتیسم توسط بسیاری از زنان بهصورت فعال درمان میشود؛ بنابراین مقیاسهای ارزیابیهای بالینی مانند امتیاز Ferriman-Gallway اصلاحشده، ممکن است نتواند بهصورت دائمی و پایدار همه بیماران دارای علائم را شناسایی کند.
برای پزشکان بسیار مهم است که یک سابقه بالینی کامل از بیمار برای اثبات اختلال در عملکرد تخمکگذاری/ قاعدگی و هایپرآندروژنیسم بالینی داشته باشند. عدم تشخیص PCOS همچنین ممکن است به دلیل تناقض در معیارهای تشخیصی، همپوشانی با تعدادی از دیگر اختلالات، تظاهرات بالینی متنوع بین گروههای قومی و نژادی و همچنین بین گروههای سنی مختلف، subjective بودن معیارهای ارزیابی بالینی و یا سوءتفاهم یا سوءبرداشت از نتایج آزمایشگاهی رخ دهد.
- معیارهای تشخیصی PCOS چیست و آیا لازم است این معیارها تغییر کنند یا مجدداً تعریف شوند؟
Chris McCartney: بیشتر متخصصان ضوابط تشخیصی روتردام را توصیه میکنند که عبارت است از وجود حداقل 2 مورد از 3 مورد در غیاب سایر دلایل: الف) هایپرآندروژنییسم بالینی و یا بیوشیمیایی ب) عدم و یا کمبود تخمکگذاری و ج) PCOM.
با وجود اینکه ارزیابی هایپرآندروژنیسم و عدم تخمکگذاری یا کمبود آن میتواند چالشبرانگیز باشد، معیار PCOM مناقشهبرانگیزترین معیار است و تشخیص آن حتی برای برخی پزشکان سخت است. استفاده بالینی مناسب از معیار PCOM نیازمند ارزیابی سونوگرافیک دقیق توسط یک متخصص سونوگرافی و یک گزارش دقیق و با جزئیات است. یک گزارش ناکامل و بیکیفیت از تخمدانهایی با ظاهر پلیکیستیک برای این هدف مناسب نیست.
در سال 2003 معیار روتردام، PCOM را بهصورت حداقل 12 حفره فولیکولی (با قطر 9-2 میلیمتر) و یا حجم تخمدانی حداقل 10 سانتیمتر مکعب در هر تخمدان تعریف کرد. هرچند زمانی که از اولتراسونوگرافی ترانسواژینال مدرن با روزولوشن بالا استفاده میکنیم، آستانه شمارش بالاتری از فولیکولهای آنترال (برای مثال 20 یا 25) برای اختصاصیت کافی، موردنیاز است. البته باید توجه شود که اولتراسوند تخمدانی برای کسی که هم هایپرآندروژنیسم و هم عدم/ کمبود تخمکگذاری دارد، ضروری نیست.
Joely Straseski: ضوابط تشخیصی گوناگونی، عمدتاً بر اساس نامنظم بودن قاعدگی، هایپرآندروژنیسم و یا PCOM، پس از کنار گذاشتن سایر ناهنجاریهای مرتبط، در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از گایدلاینها و دستورات مورد توافق از قبیل گایدلاین بینالمللی 2018، معیارهای روتردام را تأئید میکنند.
Alice Chang: بهترین توصیه من این است که معیارهای تشخیص PCOS را با هدف هدایت بیمار به سمت درمانی که احتمالاً برایش مفید خواهد بود، ارزیابی کنید، گاهی تشخیص در ارتباط با غربالگری برای دیگر همابتلاییها است و گاهی تشخیص ممکن است در ارتباط با توانایی تولیدمثل باشد.
بهعنوان یک نقطه شروع، لازم است که ضوابط اولیه PCOS کلاسیک بر اساس NIH 1990 و بسیاری از مطالعات تحقیقی در زمینه PCOS که از این تعریف استفاده میکنند را بشناسیم:
الف) هایپرآندروژنیسم قابل ملاحظه که با هیرسوتیسم متوسط تا شدید (عموماً امتیاز Ferriman-Gallway بیشتر از 8) اثبات میشود یا افزایش آندروژنها؛
ب) سیکلهای بدون تخمکگذاری که با قاعدگی کمتر از 9 بار در سال مشخص میشود.
این شاخصهها در مطالعاتی که بهواسطه آنها برای اولین بار، به اهمیت مقاومت به انسولین در پاتوفیزیولوژی PCOS و به شیوع بالاتر ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در زنان مبتلا به PCOS در مقایسه با زنان بدون PCOS پی برده شده، برای تشخیص PCOS استفاده گردید.
اگرچه گسترش جامع معیارها منجر به افزایش احتمال تشخیص غیرضروری زنان با درصد ابتلای کمتر میگردد، اما شناسایی زنان در مراحل اولیه و با مشکلات کمتر نیز بسیار حائز اهمیت است تا بتوان از بهوجود آمدن علائم جدیتر که اغلب تأثیر قابلتوجهی در کیفیت زندگی و سلامت روانی دارد، جلوگیری کرد. شناسایی و غربالگری زنان بیشتر برای جستجوی PCOS احتمالی همچنین فرصت مغتنمی را برای غربالگری و پیشگیری از ایجاد دیابت در اختیار ما میگذارد. دیابت، بهویژه در مورد زنان بهطور قابلملاحظهای خطر بیماریهای قلبی را تغییر میدهد.
Richard Auchus: از نظر من معیار NIH در مورد قاعدگی نامنظم به همراه هایپرآندروژنمیا و یا هایپرآندروژنیسم، مطلوب است. به دلیل آنکه درمان PCOS همواره یک درمان شخصیسازی شده است، این دو معیار به اضافه اهداف بیمار برای انتخاب درمان بدون انجام سونوگرافی تخمدانی کافی است.
Alison Woodworth: اخیراً چند گایدلاین شواهد محور PCOS را بر اساس حضور حداقل 2 معیار تشخیصی از این معیارها تعریف میکنند: اختلال در عملکرد تخمدان، هایپرآندروژنیسم و یا هایپرآندروژنمیا و یا PCOM و رد کردن سایر اختلالات مرتبط.
اختلال عملکرد تخمدان اغلب با عدم قاعدگی یا قاعدگی کم مشخص میشود. این ناهنجاریها در سیکل قاعدگی شامل خونریزی اکثراً هر 21 روز یکبار و یا با شیوع کمتر هر 35 روز است. اختلال عملکرد تخمدان را نیز میتوان با اندازهگیری غلظت پروژسترون در فاز لوتئال تشخیص داد. پروژسترون < 3 تا 4 نانوگرم در میلیلیتر در روزهای 20 تا 24 سیکل قاعدگی ممکن است نشاندهنده عدم تخمکگذاری باشد. متأسفانه این معیارهای تشخیصی subjective هستند. این معیارها نیازمند آن هستند که بیمار بهدقت سیکل قاعدگی خود را پیگیری و تعقیب کند و حتی در افرادی که این کار را بهدقت انجام میدهند، سیکل قاعدگی متغیر است.
هایپرآندروژنیسم اغلب از طریق ارزیابیهای بالینی subjective از افزایش موهای صورت و بدن، امتیاز Ferriman-Gallwey، یا نشانی از آکنه شدید یا ریزش مو با الگوی مردانه تشخیص داده میشود. تمام این موارد subjective هستند و اغلب تشخیص داده نمیشوند زیرا زنان این مشکلات را در خانه درمان میکنند. هایپرآندروژنمیا با افزایش غلظت آندروژن در خون مشخص میشود. عمدتاً این آندروژن، تستوسترون است اما زنان مبتلا به PCOS ممکن است افزایش آندروژن آدرنال به همراه سطوح افزایشیافته دهیدرواپی آندروسترون (DHEA) و یا دهیدرواپی آندروسترون سولفات (DHEA-S) را نشان دهند. یک سنجش آنالیتیکال حساس و اختصاصی برای تستوسترون لازم است.
بسیاری از ایمونواسیها، سوگیری قابلتوجهی را بهویژه در غلظتهای کم تستوسترون نشان میدهند، بهعلاوه غلظت نرمال آندروژن در زنان بسته به سن، نژاد و شاخص توده بدنی متغیر است. در حالت حداقلی، میزان تستوسترون باید به همراه بازه رفرنس اختصاصی سن گزارش شود. در نهایت اینکه ارزیابی PCOM بهوسیله اولتراسوند نیازمند شناسایی بیش از 12 فولیکول 9-2 میلیمتری، افزایش حجم تخمدانی بیش از 10 سانتیمتر مکعب و یا عدم حضور فولیکول غالب در هر یک از تخمدانها است. متأسفانه این معیارها بهاندازه کافی برای PCOS حساس و اختصاصی نیستند و همچنین استانداردسازی نشدهاند، بهعلاوه، ارزیابی اولتراسونیک تخمدانها در زنانی که ضدبارداریهای خوراکی استفاده میکنند قابل انجام نیست. این ارزیابی همچنین نیازمند دسترسی و تجربه در اولتراسونوگرافی با رزولوشن بالا است.
- چه تستهای آزمایشگاهی دیگری باید انجام شود تا بتوان دیگر علتهای احتمالی برای علائم مشابه PCOS را کنار گذاشت؟
Chris McCartney: هایپرپلازی آدرنال مادرزادی غیرکلاسیک (NCCAH) میتواند بسیار مشابه PCOS باشد، هم در هایپرآندروژنیسم و هم در اولیگومنوره. از دیدگاه من، NCCAH باید بهصورت روتین با اندازهگیری صبحگاهی 17- هیدروکسی پروژسترون در فاز فولیکولار بررسی شود. با وجود اینکه روشهای درمانی هر دو اختلال میتواند مشابه باشد، اما در مورد بیماران مبتلا به NCCAH درمانهای مرتبط با بارداری یا مشاوره ژنتیک با بیماران PCOS متفاوت است. چون کمکاری تیروئید و افزایش پرولاکتین نسبتاً شایع بوده و بهراحتی قابل تشخیص هستند، یکی از دلایل قابل استناد اختلال عملکرد تخمدان میباشند و بنابراین ارزیابی هورمون محرک تیروئید (TSH) و پرولاکتین توصیه میشود.
نارسایی اولیه تخمدان، دلیل دیگری برای اختلال عملکرد تخمدانی است و اندازهگیری هورمون محرک فولیکولی (FSH) میتواند سودمند باشد، بهویژه در زمینه آمنوره یا اولیگومنورهای که بهتازگی شروع شده است. هرچند ارزیابیهای آزمایشگاهی رسمی برای دیگر دلایل احتمالی علائم مشابه PCOS بهصورت روتین درخواست نمیشود، اما مواردی در سابقه بیمار ممکن است ارزیابی برای هایپوگنادیسم هایپوگنادوتروپیک، تومورهای ترشحکننده آندروژن، سندرم کوشینگ یا آکرومگالی را ضروری سازد.
Joely Straseski: شایعترین بیماریهایی که میتوانند علائم مشابه PCOS را نشان دهند، عبارتند از بیماری تیروئید، NCCAH و هایپرپرولاکتینمیا؛ بنابراین ارزیابی برای TSH، هفده هیدروکسی پروژسترون و پرولاکتین در مرحله اول برای کنار گذاشتن دیگر دلایل این علائم توصیه میشود. برخی گایدلاینها بهطور ویژه به همپوشانی در تظاهرات بالینی بین PCOS و NCCAH اشاره کردهاند و توصیه کردهاند که اندازهگیری 17- هیدروکسی پروژسترون در بررسیهای تمام بیماران با این علائم گنجانده شود. بر اساس سناریوی بالینی ممکن است تستهای دیگری برای ارزیابی تومورهای آدرنال، سندرم کوشینگ یا هایپوگنادیسم هایپوگنادوتروپیک موردنیاز باشد.
Alice Chang: دانستن نحوه کنار گذاشتن دیگر بیماریها بهاندازه دانستن چگونگی استفاده از معیارهای تشخیصی برای PCOS ضروری و مهم است. هایپوتیروئیدیسم و هایپرپرولاکتینمیا از دلایل مهم قاعدگی نامنظم است که نباید نادیده گرفته شود. من بهصورت روتین ارزیابی برای NCCAH را انجام میدهم، حتی اگر بیمار هیرسوتیسم شدید نداشته باشد، بهویژه به دلیل استنباط از این تشخیص برای خانمی که برای بارداری در آینده برنامه دارد. من بهصورت روتین غربالگری برای سندرم کوشینگ را انجام نمیدهم اما باید به سرنخهای بالینی برای شناسایی کسانی که باید برای این بیماری ارزیابی شوند، توجه شود. من بیمارانی را دیدم که سالها به اشتباه مبتلا به PCOS تشخیص داده شده بودند در حالیکه سندرم کوشینگ داشتند و تشخیص اشتباه منجر به عوارض قابلملاحظهای همچون دیابت نوع 2 و پوکی استخوان شد. سرنخهای بالینی شامل کاهش سریع وزن، نشانههای فیزیکی از افزایش کورتیزول مانند صورت گرد، پلتورا plethora، افزایش غلظت DHEA-S در کوشینگ هیپوفیزی.
Richard Auchus: بیماریهایی که باید رد شوند و تستهایی که باید انجام شوند عبارتند از: هایپرپرولاکتینمیا و سنجش پرولاکتین، NCCAH و سنجش صبحگاهی 17- هیدروکسی پروژسترون در فاز فولیکولی و سندرم کوشینگ با آزمون فیزیکی و در صورت نیاز ارزیابی کورتیزول مهارشده با یک میلیگرم دگزامتازون در طول شب (تست مهار دگزامتازون) یا ارزیابی کورتیزول بزاق در انتهای شب. من بیشتر در مورد زنی نگران هستم که مبتلا به سندرم کوشینگ است و به او گفته میشود که مبتلا به PCOS است تا زنی که مبتلا به PCOS است و این تشخیص را بهصورت روشن و شفاف به وی ارائه نمیدهند. شاید معمولترین تشخیص نادرست مربوط به مبتلایان به NCCAH باشد که به اشتباه مبتلا به PCOS تشخیص داده میشوند، حدود 4% زنان دارای علائم افزایش آندروژن و یا قاعدگی نامنظم را تشکیل میدهد. در زنان با قاعدگی نامنظم، تست خونریزی پس از قطع پروژستین، ممکن است برای اطمینان از اینکه بیمار وارد فاز فولیکولار شده است، لازم باشد.
Alison Woodworth: تشخیص PCOS نهتنها نیازمند حضور 2 مورد از 3 معیار تشخیصی است بلکه نیازمند کنار گذاشتن اختلالات مشابه است. در بزرگسالان، اختلال در عملکرد تیروئید، هایپرپرولاکتینمیا و NCCAH باید در تمام بیماران مشکوک به PCOS به ترتیب از طریق اندازهگیری TSH، پرولاکتین و 17- هیدروکسی پروژسترون کنار گذاشته شوند. اگر هر یک از این تستها غیرطبیعی بودند باید تستهای بیشتری برای تأئید تشخیص انجام شود. در بیماران با اختلال عملکرد تخمدانی، باید بارداری، آمنوره هایپوتالامیک و نارسایی اولیه تخمدان از طریق اندازهگیری گنادوتروپین جفتی انسانی، هورمون محرک فولیکولی، هورمون لوتیتازینگ و استرادیول، کنار گذاشته شوند.
در این مورد نیز هر نتیجه غیرطبیعی نیازمند تستهای تشخیصی بیشتر یا تستهای رادیولوژیک برای تأئید تشخیص میباشند. در بیماران با ناهنجاریهای قاعدگی و یا هیرسوتیسم، آکرومگالی، سندرم کوشینگ و نئوپلاسمهای ترشحکننده آندروژن باید کنار گذاشته شوند. بیماران با این علائم بالینی همپوشان باید برای آکرومگالی از طریق اندازهگیری فاکتور رشد شبه انسولین 1، برای سندرم کوشینگ از طریق انجام یکی از سه تست (برای مثال: تست مهار دگزامتازون شبانه، کورتیزول آزاد ادراری 24 ساعته یا کورتیزول بزاق در اواخر شب) وجهت نئوپلاسمهای ترشحکننده آندروژن (برای مثال شروع سریع افزایش قابل ملاحظه تستوسترون سرم) غربالگری شوند. در هر یک از این موارد نتایج غیرطبیعی نیازمند تستهای تأییدی هستند.
- شما فکر میکنید هورمون آنتی مولرین (AMH) باید در ارزیابیها گنجانده شود؟
Chris McCartney: علیرغم اینکه غلظت سرمی AMH با تعداد فولیکولهای آنترال تخمدان همبستگی دارد و ممکن است سرانجام بهعنوان یک جایگزین در دسترس و آسان از PCOM عمل کند، اما آستانه تشخیصی قابل اعتمادی برای آن تعیین نشده است و این مشکلی است که با فقدان استانداردسازی ارزیابی AMH همراه شده است؛ بنابراین در حال حاضر من فکر نمیکنم که باید AMH در تستهای تشخیصی PCOM یا PCOS گنجانده شود.
Joely Straseski: ارزیابی AMH سرم اخیراً تنها در چند مرکز خاص انجام شده است؛ بنابراین هیچیک از معیارهای تشخیصی فعلی شامل این تست نمیشوند. این تست بهعنوان جایگزینی برای تشخیص PCOM یا بهعنوان یک تست تشخیصی واحد برای PCOS در گایدلاینهای بینالمللی 2018 توصیه نشده است. قبل از آنکه AMH بهعنوان یک مارکر جایگزین برای PCOM در نظر گرفته شود نیازمند استانداردسازی ارزیابیها و cutoffها (مرزهای تفکیککننده) بر اساس مطالعات بلندمدت بر روی گروههای متنوعی از زنان است.
Alice Chang: بهوسیله فولیکولهای پرهآنترال و آنترال ، AMH ترشح میشود و میتواند مفید باشد چرا که مقدار آن در PCOS بالاتر از مقدار طبیعی یا در حد بالای مقدار نرمال است و همچنین ممکن است در افتراق بین آمنوره ناشی از PCOS و آمنوره هایپوتالامیک (با AMH بسیار کم) سودمند واقع شود. همچنین ممکن است در ارزیابی دختران نوجوان برای جلوگیری از انجام اولتراسوند لگنی با ترانسفورماتورهای اندوواژینال مفید باشد. هرچند معیارهای دقیق نیازمند استانداردسازی ارزیابیها و معتبرسازی آستانهها در جمعیتهای بزرگ از سن و نژادهای گوناگون است.
Richard Auchus: از دیدگاه من AMH برای تشخیص PCOS غیرضروری است اما ممکن است در ارزیابیهای بعدی برای زنانی که برای بارداری تلاش میکنند، مفید باشد.
Alison Woodworth: در واقع AMH یک بیومارکر امیدبخش در بیماران مشکوک به PCOS است. در زنان سالم، AMH بهوسیله سلولهای گرانولوزا ساخته میشود و مقادیر در گردش آن با افزایش سن کاهش مییابد؛ بنابراین میتوان آن را بهعنوان یک مارکر خوب از ذخیره تخمدانی دانست. در بیماران PCOS، غلظت AMH عموماً افزایش مییابد و با شدت بیماری، اختلال عملکرد تخمدان و ناباروری در ارتباط است. به دلیل افزایش آن در PCOS، AMH ممکن است در افتراق بین اختلالات مختلف با افزایش آندروژن مفید باشد. علیرغم اینکه AMH نویدبخش است اما ارزیابی آن بهصورت روتین در ارزیابی بیماران PCOS توصیه نمیشود، زیرا ارزیابیهای AMH استاندارد نشدهاند و تاکنون مطالعاتی در مقیاس وسیع برای تعیین غلظت نرمال AMH بین جمعیتهای مختلف بیماران انجام نگرفته است.
- چه سنجشهایی میتوانند بهترین ارزیابی برای هایپرآندروژنمیا باشند و چرا؟
Chris McCartney: این مسئله دارای اهمیت بسیار زیادی است. یک ارزیابی قابل اعتماد از هایپرآندروژنمیای بیوشیمیایی نیازمند سنجشهایی دقیق با اختصاصیت بالا و محدوده مرجع معتبر است. حساسترین تست برای هایپرآندروژنمیای بیوشیمیایی در PCOS، تستوسترون آزاد است که بهوسیله دیالیز تعادلی- روش استاندارد طلایی- اندازهگیری میشود یا با استفاده از غلظت تستوسترون تام و گلوبولین متصلشونده به هورمون جنسی (SHBG) تخمین زده یا محاسبه میشود. باید توجه داشت که سنجشهای تستوسترون آزاد مستقیم که بهصورت گسترده در دسترس هستند، مشخصاً فاقد دقت کافی بوده و نباید برای این هدف مورد استفاده قرار گیرند.
گروه تحقیقاتی من از ایمونواسی برای سنجش تستوسترون کل استفاده میکند که بهخوبی با کروماتوگرافی مایع-اسپکترومتری جرمی متوالی (روش استاندارد طلایی کنونی برای سنجش تستوسترون کل) مقایسه میشود و ما مقدار تستوسترون آزاد را محاسبه میکنیم. آزمایشگاه بالینی ما از ایمونواسی برای سنجش تستوسترون کل استفاده میکند و مقادیر برآوردشده تستوسترون آزاد را فراهم میکند. من در کلینیک به دلیل دسترسی عملی از این روش استفاده میکنم، هرچند در این شرایط به تفسیر محتاطانهای نیاز است و زمانی که تشخیص PCOS وابسته به نتایج مرزی باشد، من کسب نتایج آزمایش تستوسترون آزاد توسط روش دیالیز تعادلی در یک آزمایشگاه مرجع قابل اطمینان را ترجیح میدهم. اگر آزمایشگاه دارای محدوده مرجع معتبر باشد، تستوسترون محاسبهشده با استفاده از LC-MS/MS نیز قابل قبول است.
Joely Straseski: با چند اختلاف جزئی، ضوابط تشخیصی و بیشتر راهنماهای مرجع و اجماع عمومی، استفاده از سنجش تستوسترون آزاد را در موارد مشکوک به PCOS توصیه میکنند. برخی از راهنماها خصوصاً بیان میکنند که باید برای اندازهگیری تستوسترون آزاد از دیالیز تعادلی به همراه روشهای محاسباتی بهعنوان آلترناتیو استفاده شود. تستوسترون آزاد، حساسترین مارکر بیوشیمیایی PCOS در نظر گرفته میشود، زیرا مقدار تستوسترون متصل به SHBG را حذف میکند. غلظت SHBG بهطور طبیعی در افراد مبتلا به PCOS به دلیل آثار چاقی، مقاومت انسولین و … تغییر میکند، در نتیجه تستوسترون آزاد نسبت به شاخص آندروژن آزاد و یا تستوسترون زیست فراهم (bioavailable) در این بیماران سودمندتر خواهد بود. نگرانیها درباره حساسیت اندازهگیری مقدار تستوسترون کل، مانع بیشتر راهنماها برای فراهم کردن غلظت دقیقی که میتواند بهصورت تشخیصی استفاده شود، شده است.
Alice chang: من معیارهای هایپرآندروژنمیا را بر اساس پرمویی بالینی قابل ملاحظه و یا وجود مدارک آزمایش هایپرآندروژنیسم بالینی و یا سابقه آکنه نیازمند به درمان با ایزوترتینوئین خوراکی انتخاب میکنم. اگر بیمار در حال حاضر با ضوابط کلینیکی برای آندروژن اضافی مواجه شده است، من تستوسترون کل و DHEA-S را بررسی میکنم تا زمانی که غلظتهای خیلی بالا که باید برای کوشینگ و یا تومورهای تخمدان/ آدرنال با دقت بیشتری سنجیده شود را مشخص کنم. اگر خانمی با ضوابط کلینیکی برای هایپرآندروژنیسم مواجه نشده باشد، من آزمایشهای اندازهگیری آندروستندیون و تستوسترون آزاد را نیز اضافه میکنم. در کلینیک Mayo ما تنها از آزمایش اسپکترومتری جرمی برای تستوسترون کل و از روش دیالیز تعادلی برای تستوسترون آزاد استفاده میکنیم.
Richard Auchus: من در هر خانم با علائم کلینیکی آندروژن اضافی، تستوسترون کل را با آزمایش اسپکترومتری جرمی و SHBG ارزیابی میکنم و در برخی موارد تستوسترون آزاد و زیست فراهم را بر اساس این دادهها برآورد میکنم. SHGB پایین، یکی از ویژگیهای پایدار خانمهای مبتلا به PCOS و شاخص اصلی تستوسترون آزاد است.
Alison Woodworth: در دانشگاه کنتاکی، ما هایپرآندروژنمیا را با اندازهگیری تستوسترون آزاد توسط محاسبه مقدار پیشبینیشده هورمون بر اساس تستوسترون کل و SHBG اندازهگیریشده تشخیص میدهیم. ما مقدار تستوسترون کل را توسط ایمونواسی و آزمایشهای استانداردشده LC-MS/MS با مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها نیز میسنجیم. علیرغم اینکه آزمایشهای LC-MS/MS استاندارد شدهاند و در بیماران با غلظتهای پایین تستوسترون (مانند زنان و کودکان طبیعی) دقت بالایی دارند، در بیماران با غلظتهای بالا (مانند مردان بالغ و زنان با اختلالات آندروژن اضافی) ایمونواسیهایی که خصوصاً با اصول مرکز کنترل و پیشگیری بیماری کالیبره شدهاند بهویژه برای پایش بیماران با تشخیص معلوم، میتواند کافی باشد. هر دو آزمایش، نتایج بیماران را توسط بازه رفرنسهای ویژه سن و جنس گزارش میکنند.
- آیا اندازهگیری آندروژن های دیگر (مانندDHEA-S و آندروستندیون) در کنار تستوسترون در ارزیابی PCOS احتمالی دارای اهمیت است؟
Chris McCartney: در بیشتر موارد، مقادیرDHEA-S و آندروستندیون در معاینات تشخیصی PCOS کم بازده است. مقدارDHEA-S زمانی که تومورهای آدرنال ترشحکننده آندروژن در نظر باشد میتواند اهمیت داشته باشد ولی این یک سناریوی نادر است. با وجود اینکه غلظتهای افزایشیافته DHEA-S و آندروستندیون میتواند نمایانگر هایپرآندروژنمیای بیوشیمیایی ابتدایی در برخی از بیماران باشد، ولی این مورد هم نادر است. با این حال ارزیابی DHEA-S و آندروستندیون زمانی که تشخیص PCOS وابسته به حضور یا عدم حضور هایپرآندروژنمیای بیوشیمیایی باشد ولی تستوسترون آزاد افزایش نیافته است، معقول بهنظر میرسد.
Joely Straseski: آزمایش دیگر آندروژنها مانند آندروستندیون،DHEA-S و DHEA تنها بهعنوان آزمایشهای کمکی نسبت بهاندازهگیریهای تستوسترون پیشنهاد شده است و در بیشتر موارد اطلاعات اضافی محدودی را در اختیار قرار میدهد. تنها درصد خیلی کمی از بیماران PCOS افزایش DHEA-S را بهصورت مستقل از تستوسترون بروز میدهند.
Richard Auchus: من بهطور معمول آندروستندیون یا DHEA-S را مورد بررسی قرار نمیدهم، مگر در زنان با تستوسترون کل >100 نانوگرم در دسیلیتر و یا اگر NCCAH را تشخیص داده باشم.
در این زنان، غلظت بالای آندروستندیون و DHEA-S معمولاً منبع آدرنال دارد، درحالیکه بیشتر بودن مقدار تستوسترون از آندروستندیون تقریباً همیشه اتیولوژی تخمدانی دارد. باید بهسرعت اضافه کنم که 11-کتوتستوسترون، آندروژن فعال اصلی در زنان است، نه تستوسترون و کاملاً منبع آدرنالی دارد. یک پژوهش نشان داده است که 11-کتوتستوسترون در زنان مبتلا به PCOS افزایش یافته است و قطعاً 11-کتوتستوسترون در بیماران هایپرپلازی آدرنال مادرزادی کلاسیک بسیار افزایش یافته است. احتمال دارد در آیندهای نزدیک اندازهگیری 11-کتوتستوسترون و تستوسترون بهطور همزمان به ما اجازه تمایز PCOS از دیگر شکلهای آندروژن اضافی را بدهد.
Alison Woodworth: گاهی اوقات در بیماران با علائم هایپرآندروژنیسم، اندازهگیری دیگر آندروژنها مانند آندروستندیون و DHEA-S سودمند است. یکسوم بیماران مبتلا به PCOS افزایش آندروستندیون و/ یا DHEA-S را نشان میدهند؛ در حالی که کسر کوچکی از بیماران این آندروژنها را در غیاب افزایش تستوسترون بروز میدهند، علاوه بر این، احتمال اینکه اینها در اختلالات آندروژن اضافی غیرمرتبط به PCOS مانند نئوپلاسمهای ترشحکننده آندروژن و یا NCCAH بروز یابند، بیشتر است.
- آیا اندازهگیری غلظتهای سرمی تستوسترون در بیماران با هایپرآندروژنیسم بالینی (هیرسوتیسم) ولی بدون علائم مرد نمایی (مانند ریزش مو با الگوی مردانه، پرمویی شدید و/ یا کلیتورومگالی) دارای اهمیت است؟
Chris McCartney: انجام این کار غیرمعقول نیست و این شیوه در گایدلاین کلینیکال پرکتیس اندوکراین سوسایتی 2018 در ارتباط با هیرسوتیسم پیشنهاد شده است، هرچند اندازهگیری تستوسترون در یک بیمار بدون علائم مرد نمایی دارای سابقه قاعدگی نامنظم و پرمویی پیشرونده یا ثابت کم بازده است، زیرا:
الف) غلظتهای آندروژن درون بازه رفرنس، تشخیص PCOS را رد نخواهد کرد.
ب) سنجشهای اینچنینی قادر به آشکار ساختن تومورهای ترشحکننده آندروژن در غیاب ویژگیهای بالینی (مانند هایپرآندروژنیسم پیشرونده سریع، مرد نمایی) نخواهند بود.
ج) نتایج بالینی قابل مشاهده درمان پرمویی نسبت به نتایج مستقیم غلظتهای تستوسترون میتواند بیشتر مرتبط باشد.
Alice Chang: گایدلاین هیرسوتیسم اندوکراین سوسایتی در بهروزرسانی 2018 توصیههایی برای غربالگری کرده است که آندروژن تمام زنان در سنین قبل از یائسگی با امتیاز هیرسوتیسم غیرطبیعی اندازهگیری شود و همچنین به اهمیت دادن به بروز قاعدگیهای غیرعادی و یا هیرسوتیسم پیشرونده و یا شدت پرمویی توصیه میکند. تنها زنان با موهای زائد با مقدار نرمال و قاعدگیهای منظم ممکن است بررسی نشوند. با این حال تفاوتهای نژادی نیز قابل توجه و مهماند، در زنان آسیایی حتی امتیاز 2 در معیار فریمن گالوی میتواند غیرطبیعی در نظر گرفته شود.
Alison Woodworth: مقدار تستوسترون در معاینه تمام بیماران مشکوک به PCOS دارای اهمیت است، نه فقط در آنها که علائم مرد نمایی را دارند. غلظت تستوسترون میتواند همچنین برای بررسی میزان تأثیر درمان در بیماران PCOS با آندروژن اضافی پایش شود. در بیماران با آندروژن اضافی شدید ممکن است مرد نمایی رخ بدهد، ولی این مورد در بین بیماران مبتلا به PCOS نادر است.
- چه اقداماتی برای جلوگیری از عدم تشخیص یا تشخیص بیش از اندازه(overdiagnosis) PCOS در آینده میتواند انجام شود؟
Chris McCartney: انتظار میرود افزایش دانش پزشکان درباره PCOS و روشهای تشخیص آن مفید باشد. در آینده درک بهتری از اتیولوژی و پاتوفیزیولوژی میتواند تولید تستهای تشخیصی با حساسیت و اویژگی بالا را تسهیل کند اما من این رویداد را در آیندهای نزدیک پیشبینی نمیکنم.
Joely Straseski: اثرات متعاقب PCOS نباید دستکم گرفته شود. این بیماران فراتر از علائم متابولیک و تولیدمثلی، مشکلاتی شامل افسردگی، اضطراب، چاقی، ناباروری و اثرات آن بر کیفیت کلی زندگیشان را نیز تجربه میکنند. آگاهی افزایشیافته درباره هم علائم و هم اثرات PCOS در کنار شناسایی بیومارکرهای اختصاصیتر بیماری، به تشخیص زودتر و مدیریت بیماری کمک خواهد کرد. تلاش گروههایی مثل PCOS challenge آموزشهای گرانبهایی در این زمینه فراهم میکند. پیشرفت ادامهدار و پذیرش ضوابط تشخیصی شواهد محور، برای شناسایی صحیح موارد PCOS حیاتی خواهد بود و برای این بیماران مراقبتهای بهتری فراهم میکند.
Alice Chang: در حال حاضر ضوابط تشخیصی مجامع تخصصی، مبتنی بر علائم واضح بالینی همچون زنان با امتیازهای پایین فریمن گالوی، قاعدگیهای مکرر زیاد (>35 روز و یا حدود 10 قاعدگی در سال)، شواهد عدم تخمکگذاری توسط پروژسترون در مرحله میدلوتئال و یا با بروز PCOM را شامل میشود، بنابراین تعداد بیشتری از زنانی که ممکن است از لحاظ متابولیکی ابتلای کمتری داشته باشند، تحت عنوان PCOS تشخیص داده شوند. در طی ارزیابی تشخیصی، پیشنهاد میکنم که بر اساس تطابق با راهنماهای موجود و به روز به بیمار گفته شود که در کدام بخش از طیف بیماری قرار دارد
Richard Auchus: برای جلوگیری از تشخیصهای بیش از حد، order setهای الکترونیکی برای رد کردن علتهای ثانویه در خانمهای دچار قاعدگیهای نامنظم و هایپرآنروژنیسم میتواند تولید شود. من خیلی درباره عدم تشخیص نگران نیستم. چیزی که مهم است ارجاع این زنان به پزشکانی است که نهتنها میتوانند با اطمینان تشخیص بدهند، بلکه میتوانند بیمار را برای مدیریت گزینههای بهسوی جلو هم راهنمایی کند.
Alison Woodworth: در حالی که گایدلاینهای اخیر با توصیههایشان برای ضوابط تشخیصی PCOS ثابتقدماند، کماکان امکان پیشرفت وجود دارد. ارزیابیهای تشخیصی بالینی subjective از اختلال در تخمکگذاری، هیرسوتیسم و PCOS باید تصحیح شوند. تحقیقات جدید و امیدوارکننده نشان میدهد که بیومارکرها میتوانند برای ارزیابی این علائم بالینی در آینده مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر آن در حالی که بسیاری از آزمایشهای تستوسترون برای ارزیابی PCOS کافی هستند، ولی با یکدیگر هماهنگ نیستند. آزمایشهای قابل مقایسه تستوسترون در همه دستگاهها/ آزمایشگاهها ما را قادر به تعیین قدرتمند هایپرآندروژنمیا و پایش آسانتر نوسانهای تستوسترون در طول زمان میسازد. در نهایت تمام غلظتهای آندروژن باید با بازه رفرنسهای مخصوص به نژاد و سن گزارش شود.
اجرای غربالگری الگوریتمی و استراتژی تفسیر مختص به هر بیمار میتواند حد بالا و پایین تشخیص PCOS را کاهش دهد. با برآورده ساختن نیاز به سابقه دقیق بالینی، ارزیابی توسط چندین متخصص بالینی، تشخیصهای آزمایشگاهی و اولتراسونوگرافیک با حساسیت و دقت بالا، بیمار مبتلا به PCOS توسط تیم کلینیکی بهخوبی شناسایی و مدیریت میشود.موسسه کمیته پزشکی خطاهای تشخیصی سلامتی به این نتیجه رسیده است که تشخیص مناسب بسیاری از اختلالات نیازمند تیمی از متخصصان ماهر همه تخصصها (تیم مدیریت تشخیص)، شامل متخصص آزمایشگاهی بالینی است. در PCOS، همکاری بین متخصصان (مانند پزشکان عمومی، متخصصان غدد درونریز، متخصص زنان و زایمان، رادیولوژیستها و متخصصان آزمایشگاهی بالینی) نهتنها میتواند بازده غربالگری/ تشخیص کلینیکی و مدیریت الگوریتمهای تستها را بالا ببرند، همچنین مهارتهای مختلف را کنار هم قرار میدهد تا بتوانند با ارائه تفسیرهای منحصر به هر بیمار برای بهبود بخشیدن به کارایی و دقت و مدیریت تشخیص اقدام کنند.
منبع:
Challenges in the Assessment and Diagnosis of Polycystic Ovary Syndrome
Clinical Chemistry 65:3
370–377 (2019)
[1]Bioavailable
سندرم آپلازی مولرین و هایپرآندروژنیسم
سلولهای بنیادی تخمکساز تخمدان
https://www.healthline.com/health/polycystic-ovary-disease
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام