درباره اهدای خون بیشتر بدانیم
(قسمت سی و دوم)
عوارض انتقال خون-9
علیاصغر صفري فرد
كارشناس ارشد خونشناسی و بانك خون
کارشناس عالی سازمان انتقال خون ایران
www.shokofanews.blogsky.com
کاهش دمای بدن (هیپوترمی)
افت دمای بدن هنگامی اتفاق میافتد که طی تزریق سریع حجم فراوان خون و یا واحدهای گلبول قرمز سرد (با دمای 1 تا 10 درجه سانتیگراد) دمای درونی بدن کمتر از 35 درجه سانتیگراد شود. افت دمای مرکزی بدن سبب اختلال عملکرد متابولیک، انعقادی، پلاکتها، حملونقل اکسیژن و هدایت قلبی میشود. هیپوترمی به طور اولیه در حضور ترانسفوزیون حجیم بروز میکند.
مشخص شده است که افت دمای بدن طی تزریق خون فراوان باعث آریتمی بطنی و ایست قلبی میشود. حتی تزریق مقدار کمی خون سرد در عروق وریدی مرکزی میتواند کاردیوتوکسیک باشد زیرا خون سرد تازهی تزریقشده قبل از آن که گرمای کافی به خود بگیرد به قلب میرسد.
فرآوردههای خونی نظیر RBC و FFP ذوب شده در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری میشوند. انفوزیون سریع از حجمهای بالای این فرآوردهها سبب افت در دمای مرکزی بدن میشود. اختلال عملکرد آنزیمی در دمای پایین بدن، مسئول بخشی یا تمام ناهنجاریهای ناشی از هیپوترمی شمرده میشود. هیپوترمی شدید در دمای زیر 34 درجه سانتیگراد سبب اختلال عملکرد پلاکتی و طولانی شدن زمان انعقاد خواهد شد که به خونریزی، هیپرکالمی و نقایص هدایت قلبی منجر شده که خود نهایتاً به دیساریتمی و مرگ خواهد انجامید.
گزارشها و دادههای منتشره نشان میدهد که تزریق فراوان خون و فرآوردههای خون با سرعت حدوداً یک واحد در هر 5 تا 10 دقیقه، موجب افت دمای پروب مری در پشت دهلیز راست به حدود 30 درجه سانتیگراد میشود، چرا که کاهش حاصله در دمای سینوس دهلیز راست با فیبریلاسیون بطنی رابطه دارد.
از نظر تشخیص آزمایشگاهی، ممکن است ارزیابیها این موارد را آشکار کند:
اسیدوز متابولیک، افزایش سطح پتاسیم سرم، طولانی شدن زمان خونریزی (BT)، زمان پروترومبین (PT) و زمان نسبی ترومبوپلاستین فعالشده (PTT)، دیساریتمی و شواهد اکسیژناسیون ضعیف بافتی همراه با افزایش سطح لاکتات سرم.
در اکثر تزریقهای معمول فرآوردههای خون با سرعت تزریق استاندارد نیازی به گرم کردن خون نیست. بیمار ممکن است کمی سرما را احساس کند اما با گرم کردن بیمار مثلاً با استفاده از پتوی اضافی این شکل مرتفع خواهد شد. البته باید توجه داشت که از تزریق واحد گلبولهای قرمز سرد از طریق عروق وریدی مرکزی باید جلوگیری به عمل آید.
اندیکاسیونهای گرم کردن خون شامل تزریق سریع یعنی تزریق بیش از 50 میلیلیتر/کیلوگرم در هر ساعت در بزرگسالان و بیش از 15 میلیلیتر/کیلوگرم در هر ساعت در کودکان و تعویض خون در نوزادان میباشد. از آنجایی که گاهی گرم کردن خون طی برخی تزریقهای فراوان فرآوردههای خون موجب تأخیر شده و احیاء را مختل میکند، میتوان گفت این کار پیوسته عملی نیست.
اگر قرار باشد خون گرم شود باید از وسایل گرمکنندهی مورد تأیید استفاده شده و دمای آن باید کمتر از 42 درجهی سانتیگراد تنظیم گردد. گرم کردن بیش از حد خون باعث همولیز میشود و تزریق گلبولهای قرمز که به سبب گرما آسیبدیده است میتواند القاءکنندهی شوک و انعقاد داخل عروق منتشره (DIC) شود.
گرم کردن خون با وسیلهای غیر از خونگرمکنهای مورد تأیید مانند مایکروویوهای تجاری غیرقابل قبول است.
خون گرمشده و مورد استفاده قرار نگرفته نباید برای بیمار دیگری مورداستفاده قرار گیرد چرا که پیوسته خطر تکثیر باکتریایی به سبب دمای موجود در کیسه خون گرم وجود دارد.
حداکثر سرعت جریان خون در وسایل گرمکننده تجاری 850 میلیلیتر در دقیقه است ولی اکثر این وسایل فقط با 150 میلیلیتر در دقیقه کار میکنند. به جای استفاده از وسایل مکانیکی گرمکنندهی خون، جهت غلبه بر چنین محدودیتها میتوان از مخلوط سریع با محلول گرم سالین درست قبل از تزریق خون بهره گرفت. این تکنیک فوری باعث گرم شدن یک واحد گلبول قرمز میشود و در عین حال از همولیز قابلتوجه هم جلوگیری میکند. البته جهت بکارگیری این روش باید محلول سالین گرمشده پیوسته جهت استفاده در موارد تروما وجود داشته و باید مراقب بود که از تزریق مستقیم محلول سالین گرم به بیمار جلوگیری شود.
واکنشهای ناشی از تزریق گرانولوسیتها
تزریق گرانولوسیتها بهعنوان راهحل درمان بیماران نوتروپنیک مجدداً در حال مطرح شدن است؛ علت این امر جمعآوری گرانولوسیتهای فراوان بعد از درمان اهداکنندگان با استفاده از فاکتورهای محرک کلنی گرانولوسیتها (G-CSF) میباشد.
واکنشهای تبزای غیرهمولیتیک ناشی از تزریق گرانولوسیت به طور شایع وجود دارد. واکنشهای حاد ممکن است با عوارض ریوی برای مثال تنگی نفس، ارتشاح ریوی و هیپوکسی، کاهش فشارخون و حتی کلاپس قلبی و عروقی همراه شود.
در یک مطالعه دیده شده است که در تزریــــــق گرانولوسیتهای القاءشده توسط دگزامتازون و G-CSF، 37 درصد بیماران (7 درصد تزریقها) دچار لرز، 32 درصد بیماران (7 درصد تزریقها) دچار تب و 11 درصد بیماران (2 درصد تزریقها) دچار کهیر یا خارش طی دوره درمان شدهاند. کاهش اشباعسازی اکسیژن تا بیش از 3 تا 7 درصد تزریقها رخ داده و کاهش اشباعسازی شدید بالاتر از 6 درصد در 3 بیمار از 11 نفر مشاهده شده است.
تزریق همزمان آمفوتریپسین B و گرانولوسیتها به بروز واکنشهای ریوی حاد نسبت داده شده است اما این ارتباط هنوز تأیید نگشته و در مورد آن تردید وجود دارد. احتیاط آن است که تزریق آمفوتریسپین Bو گرانولوسیت درمانی حداقل با فاصله زمانی 6 ساعت انجام شود تا از هرگونه ابهامی در رابطه با علت بروز واکنش شدید که متعافب هر دوی این درمانها محتمل است جلوگیری به عمل آید.
به سبب شدت تواتر نسبتاً بالای واکنشهای تبزا، ریوی و آلرژیک، احتیاط آن است که مصرف استامینوفن و دیفنهیدرامین قبل از تزریق گرانولوسیت صورت پذیرد. میتوان در درمان بیماران دارای واکنشهای شدید از هیدروکورتیزون بهعنوان دارودرمانی قبل از تزریق سود برد، البته در مورد بیمارانی که بدون این دارو تحمل تزریق گرانولوسیت را نخواهند داشت، هرچند که تأثیرات سرکوبکنندهی آن بر ایمنی بدن بیمارانی که به تزریق گرانولوسیت جهت مبارزه با عفونتهای حاد و خطرناک نیاز دارند، چندان خوشایند نیست، اما کنسانتره گرانولوسیتها باید بهآرامی تزریق شود.
واکنشهای ناشی از تزریق خون اتولوگ
علیرغم سازگاری کامل باز هم به دنبال تزریق خون اتولوگ، شاهد واکنشهای مختلفی هستیم. در یک مطالعه در 596 بیمارستان، میزانFNHPR (تب غیرهمولیتیک ناشی از تزریق خون) گزارش شده نسبت به خون اتولوگ 0/12 درصد و میزان واکنشهای آلرژیک 0/01 درصد در هر واحد تزریقی بوده است. این میزان واکنشها حدوداً پنج تا ده برابر کمتر از میزان گزارش شده در مورد تزریق خونهای آلوژنیک است.
علت واکنشهای ناشی از تزریق خون اتولوگ کاملاً مشخص نشده است. به نظر میرسد مکانیسمها در بسیاری از موارد در تزریق خون اتولوگ و آلوژنیک مشابه است، برای مثال در خونهای اتولوگ مانند واحدهای آلوژنیک، احتمال آلودگی باکتریایی وجود دارد و این آلودگی به واکنشهای تبزا یا عفونی ناشی از تزریق خون میانجامد. از آن جایی که اهداکنندگان اتولوگ خود بیمار بوده و اهداکنندگان سالمی نیستند، میتوان نتیجه گرفت که شاید آنها مشکلات پزشکی مختلفی داشته که خطر عفونت باکتریایی را در آنها افزایش میدهد.
تجمع میانجیهای آماسی در کیسههای فرآوردههای خون طی دوره ذخیرهسازی که نشأت گرفته از لکوسیتها یا پلاکتهای انتقالی است میتواند به ورود مواد تبزا به بدن بیمار بیانجامد. این که میانجیها از لکوسیتهای اتولوگ گرفته شده و نه از لکوسیتهای آلوژنیک تفاوتی ندارد.
واکنشهای آلرژیک ممکن است از طریق تولید هیستامین طی دورهی ذخیرهسازی فرآوردههای خون یا از طریق مواد شیمیایی مترشحه از ظروف حامل خون یا فیلترها القاء گردد، علاوه بر این تزریق اتولوگ ممکن است به افزایش حجم خون و واکنشهای ناشی از افزایش غیرطبیعی حجم خون در برخی شرایط بالینی به مانند واحدهای آلوژنیک بیانجامد.
درباره اهدای خون بیشتر بدانیم (قسمت چهارم)
واکنشهای غیر عفونی انتقال خون
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام