بیوتروریسم
تهمینه ابراهیم زاده شیراز 1، عاطفه شجاعیان 1، مژگان سبزعلی زاده 1
1 کارشناسی ارشد میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا.
به سوءاستفاده از عوامل بيماریزا مانند انگل، باکتری، ویروس و یا فرآوردههای آنها مانند انواع سموم زیستی به منظور ترس و نابودی انسان، حيوان و گياهان، بیوتروریسم گفته میشود. استفاده از عامل بيوتروریسم بر اساس اهداف تروریستها تعيين میگردد. کشت، تکثير و گسترش آسان، توانايي ايجاد تلفات زياد، توانايي در ايجاد بيماری و عوارض طولاني مدت و نياز به مراقبتهاي گسترده، توانايی در انتشار از طريق ناقل و يا فرد آلوده، عدم وجود فناوري كافي و سيستمهاي شناسايي كارآمد، كاهش نقش خود امدادي و دگر امدادي و افزايش حس نااميدي در مردم، توانايي در ايجاد علائم عمومي و غير اختصاصي و اصولا مشكل بودن تشخيص از عوامل بیولوژیکی عامل بیوتروریسم میباشد.
عوامل سببى بيوتروريسم در سه گروه طبقهبندی میشوند: گروه اول به آساني منتشر ميشوند و يا از فردي به فرد ديگر انتقال مييابند، آمار مرگومیر در این گروه بالاست و اثرات مهمي بر بهداشت عمومي اعمال مينمايند، باعث ايجاد وحشت عمومي و از هم پاشيدگي جامعه ميگردند، جهت جبران خسارات بهداشتي ناشي از آنها و سازماندهي مجدد، نياز به عمليات ويژهاي ميباشد. واريولا ماژو (عامل آبله)، باسيلوس آنتراسيس (عامل سياه زخم)، يرسينيا پستيس (عامل طاعون)، كلستريديوم بوتولينوم (عامل بوتوليسم)، فرانسيسلا تولارنسيس (عامل تولارمي)، فيلوويروسها (تب هموراژيك ابولا و تب هموراژيك ماربورگ)، آرناويروسها (تب لاسا) و جونين (تب هموراژيك آرژانتيني ) از عوامل بیماریزای این گروه میباشند.
گروه دوم با سهولت نسبي انتشار مييابند، بيماري با شدت متوسط و مرگ و مير پاييني به بار ميآورند، نياز به اقدامات تشخيصي خاص و نظارت بعدي دارند. كوكسيلا بورنتي (تبQ )، گونههاي بروسلا (بروسلوز)، بورخولدريا مالئي (گلاندرز)، ويروسهاي آلفا (آنسفاليت ونزوئلايي و آنسفاليت اسبي شرقي و غربي)، كلوستريديوم پرفرنژنس، آنتروتوكسين B استافيلوكوك، گونههاي سالمونلا، شيگلا ديسانتريه، اشريشيا كولي O157:H7 ، ويبريوكلرا، كريپتوسپوريديوم پاروم از عوامل بیماریزای گروه دوم میباشند.
گروه سوم از این عوامل شامل پاتوژنهاي نوپديدي كه با بهرهگيري از مهندسي ژنتيك، قابليت تغيير به منظور توليد و انتشار انبوه را دارا میباشند زيرا در دسترس هستند، به آساني قابل توليد و انتشار ميباشند، داراي قابلیت ايجاد بيماري در سطح وسيع، كشندگي زياد و اثرات تخريبي عظيم بر پيكره بهداشت عمومي ميباشند. ويروس نيپا (Nipah)، ويروسهاي هانتا، ويروسهاي عامل تبهاي هموراژيك قابل انتقال از طريق كنه، ويروسهاي مولد آنسفاليت منتقله از طريق كنه، ويروس عامل تب زرد، مايكوباكتريوم توبركولوزيس مقاوم به چندين دارو از عوامل بیماریزای گروه سوم میباشند.
مهمترین بیماریهای ناشی از بیوتروریسم:
آبله (Smallpox): ويروس آبله نوعي ويروس DNA از جنس اورتوميگزوويروس است. اين ويروسها در زمره درشتترين و پيچيدهترين ويروسها ميباشند. سه عضو ديگر يعني عوامل مولد آبله ميموني، واكسينيا و آبله گاوي نيز قادر به ايجاد عفونت در انسان بوده، باعث بروز بثورات پوستي ميشوند ولي تنها آبله به آساني از انساني به انسان ديگر، منتقل ميگردد. تشخيص قطعي آزمايشگاهي آبله مستلزم كشت سلولی نمونه يا كشت آن در غشاء كوريوآلانتوئيك است و به منظور تفكيك سويهها از يكديگر لازم است از شيوههاي مختلف بيولوژيك نظير واكنش زنجيره پليمراز (PCR) استفاده نمايند. دوره كمون آبله از زمان ورود ويروس به بدن تا بروز اولين علايم باليني حدود ١٩-٧ روز است و حدود ٤- ٢ روز بعد از اولين علايم، بثورات پوستي نيز ظاهر ميشوند. در هفته اول بيماري تعداد ويروس در مخاط دهان از هر زمان ديگر بيشتر است كه از نظر زماني، منطبق بر دوره حداكثر قابليت سرايت بيماري ميباشد. در صورتي كه اين ويروس به شكل افشانه در محيط پخش شود به مدت چند ساعت و در ملحفه و لباس و كبرههاي ناشي از بثورات پوستي به مدت چندين روز دوام خواهد يافت. بيماري آبله اساسا از طريق ذرات قطرهاي يا افشانههاي توليد شده در ناحيه دهان و حلق افراد بيمار و نيز از طريق تماس مستقيم، انتقال مييابد و تماس با لباس و ملحفه آلوده نيز موجب انتقال ويروس ميشود ولي در صورتي كه به عنوان جنگ افزار بيولوژيك مورد سوء استفاده تروريستها قرار گيرد انتظار ميرود به صورت توده ابري شكلي در فضا منتشر گردد انتشار ويروس از طريق دستگاه تهويه به ساير ساختمانها و يا در يك ساختمان از اتاقي به اتاقهاي ديگر، در مناطق معتدله كشورهاي صنعتي به اثبات رسيده است ولي اين روش انتقال، در مناطق تروپيكال كه منازل و بيمارستانها فاقد سيستم تهويه بودهاند راه با اهميتي تلقي نميشده و لازم به ذكر است كه هيچ مخزن حيواني يافت نشده و هيچ حشرهاي نيز به عنوان ناقل آن شناخته نشده است. در صورتي كه ويروس آبله به صورت افشانه در محيط منتشر شود و در معرض اشعه ماوراء بنفش قرار نگيرد ممكن است به مدت ٢٤ ساعت و گاهي در شرايط مناسب به مدت بيشتري باقي بماند و لذا با توجه به دوره كمون دو هفتهاي آبله زماني كه طي يك حمله بيوتروريستي اولين موارد بيماري تشخيص داده ميشود ديگر ويروس فعالي در محيط يافت نميشود زيرا این ویروس در مدت ٦ ساعت و در دماي ٣٣-٣١ درجه سانتيگراد و رطوبت ٨٠% از بين ميرود و حتي در دماهاي پايين تر مثلا ١١-١٠ درجه سانتيگراد و رطوبت ٢٠% فقط تا ٢٤ ساعت زنده ميماند و لذا پس از كشف حمله بيوتروريستي و آزادسازي عمدي ويروس آبله نيازي به ضدعفوني كردن محيط نميباشد. در حال حاضر بهترين شيوه درماني افرادي كه دچار عفونت ناشي از ويروس آبله شدهاند شامل درمان پشتيبان و تجويز آنتيبيوتيك به منظور درمان عفونت ثانويه است كه گاهي رخ ميدهد. تاثير هيچ يك از داروهاي ضد ويروسي موجود در درمان آبله در انسان به اثبات نرسيده است ولي مطالعات اخير بر روي كشت سلولي و مدلهاي موش و ميمون، حاكي از آن است كه داروي سيدوفووير (Cidofovir) كه يكي از آنالوگهاي نوكلئوزيدي منع كننده پليمراز است در صورتي كه به فاصله 2-1 روز پس از تماس با اين ويروس مصرف شود ممكن است بتواند از بروز عفونت جلوگيري نمايد. لازم به ذكر است كه برتري اين دارو نسبت به واكسيناسيون بعد از تماس، به اثبات نرسيده است و علاوه بر اين مصرف داخل وريدي اين دارو و سميت شديد و شايع كليوي آن نيز محدوديتهاي ديگري هستند كه بر سر راه مصرف آن قرار دارند.
سياه زخم (Anthrax): سياه زخم يكي از بيماريهاي عفوني حيوانات است كه به وسيله باسيل گرم مثبت مولد اسپوري بنام باسيلوس آنتراسيس، ايجاد ميشود و در انسان در اثر تماس با حيوانات آلوده يا فراوردههاي آنها نظير پشم، مو، پوست، استخوان، سفيدآب، استنشاق افشانههاي آلوده در كارخانههاي پشمريسي يا طي انتشار عمدي اسپورها به وسيله بيوتروريستها و خوردن مواد آلوده ايجاد ميشود. اين بيماري نه تنها باعث بروز مرگ و مير فراواني در دام ها ميشود موجب افزايش مرگ و مير در انسان نيز ميگردد. در صورتي كه لاشه حيوان مبتلا به سياه زخم در گرماي تابستان و دماي حدود ٣٠ -28 درجه سانتیگراد به حال خود رها شود در مدت ٨٠ ساعت كليه باسيلهاي سياه زخم موجود در آن از بين خواهند رفت ولي اگر در دمای 10-٥ درجه سانتيگراد قرار گيرد فعاليت ارگانيسمهاي تجزيه كننده، متوقف ميگردد و اشكال رويشي باسيJل سياه زخم را تا 4 -3 هفته بعد نيز ميتوان در لاشه حيوان يافت .اسپورهاي باسیل سياه زخم معمولا در حرارت ١٥٠ درجه سانتيگراد در عرض يك ساعت از بين خواهند رفت و بطور كلي حرارت مرطوب از تاثير بيشتري برخوردار است، به طوري كه جوشاندن به مدت ١٥ دقيقه به حيات آنها خاتمه ميدهد. اسپورها در محيطهاي بسيار سرد مقاومت زيادي از خود نشان ميدهند و طي مطالعهاي در دماي منفی 5 تا منفی ٧٥ درجه سانتيگراد به مدت چندين سال زنده مانده و گاهي در لام رنگ آميزي شده آزمايشگاه تا سالها بعد به بقاي خود ادامه ميدهند .اين بيماري ممكن است به صورت سياه زخم پوستي، گوارشي، ريوي و به ندرت به صورت مننژيت ظاهر شود، ولي شايعترين چهره باليني آن را سياه زخم پوستي تشكيل ميدهد. سياه زخم استنشاقي كشندهترين شكل باليني اين بيماري به حساب ميآيد. اين بيماري احتمالا باعث مصونيت پايداري ميشود به طوري كه ابتلاء مجدد به معني واقعي ديده نشده است. اين بيماري از فردي به فرد ديگر، انتقال نمييابد. بعد از تماس به منظور پيشگيرى از سياه زخم استنشاقى Ciprofloxacin یا Doxycycline بايستي در شروع درمان سياه زخم استنشاقي به صورت داخل وريدي، تجويز شود و تا حاضر شدن جواب كشت و آنتيبيوگرام، ادامه يابد. ضمنًا با توجه به بالا بودن ميزان مرگ ناشي از اين نوع سياه زخم، توصيه شده است از ٢ يا چند داروي ضدميكربي كه احتمالا موثر واقع ميشوند استفاده گردد.
طاعون (Plague): عامل بیماری يرسينيا پستيس (Yersinia Pestis) است كه نوعي كوكوباسيل گرم منفي از خانواده انتروباكترياسهها ميباشد. طاعون نوعي بيماري عفوني باكتريال مشترك بين انسان و حيوانات است كه در طول تاريخ، انسانهاي زيادي را به هلاكت رسانده است و طبق گزارش سازمان جهاني بهداشت در صورتي كه حدود ٥٠ كيلوگرم باسيل يرسينيا پستيس را به صورت افشانه بر فراز شهري با جمعيت ٥ ميليون نفر رها سازند حدود ١٥٠ هزار نفر از سكنه آن شهر دچار پنوموني طاعوني شده و قريب ٣٦ هزار نفر از آنان جان خود را از دست خواهند داد، در حاليكه عده كثيري از آنها به شهرها و مناطق ديگري گريخته و موجب انتشار پيشرونده بيماري ميگردند. اپيدميولوژي طاعون ناشي از بيوتروريسم، ممكن است با انتشار طبيعي آن متفاوت باشد زيرا انتشار عمدي يرسينيا پستيس به احتمال زياد از طريق افشانههاي آلوده، رخ ميدهد و باعث بروز پنوموني اوليه طاعوني ميشود كه در ابتدا شبيه ساير بيماريهاي شديد تنفسي ميباشد و در اين صورت وسعت همهگيري، به عواملي نظير كميت عوامل بيولوژيك مورد استفاده، ويژگيهاي سويه باكتري، شرایط محيطي و شيوه افشانهسازي (Aerosolization) بستگي خواهد داشت. علايم بيماري در مدت ٦-١ روز پس از تماس با افشانههاي آلوده، ظاهر شده سريعا باعث مرگ بيماران ميشود. هيچ گونه دليلي مبني بر باقي ماندن باسيل طاعون در محيط اطراف که بتواند باعث آلودگي محیط و تهديد بهداشتي شود وجود ندارد، چرا كه اين باسيل فاقد اسپور است و لذا نسبت به شرايط محيطي بسيار حساس بوده و مدت زيادي در خارج از بدن ميزبان زنده نميماند. بنابراین در صورت آلودگي محيط با افشانه حاوي باسيل طاعون نيازي به پاكسازي محيط نميباشد. شواهد موجود حاكي از آنست كه انتقال فرد به فرد از طريق قطرات تنفسي صورت ميگيرد و انتقال از طريق ذرات قطرهاي شرح داده نشده است. طي همهگيري پنوموني طاعوني كه در اوايل قرن گذشته حادث گرديده است استفاده از ماسك به وسيله تماس يافتگان نزديك، مانع انتقال ميشده و لذا بر اين اساس در حال حاضر نيز استفاده از ماسك جراحي به منظور پيشگيري از انتقال پنوموني طاعوني در تماس يافتگان نزديك توصيه ميشود.
بوتوليسم (Botulism): بوتوليسم نوعي بيماري عفوني همراه با فلج شل پايين رونده است كه در اثر توكسين بوتولينوم (Botulinum) توليد شده به وسيله گونههاي كلستريديوم و به ويژه كلستريديوم بوتولينوم، ايجاد ميشود. توكسين بوتوليسم از هفت تيپ آنتيژنيك تشكيل شده است كه آنها را با حروف A تا G نامگذاري نمودهاند. اين توكسينها با بهرهگيري از عدم خنثيسازي متقابل بوسيله آنتيتوكسينها نامگذاري شدهاند به طوري كه آنتيتوكسينهاي A به خنثي سازي توكسين Bتا Gنميباشد. مقدار كشنده توكسين بوتوليسم حدود 0/001 ميكروگرم بركيلوگرم وزن بدن است و هم چنین توكسين بوتوليسم قويترين سم شناخته شده به حساب ميآيد. انتشار توكسين بوتوليسم به صورت افشانه، قادر به متوقف كردن طرف مقابل جنگ ميباشد ولي وقتي از جنگ افزار بوتوليسم در بين افراد جامعه غير نظامي استفاده كنند قادر به از هم پاشيدگي و اضطراب شديد جامعه خواهد بود .علاوه بر اينها تروريستها ممكن است به آلوده كردن مواد غذايي با توكسين بوتوليسم نيز بپردازند. اين بيماري به طور طبيعي به سه شكل بوتوليسم غذايي، بوتوليسم زخم و بوتوليسم رودهاي عارض ميشود. همة اشكال باليني بوتولیسم در اثر راه يافتن توكسين به گردش خون از طريق يك سطح مخاطي نظير روده و ريه و يا محل زخم ايجاد ميشود و توكسين مزبور، قادر به نفوذ به پوست سالم نميباشد. بوتوليسم زخم و بوتوليسم رودهاي نوعي بيماري عفوني ناشي از توليد توكسين كلستريديوم بوتولينوم در نسوج فاقد حيات) زخم (يا فضاي داخل روده ميباشد و ارتباطي به آزادسازي توكسين به وسيله بيوتروريستها ندارد. مدت دوام توكسين بوتوليسمي كه از طريق افشانههاي آلوده در محيط منتشر شده است بستگي به شرايط جوي و اندازه ذرات افشانهها دارد. به طوري كه افزايش شديد دما و رطوبت، باعث كاهش مقدار توكسين ميشود و افشانههاي بسيار ريز نيز سرانجام در هوا پخش شده و رقيق و بياثر ميگردند و از آنجا كه در هر دقيقه 1% توكسينهاي آزاد شده بوسيله افشانهها خنثي ميگردد كل توكسين آزاد شده در مدت ٢ روز خود به خود خنثي خواهد شد. با توجه به اينكه توكسينهاي منتشر شده از طريق افشانه در عرض ٢ روز خنثي ميگردد و اينكه دوره كمون بيماري حدود ٣-٢ روزه است انتشار مخفيانه افشانههاي آلوده به توكسين بوتوليسم زماني كشف ميگردد كه ديگر نياز به پيشگيري از تماسهاي بعدي نخواهد بود. تجويز به موقع آنتيبادي خنثي كننده توكسين باعث به حداقل رساندن آسيبهاي عصبي بعدي ميشود و از شدت بيماري نيز ميكاهد. آنتيتوكسين سه ظرفيتي موجود حاوي آنتيباديهاي خنثي كننده ضد توكسين تيپهاي B ,A و E كه شايعترين تيپهاي توكسين مولد بوتوليسم انساني هستند، ميباشد ولي هرگاه احتمال دخالت ساير توكسينها نيز وجود داشته باشد لازم است از آنتيتوكسين هفت ظرفيتی (ABCDEFG) در صورت موجود بودن استفاده شود. كشف زودرس اثرات حمله بيولوژيك، از اهميت بحراني برخوردار است زيرا بدون تامين تداركات خاص در سطوح محلي و استاني با حملات وسيع ناشي از ويروس آبله، افشانههاي حاوي اسپور سياه زخم و عوامل بيولوژيك منتقله از طريق غذاها، شالوده بهداشت محلي و شايد هم ملي، ممكن است درهم شكسته شود و عده كثيري از بیماران مصدوم و هراساني كه نيازمند به خدمات و تجهيزات پزشكي، آزمونهاي تشخيصي و تختهاي بيمارستاني هستند نتوانند از اين امكانات بهرهمند شوند و علاوه بر اين نيروهاي واكنش سريع، كاركنان خدمات اوليه بهداشتي و مسئولين بهداشتي نيز در معرض خطرات ويژهاي قرار خواهند گرفت و به طور روزافزوني بر ميزان اين خطرات افزوده خواهد شد.
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام