مروري بر آزمايش كامل ادرار (Urinalysis)
مراد رستمي: کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
معصومه جرفي: کارشناس ارشد ميكروب شناسي، دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
محمد علیمحمدی: کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراک
پزشكي آزمايشگاه در حدود 6000 سال قبل با بررسي ادرار انسان آغاز شد. پزشكان بابلي و مصري نخستين كساني بودند كه اوروسكوپي (Uroscopy) را آغاز نمودند. از ادرار انسان به مايع پيشگويي كننده (Divine fluid) و يا دريچهاي به بدن (Window to the body) ياد شده است. اوروسكوپي از كلمه Uroscopia به معني «بررسي علمي ادرار» گرفته شده است. اين كلمه از كلمه يوناني Ouron كه به معني Urine و Skopeo كه به معني Behold، Examine و Inspect ميباشد، گرفته شده است. تا قرن 17 به بررسي ادرار اوروسكوپي گفته ميشد و پس از آن به Urinalysis موسوم شد. پيشرفت در علم پزشكي موجب پيشرفت در آزمايش ادرار در قرن 19 شد. در سال 1956 استفاده از نوارهاي ادراري (Reagent strip; Dipstick) آغاز شد.
ادرار يك مايع فيزيولوژيك است كه توسط كليهها و از تصفيه خون حاصل ميشود. عملكرد كليهها شامل حذف مواد زايد حاصل از متابوليسم بدن، حفظ ثبات محيط داخلي بدن و تنظيم هومئوستاتيك آب و الكتروليتهاي بدن ميباشد. توليد ادرار در كليهها توسط نفرونها صورت ميگيرد. در هر كليه حدود يك ميليون نفرون وجود دارد. در هر دقيقه حدود يك ليتر خون توسط كليهها تصفيه ميشود. از آن جايي كه خون در ارتباط با سلولهاي مختلف بدن ميباشد، تركيب ادرار، اطلاعاتي در مورد خون، عملكرد سلولهاي مختلف و عملكرد كليهها به دست ميدهد.
مقدار ادرار در يك شخص بالغ و سالم در حدود 1600-600 ميليليتر در شبانه روز است. اجزاي تشكيل دهنده ادرار شامل آب (99-92% در ادرار طبيعي)، مواد جامد (مواد آلي و معدني) و سلولها ميباشد. مواد معدني شامل آنيونهايي از قبيل كلرورها، سولفاتها و فسفاتها و كاتيونهايي از قبيل سديم، پتاسيم، آمونيوم، كلسيم و منيزيوم ميباشند. مواد آلي نيز شامل اوره، اسيد اوريك و كراتينين ميباشند. مهمترين ماده آلي ادرار را اوره تشكيل ميدهد كه حاصل كاتابوليسم نهايي پروتئينها بوده و در كبد توليد ميشود. سلولهاي ادرار را نيز سلولهاي پوششي مجاري ادراري و دستگاه تناسلي، گلبولهاي سفيد و گلبولهاي قرمز تشكيل ميدهند.
جمعآوري ادرار:
ادرار تصادفي (Random)، ادرار صبحگاهي و ادرار 24 ساعته از جمله نمونههاي مورد استفاده ميباشند. براي نمونه ادرار صبحگاهي و يا ادرار راندوم، حجم حداقل 10 ميليليتر از ادرار مورد نياز ميباشد. براي جمعآوري ادرار به منظور بررسي ادرار بجز آزمايش كشت ادرار، شستشوي معمولي ناحيه ادراري كفايت مينمايد، اما براي انجام آزمايش كشت ادرار ميبايست از نمونه Clean catch استفاده نمود. ناحيه ادراري را به خوبي تميز نموده و يك نمونه استريل و عاري از آلودگي تهيه نمود. براي بچههايي كه جمعآوري ادرار آنها مشكل است بهتر است از كيسههاي ادراري (Urine bags) استفاده نمود. حجم ادرار مترشحه و تركيبات شيميايي آن در ساعات مختلف شبانه روز تغيير ميكند. ادرار صبحگاهي، نمونه ارجح بوده و چون در طول شب به آرامي در مثانه جمع ميشود، نسبتاً يكنواخت و غليظ ميباشد. چون دفع مواد مختلف در ادرار در ساعات مختلف شبانه روز فرق ميكند، از ادرار 24 ساعته به منظور اندازهگيري كمي برخي تركيبات ادرار استفاده ميشود. در اين مورد معمولاً نمونه در طول مدت جمعآوري در يخچال نگهداري ميشود و ممكن است از برخي مواد نگهدارنده مانند تولوئن، فنل، تيمول، اسيد كلريدريك و … استفاده شود. نمونه بايد بلافاصله پس از جمعآوري به آزمايشگاه منتقل شود. تأخیر در انجام آزمایش ادرار ممکن است به طور کاذب موجب گزارش مقادیر کمتر از حد گلوکز، کتون، بیلیروبین و اوروبیلینوژن و افزایش کاذب باکتریها در ادرار گردد. هر كدام از روشهاي نمونهگيري ادرار در زير به طور جداگانه مورد بررسي قرار ميگيرند.
دستورالعمل جمعآوري ادرار 24 ساعته (مثلاً از ساعت 8 صبح امروز شروع مينماييم):
خالي كردن مثانه در دستشويي در ساعت 8 امروز
↓
جمعآوري بقيه نمونهها در ظرف تهيه شده براي آزمايش ادرار 24 ساعته و نگهداري آن در يخچال
↓
خالي كردن مثانه در ساعت 8 فردا صبح به عنوان آخرين نمونه در ظرف جمعآوري ادرار 24 ساعته
↓
انتقال سريع نمونه به آزمايشگاه
نمونه مياني ادرار (Clean catch):
اين روش، يك روش غير تهاجمي است كه براي حصول نتايج مطلوب خصوصاً در خانمها نيازمند آموزش دقيق است. آموزشها به ويژه از طريق تصاوير نصب شده مؤثرتر ميباشند. وسايل لازم شامل ظروف استريل، گاز يا پنبه استريل، صابون مايع و آب ولرم ميباشند. در جنس مذكر بايستي ابتدا دستها و سپس سر ناحيه تناسلي شسته شده و قسمتهاي ابتدايي ادرار در دستشويي خالي شده و بقيه ادرار جمعآوري گردد (جريان ادرار نبايستي قطع شود). در مورد جنس مؤنث هم بايستي ابتدا دستها شسته شده و سپس لبهاي ناحيه واژن با دقت و از جلو به عقب شسته شوند. سپس با يك دست، لبهاي واژن را از همديگر جدا نموده و قسمتهاي ابتدايي ادرار را در دستشويي خالي نموده و بقيه ادرار را جمعآوري نمود (جريان ادرار نبايستي قطع شود). از ماده ضد عفوني كننده (آنتيسپتيك) هرگز استفاده نگردد و ناحيه تميز شده اطراف پيشابراه و همچنين داخل ظرف استريل ادرار نبايد لمس گردد. در صورت ناتواني بيماران بالغ و يا نوزادان و كودكان در تهيه نمونه مياني ادرار، كليه مراحل ذكر شده با كمك پرستار و مادر كودك انجام ميگيرد.
جمع آوري نمونه ادرار از طريق كيسه ادراري (Urine bag):
اين روش بيشتر در كودكان كاربرد دارد. ناحيه تناسلي بچه را شسته و اجازه دهيد تا خشك شود. پلاستيك پوشش كيسه ادراري را باز نموده و كيسه ادراري را از داخل آن خارج نماييد. كيسه ادراري را به ناحيه تناسلي بچه بچسبانيد. چنانچه پس از چسباندن كيسه ادراري به ناحيه تناسلي بچه در طي 20 دقيقه موفق به جمعآوري ادرار نشديد، بايد كيسه ادراري را تعويض نماييد. بهتر است كودك در وضعيت ايستاده قرار گيرد تا احتمال تماس ادرار با واژن كم شود. پس از جمعآوري ادرار، لبههاي كيسه ادراري را از محل مشخص به هم چسبانده و نمونه را به آزمايشگاه تحويل دهيد. اگر دقت شود ميتوان با اين روش نمونه قابل قبولي به دست آورد، اما متأسفانه احتمال آلودگي وجود دارد و در حدود 10% نمونههاي ادرار اطفال سالمي كه با اين روش تهيه ميشود، داراي حدود CFU/ml 50000 باكتري ميباشد. در واقع نتيجه منفي كشت در اين روش ارزشمندتر از نتيجه مثبت آن است. در صورت مثبت شدن كشت بايستي با روش جمعآوري ديگري (مانند كاتتريزاسيون و سوپراپوبيك) آزمايش را تكرار نمود.
جمعآوري ادرار از سوند (كاتتر) متصل شده به بيمار:
هرساله به تعداد افرادي كه نياز به سوند ادراري ثابت دارند، افزوده ميشود. بيماران در نهايت دچار باكتريوري شده و مستعد عفونتهاي وخيم ميگردند. در اين روش ابتدا پرسنل درماني، دستكش استريل پوشيده و لوله كاتتر را كلامپ ميكنند. ديواره كاتتر با اتانول 70% استريل شده و با استفاده از يك سرنگ 25- 21 گاج (gauge) در حدود 5 ميليليتر از ادرار آسپيره ميشود. نمونه ادرار داخل كيسه جهت بررسي ميكروب شناسي مناسب نيست زيرا احتمال آلودگي وجود دارد.
كاتتريزاسيون مستقيم پيشابراه:
پوشيدن دستكش استريل ولوبريكيت كردن (با استفاده از ژل) كاتتر الزامي است. ابتدا ناحيه پرينه و پيشابراه را با استفاده از بتادين تميز نموده و پس از قرار گرفتن بيمار در وضعيت مناسب، يك كاتتر ادراري با اندازه مناسب وارد مجراي پیشابراه ميگردد. چند قطره اول ادرار دور ريخته شده و بقيه ادرار در ظرف استريل مناسب جمعآوري ميشود. نتيجه كشت، زماني مثبت گزارش خواهد شد كه تعداد كلني بالاي 50000 باشد. اين روش اغلب در اطفال و قبل از شروع مصرف آنتيبيوتيك و همچنين زماني كه مقدار ادرار اندكي در مثانه باشد به كار ميرود.
آسپيراسيون سوپراپوبيك (فوق عانه):
كمترين ميزان آلودگي را داشته و به خصوص در كودكان، نوزادان نارس و زنان حامله كاربرد دارد. شرط اصلي براي انجام آن پر بودن مثانه ميباشد. ابتدا بيمار در وضعيت خوابيده به پشت (supine) قرار گرفته و پوست ناحيه بالاي عانه ضد عفوني ميشود. پس از ورود سرنگ به داخل مثانه، ادرار آسپيره ميگردد.
روش نمونهگيري خاص:
براي شناسايي لپتوسپيرا در 3-2 هفته اول عفونت ميتــــــــوان ادرار را در عرض كمتر از 15 دقيقه پس از نمونه برداري، با ميكروسكوپ زمينه تاريك مورد بررسي قرار داد. در مورد شيســـتوزوما هماتوبيوم (Schistosoma haematobium) ميتوان چند قطره آخر ادرار صبحگاهي را كه پس از ورزش به دست آمده است، انتخاب كرد. براي شناسايي ميكوباكتريوم توبركلوزيس سه نمونه ادرار مياني صبحگاهي در سه روز پياپي لازم است.
انتقال نمونه:
از آن جايي كه ادرار محيط مناسبي براي رشد باكتريهاست و همچنين با توجه به انجام كشت ادرار، بايستي تمامي نمونههاي ادرار ارسال شده به آزمايشگاه در عرض 2 ساعت كشت داده شوند و اگر امكان كشت نبود بايد نمونههاي ادرار در يخچال C◦4 نگهداري شوند. زمان نگهداري در يخچال نبايد بيش از 24 ساعت بوده و نمونههاي ادرار پس از 48 ساعت فاقد ارزش كشت ميباشند. نمونه ادرار صبحگاهي براي كشت مناسب است و از بيمار خواسته ميشود كه شب هنگام ادرار نكند. درصورتي كه اخذ ادرار صبحگاهي امكان پذير نباشد، بهتر است نمونهگيري پس از 2 ساعت از آخرين دفع ادرار صورت گيرد. تعدادي مواد محافظت كننده (مانند اسيد بوريك، گليسرول، سديم فورمات) وجــــود دارد كه ميتــوانند باكــتريهاي موجود در ادرار را (بدون نياز به يخچال) تا يك شبانه روز حفظ كنند. كيتهاي حاوي مواد محافظت كننده ادرار نيز ساخته شدهاند ولي هيچ مزيت خاصي نسبت به نگهداري در يخچال ندارند.
آزمايش ادرار (Urinalysis):
آزمایش ادرار یک آزمایش غربالگری روتین میباشد که به عنوان قسمتی از بررسیهای فیزیکال انجام میشود. این آزمایش به منظور تشخیص عفونتهای کلیوی و مجاری ادراری و همچنین در تشخیص برخی بیماریهای دیگر که مرتبط با سیستم ادراری نمیباشند، به کار میرود. بررسی بسیاری از آزمایشهایی که روی ادرار انجام میشوند، توسط نوارهای ادراری صورت میگیرد که در صورت مشاهده موارد غیر طبیعی، برای تأیید آنها از روشهای بیوشیمیایی و میکروسکوپی کمک گرفته میشود. آزمايش ادرار شامل بررسي فيزيكي، شيميايي و ميكروسكوپي ادرار ميباشد.
بررسي رنگ ادرار (Color):
نحوه گزارش: بيرنگ (Colorless)، زرد كمرنگ (Pale yellow)، زرد (Yellow)، زرد پررنگ (Deep yellow) و …
در حالت طبيعي، ادرار به رنگ زرد ليمويي و يا زرد كهربايي ميباشد كه به علت وجود اوروكرومها، اوروبيلين و اورواريترين ميباشد. اوروكرومها در طي واكنشهاي متابوليسمي به وجود آمده و در حالت تب و گرسنگي زياد ميشوند. رنگ ادرار ميتواند تحت تأثير مصرف رژيم غذايي، داروها و وضعيت هيدراتاسيون بدن قرار گيرد. به طور کلی، رنگ ادرار متناسب با وزن مخصوص ادرار میباشد. به عنوان مثال، یک ادرار رقیق با وزن مخصوص پایین در اغلب اوقات بدون رنگ (Colorless) است، در حالی که یک ادرار غلیظ با وزن ملکولی بالا به رنگ زرد پررنگ (Dark yellow) میباشد. وجود خون تازه و يا هموگلوبين در ادرار، ايجاد رنگ قرمز و حضور خون كهنه موجب ايجاد رنگ دودي در ادرار ميشود. املاح صفراوي، رنگ زرد پر رنگ، سبز و يا قهوهاي به ادرار ميدهند كه نشان دهنده بيماريهاي كبدي و يا مجاري صفراوي ميباشند. رنگ قهوهاي ميتواند دلالت بر حضور اسيد هموژانتيزيك داشته باشد كه در بيماري آلكاپتونوري ديده ميشود. ويتامين B2، كلروكوئين، لوودوپا، نيتروفورانتوئين، فنازوپيريدين، فني توئين، تريامترن، آنتي سيانين چغندر قند و … نيز موجب ايجاد تغيير رنگ در ادرار ميگردند. معمولاً نمونههای ادرار با گذشت زمان تمایل به تیره شدن دارند و بنابراین بایستی هر چه سریعتر آنها را پس از تهیه به آزمایشگاه ارسال نمود.
منظره ظاهري (Appearance):
نحوه گزارش: شفاف (Clear)، نيمه كدر (Semi turbid)، كدر (Turbid) و …
در حالت طبيعي، منظره ادرار، شفاف ميباشد. كدورت ادرار ميتواند به علت وجود باكتريها، گلبولها، چربي، اوراتها، فسفاتها، اسپرم، pH قلیایی و … باشد. آلودگی ادرار با ترشحات واژن ممکن است منظره ادرار را تحت تأثیر قرار دهد.
بوي ادرار (Odor):
ادرار تازه داراي بوي مواد آروماتيك ميباشد. در اسيدوز ديابتي به علت وجود كتواسيدها و استن، ادرار داراي بوي ميوه ميباشد. در بيماري شربت افرا (Maple syrup) (اختلال در متابوليسم اسيدهاي آمينه شاخهدار)، بوي قند سوخته خواهيم داشت. وجود باكتري در ادرار كهنه و يا كهنگي ادرار موجب ايجاد بوي شديد آمونياك ميگردد. شرایط مختلف، داروها و یا مواد غذایی نیز میتوانند بوی ادرار را تحت تأثیر قرار دهند. آنتیبیوتیکها، استروژنها، پارالدئید و ویتامینها میتوانند موجب ایجاد تغییر در بوی ادرار گردند.
pH ادرار:
نحوه گزارش: ذكر عدد و يا ذكر كلمههاي اسيدي، خنثي و يا قليايي
pH ادرار در حالت طبيعي در محدوده 7/5- 5 (به طور متوسط 6) ميباشد. رژيم غذايي غني از پروتئين، موجب ايجاد ادرار اسيدي و مصرف زياد سبزيجات موجب ايجاد ادرار قليايي ميشود. نمكهاي اسيدي كه در درمان عفونتهاي مجاري ادراري به كار ميروند، موجب اسيدي شدن ادرار و تركيبات قليايي كه در درمان زخم معده و يا روده به كار ميروند موجب قليايي شدن ادرار ميگردند. ماندن طولانی مدت ادرار موجب رشد باکتریها در آن شده که موجب تولید آمونیاک از اوره میگردند و pH ادرار را قلیایی مینمایند.
تعیین pH ادرار میتواند اطلاعاتی در مورد وضعیت اسید- باز بیمار در اختیار ما قرار دهد. معمولاً در عفونتهای ادراری، pH ادرار قلیایی (بیشتر از 7) میباشد. هنگامی که pH ادرار اسیدی (کمتر از 7) میباشد، ممکن است ناشی از اسهال و یا گرسنگی در شخص باشد. یک رابطه معکوس بین pH ادرار و سطح کتونها در ادرار وجود دارد. داروهایی از قبیل استازولامید، آمیلورید، آنتیبیوتیکها، سیترات پتاسیم، بیکربنات سدیم و … موجب افزایش pH ادرار میگردند. کلرید آمونیوم، اسید آسکوربیک، دیازوکسید، متنامین ماندلات، متولازون و … نیز موجب کاهش pH ادرار میگردند.
مثال: رژيم غذايي غني از پروتئين | كاهش pH | علل غير پاتولوژيك |
pH |
مثال: رژيم غذايي كم پروتئين، صرف اخير غذا | افزايش pH | ||
مثال: اسيدوز | كاهش pH | علل پاتولوژيك | |
مثال: عفونت مجاري ادراري (UTI)، اسيدوز توبولي كليوي
(Renal Tubular Acidosis) |
افزايش pH |
pH ادرار در باكتريوري، نارسايي مزمن كليوي، سندروم فانكوني، آلكالوز متابوليك، انسداد پيلور، آلكالوز تنفسي، اسيدوز توبولار كليوي و اسيدوز تنفسي افزايش مييابد. در آلكاپتونوري، دهيدراتاسيون، ديابت مليتوس، تب، اسيدوز متابوليك، فنيل كتونوري، توبركولوز كليوي و عفونت مجاري ادراري نيز ممكن است pH ادرار كاهش يابد.
وزن مخصوص ادرار (SG) (Specific gravity):
وزن مخصوص ادرار 24 ساعته در نوزادان 1/013، در اطفال بين 1/006- 1/002 و در بالغين در محدوده 1/022- 1/016 ميباشد. وزن حجم معيني از يك ماده را وزن مخصوص ميگويند؛ به عبارتي وزن ادرار به وزن هم حجم آن از آب مقطر را وزن مخصوص ميگويند. وزن مخصوص آب مقطر را در دماي 25 درجه سانتيگراد، يك در نظر ميگيرند و براي دقت بيشتر آن را با1/000 نشان ميدهند. هرچه وزن مخصوص ادرار بیشتر باشد به معنای آن است که ادرار غلیظتر میباشد. این آزمایش به منظور بررسی توانایی کلیهها در تغلیظ و دفع ادرار به کار میرود. به طور طبیعی، در سنین بالاتر، وزن مخصوص ادرار کاهش مییابد که ناشی از کاهش قدرت تغلیظ کلیهها میباشد. وضعیتی موسوم به «وزن مخصوص ثابت» وجود دارد که وزن مخصوص ادرار به میزان 1/010 ثابت باقی مانده و در نمونههای مختلف ادرار هم تغییری نمیکند. این حالت نشان دهنده آسیب شدید کلیوی میباشد.
وزن مخصوص ادرار به وضعيت هيدراتاسيون فرد و ترشح و عملكرد هورمون آنتيديورتيك هورمون (ADH) بستگي دارد. معمولاً بين وزن مخصوص و حجم ادرار 24 ساعته، يك رابطه معكوس برقرار است، مگر در مواردي كه افزايش حجم ادرار خود به دليل افزايش دفع مواد محلول مانند قند، اجسام كتوني، نمك و … (ديورز اسموتيك) باشد. در افراد ديابتيك، حجم ادرار بالا است ولي به دليل حضور گلوكز، وزن مخصوص ادرار نيز بالا ميباشد، در حالي كه در ديابت بيمزه كه اختلال در ترشح و يا عملكرد هورمون ADH داريم، حجم ادرار، بالا بوده اما وزن مخصوص ادرار پايين ميباشد.
آلودگی ادرار با مدفوع و یا کاغذ توالت ممکن است موجب افزایش وزن مخصوص ادرار گردد. داروهایی از قبیل آلبومین، دکستران، گلوکز، ایزوتره تینوئین، پنیسیلین، مواد حاجب رادیوگرافیک، سوکروز و … نیز موجب افزایش وزن مخصوص ادرار ميگردند. آمینوگلیکوزیدها و لیتیوم نیز میتوانند موجب کاهش وزن مخصوص ادرار گردند.
مثال: پر نوشي | كاهش SG | علل غير پاتولوژيك |
SG |
مثال: دريافت ناكافي مايعات | افزايش SG | ||
مثال: ديابت بيمزه | كاهش SG | علل پاتولوژيك | |
مثال: كاهش حجم مايعات بدن | افزايش SG |
براي اندازه گيري وزن مخصوص ادرار از روشهاي مختلفي مانند يورينومتر، رفراكتومتر و روش نواري كه بر اساس تغيير pKa يك منطقه چند الكتروليتي معين در ارتباط با غلظت يوني عمل مينمايد، استفاده ميشود. استفاده از يورينومتر به دليل نياز به حجم بالاي ادرار (تقريباً 30 ميليليتر ادرار) به منظور شناور شدن در آن، كنار گذاشته شده است. در حال حاضر، رفراكتومتر وسيلهي رايج اندازهگيري وزن مخصوص ادرار بشمار ميرود.
حجم ادرار (Volume):
حجم ادرار
24 ساعته |
در مردان | 1500- 1000 ميليليتر |
در زنان | 1200- 900 ميليليتر |
ترشح ادرار متناسب با وزن، سن، ميزان نوشيدن مايعات، ساعات روز و شب، مصرف غذاهاي نمكدار، برخي داروها، تحريكات عصبي، فصلها ، ميزان تعريق و … قرار ميگيرد.
اليگوري (Oliguria)
كاهش دفع ادرار به ميزان كمتر از 750 ميليليتر در شبانه روز |
كاهش فشار خون |
خونريزي | |
كمي دريافت مايعات | |
سنگ و يا تومورهايي كه ميزناي را تحت فشار قرار ميدهند. | |
هايپرتروفي پروستات | |
برخي سموم | |
تب | |
بيماريهاي عفوني، اسهال و … | |
آنوري (Anuria)
قطع كامل ادرار |
انسداد مجاري كليوي مثلاً در اثر سنگها و تومورها |
برخي رفلكسهاي عصبي | |
نفريتهاي حاصل از مسموميتهاي شديد | |
پلياوري (Polyuria)
دفع ادرار به ميزان بيش از 2500 ميليليتر در شبانه روز |
دريافت مقدار زياد نمك (غرق شدن در دريا) |
فقدان هورمون ADH و يا نقص در گيرندههاي آن | |
دلهره، ترس و هيجان | |
مصرف زياد مايعات | |
ديابت شيرين و يا بيمزه | |
نوكتوري (Nocturia)
دفع ادرار شبانه به ميزان بيش از 500 ميليليتر |
استرس، نگراني
(اكثرا در كودكان زير 10 سال ديده ميشود). |
گلوكوزوري (Glucosuria):
به حضور هر نوع قند در ادرار، گليكوزوري (Glycosuria) و به حضور قند گلوكز در ادرار، گلوكوزوري (Glucosuria) گفته ميشود. گلوكز به دليل كوچكي اندازه آن به سهولت از گلومرولها فيلتره شده و به طور كامل در توبولهاي پروگزيمال، بازجذب ميشود. آستانه باز جذب گلوكز براي كليهها در حدود 200- 180 ميليگرم در دسيليتر ميباشد.
افزايش قند در ادرار ميتواند ناشي از افزايش قند پلاسما (بيش از ظرفيت بازجذب توبولها)، در ديابت مليتوس و يا نقص در سلولهاي توبولهاي پروگزيمال باشد كه مورد اخير به گليكوزوري كليوي (Renal glycosuria) موسوم بوده و ميتواند مطرح كننده سندروم فانكوني (Fanconi syndrome) باشد. براي هر شخصي كه گليكوزوري داشته باشد و قند سرم آن طبيعي باشد، بايد احتمال وجود سندروم فانكوني را مد نظر داشت. ساير علائم سندروم فانكوني عبارتند از: افزايش دفع فسفر در ادرار (هيپوفسفاتمي)، دفع بيكربنات، دفع سديم، پلياوري، آمينو اسيدوري و … كه در مورد فسفر و بيكربنات نياز به جايگزيني ميباشد. به طور كلي، افزايش قند ادرار در آكرومگالي، سندروم كوشينگ، ديابت مليتوس، سندروم فانكوني، عدم تحمل به گالاكتوز، ديابت حاملگي، عفونت، آستانه پايين كليه براي گلوكز، مولتيپل ميلوما، فئوكروموسيتوما، استرس و … مشاهده ميشود.
لکوسیت استراز (Leukocyte esterase):
لکوسیت استراز آنزیمی است که از گلبولهای سفید در هنگام حضور باکتریها آزاد میشود. آزمایش لکوسیت استراز یک آزمایش غربالگری برای تشخيص حضور گلبولهای سفید در ادرار میباشد. یک نتیجه مثبت باید به منظور تعیین وجود عفونت حقیقی مجاری ادراری با بررسیهای بیشتر همراه باشد. این آزمایش بسیار حساس بوده و بنابراین در مورد این آزمایش نتیجه منفی کاذب نداریم. در مواردی که نوار ادراری برای این آزمایش منفی باشد، بررسی بیشتر لازم نيست مگر در مواردی که بیمار نشانهها و علائم عفونت مجاری ادراری از خود نشان دهد. نتایج منفی کاذب میتوانند در حضور اسید آسکوربیک و یا پروتئین در ادرار رخ دهند. آلودگی نمونه ادرار با ترشحات واژن میتواند ایجاد نتیجه مثبت کاذب نماید. هر گونه نتیجه مثبت با این آزمایش باید با کشت ادرار تأیید شود.
نیتریت (Nitrit):
ماده نیترات که از متابولیتهای غذایی ناشی میشود، به طور طبیعی در ادرار وجود دارد. هنگامی که باکتریهای گرم منفی در ادرار وجود دارند، نیترات توسط باکتریهای مذکور به نیتریت تبدیل میشود، بنابراین مثبت شدن آزمایش نیتریت در ادرار دلالت بر حضور باکتریهای گرم منفی در ادرار مینماید. ذکر این نکته مهم است که حضور برخی انواع باکتریها منجر به مثبت شدن نیتریت نمیشود، بنابراین نتیجه منفی برای آزمایش نیتریت، رد کننده وجود عفونت ادراری نيست؛ بویژه اگر بیمار دارای علامت باشد. برای تبدیل نیترات به نیتریت، بایستی نیترات در تماس با میکروارگانیسمها باشد، بنابراین بهتر است که برای بررسی این پارامتر حتماً از ادرار صبحگاهی که در تماس طولانی با میکروارگانیسمها بوده است، استفاده شود. هر گونه نتیجه مثبت با این آزمایش باید با کشت ادرار تأیید شود. مخمرها (Yeasts) و باکتریهای گرم مثبت به دلیل عدم توانایی در تبدیل نیترات به نیتریت، موجب ایجاد نتیجه منفی کاذب در این آزمایش میگردند. سطوح ناکافی نیترات در ادرار در نتیجه ناکافی بودن نیترات در رژیم غذایی (مثلاً مصرف سبزیجات سبز رنگ) است. وزن مخصوص بالای ادرار و کوتاه بودن زمان توقف ادرار در مثانه نیز از جمله علل ایجاد منفی کاذب در این آزمایش میباشند. آنتیبیوتیکها و اسید آسکوربیک نیز باعث ايجاد نتایج منفی کاذب میشوند. آلودگی نمونه ادرار با باکتریهای گرم منفی میتواند ایجاد نتیجه مثبت کاذب نماید.
پروتئین (Protein):
در ميان آزمونهاي شيميايي كه به طور روزمره بر روي ادرار انجام ميشود، تعيين پروتئين ادرار شاخصترين آزمايش براي بيماريهاي كليوي است. اغلب مراحل اوليه بيماريهاي كليوي با پروتئينوري همراه بوده و همين مسئله باعث ميشود كه آزمايش پروتئين ادرار بخش مهمي از هر آزمايش ادرار را تشكيل دهد. البته شرايط فيزيولوژيكي هم از قبيل ورزش و تب وجود دارند كه بدون وجود بيماري كليوي باعث افزايش دفع پروتئين به داخل ادرار ميشوند. مواردي هم از بيماريهاي كليوي يافت ميشود كه در آنها پروتئينوري وجود ندارد.
گلومرولها همانند يك صافي براي پروتئينهاي پلاسما عمل مينمايند. به طور طبيعي، پالايش پروتئينها از گلومرولها به اندازه ملكولها و غلظت پلاسمايي آنها بستگي دارد. عموماً انتقال ملكولهاي پروتئيني از طريق غشاء گلومرولها با افزايش اندازه پروتئين كاهش مييابد. به طور طبيعي، پروتئينهاي با وزن ملكولي بالا مانند IgM (وزن ملكولي 970 كيلو دالتون) از گلومرولها مگر به ميزان بسيار كم، پالايش نميشوند. ساختمان غشاء گلومرولي از عبور آلبومين جلوگيري ميكند اما به خاطر غلظت پلاسمايي بالا و وزن ملكولي پاييــــن آن (66/3 كيلو دالتون)، مقاديري در ادرار وجود دارد.
پروتئينهاي با وزن ملكولي 40000-15000 دالتون به راحتي پالايش مييابند، اما به دليل غلظت پلاسمايي كم، مقادير كمتري از آنها پالايش ميشوند. مقادير زيادي از پروتئينهاي پالايش شده به وسيله لولههاي توبولي بازجذب ميشوند؛ به طور مثال حدود 60 درصد از كل آلبومين پالايش شده بازجذب ميشود. بعد از فيلتراسيون، مقدار قابل توجهي از پروتئيني كه با سرعت كمتر از 150 ميليگرم در 24 ساعت يا 20 ميليگرم درصد ترشح شده است در توبولها بازجذب ميشود. در يك بچه به طور طبيعي سرعت ترشح پروتئين كمتر از 100 ميليگرم در متر مربع در 24 ساعت است.
نشان دادن پروتئينوري در كامل ادرار هميشه بيانگر بيماري كليوي نيست. به هر حال در صورت وجود آن، براي تعيين حالت طبيعي يا پاتولوژيكي آزمايشهاي اضافي لازم است. آسيب غشاء گلومرولي، اختلالات مؤثر بر بازجذب توبولي و افزايش سطح سرمي پروتئينهاي با وزن ملكولي پايين، اصليترين علل پاتولوژيكي پروتئينوري ميباشند. وقتي غشاء گلومرولي آسيب ميبيند، پالايش گلومرولي معيوب شده و مقادير زيادي آلبومين و … از غشاء عبور نموده و وارد ادرار ميشود.
افزايش آلبومين در اختلالاتي كه روي بازجذب توبولي اثر ميگذارد نيز وجود دارد، ولي برخلاف آسيب غشاء گلومرولي، اين حالت با افزايش پروتئينهاي داراي وزن ملكولي پايين از هر دو منشأ سرمي و توبولي همراه ميباشد. ميزان پروتئيني كه متعاقب آسيب گلومرولي در ادرار ظاهر ميشود، از مقادير كمي بالاتر از طبيعي تا 40 گرم در روز متغير ميباشد، در حاليكه در اختلالات توبولي، به ندرت افزايش واضحي در سطح پروتئين ديده ميشود.
دفع پروتئين بنس جونز در اشخاص داراي مولتيپل ميلوما مثالي ساده از پروتئينوري بر اثر افزايش پروتئينهاي سرم ميباشد. غالباً در بالغين جوان، پروتئينوري خوشخيمي به وجود ميآيد كه در اصطلاح به آن، پروتئينوري ارتواستاتيك (Orthostatic proteinuria) يا وضعيتي (Postural proteinuria) گفته ميشود. اين پروتئينوري پس از مدتي ايستادن به حالت عمودي ايجاد شده و بعد از خوابيدن به حالت افقي ناپديد ميشود. اعتقاد بر اين است كه در وضعيت عمودي، فشار وريد كليوي بالا ميرود. از بيماران مشكوك به پروتئينوري وضعيتي خواسته ميشود كه يك نمونه را صبح بلافاصله پس از بيدار شدن و نمونه دوم را بعد از چند ساعت ماندن به حالت عمودي جمعآوري نمايند. هر دو نمونه از نظر پروتئين آزمايش شده و اگر پروتئينوري ارتواستاتيك وجود داشته باشد بايستي در نمونه اول صبح، نتيجه منفي و در نمونه دوم، نتيجه مثبت از نظر وجود پروتئين وجود داشته باشد.
اگر مقدار پروتئين ادرار زياد باشد، كشش سطحي آن را تغيير ميدهد. تكان دادن ادرار باعث تشكيل كف سفيد رنگي در سطح آن ميشود. اين رويداد به عنوان انديكاتور مفيدي در پروتئينوري محسوب ميشود.
بيماريابي را بايستي با روشهاي كيفي و همچنين شناسايي و اندازهگيري پروتئينها به وسيله روشهاي كمي، تأييد و پيگيري نمود. نمونه ادرار اول صبح براي آزمايش پروتئين ادرار مناسب است زيرا تحت تأثير عوامل وضعيتي قرار نميگيرد و تغليظ شده ميباشد.
ادرار قلیایی و یا غلیظ میتوانند موجب ایجاد نتیجه مثبت کاذب در این آزمایش شوند. مواد حاجب رادیوگرافیک و دریافت مقادیر زیاد پروتئین در رژیم غذایی نیز از جمله علل مثبت کاذب در این آزمایش میباشند. ادرار رقیق ممکن است از جمله علل منفی کاذب در این آزمایش باشد. داروهای استازولامید، آمیکاسین، آمینوگلیکوزیدها، آمفوتریسین B، آسپرین، آرانوفین، باسیلیکسیماب، کاربامازپین، کارودیلیل، سفالوسپورینها، سیسپلاتین، دیازوکسید، دوکسوروبیسین، ایندیناویر، لیتیوم، داروهای نفروتوکسیک، پروبنیسید، مواد حاجب رادیوگرافیک، سولفونامیدها و ونلافاکسین، ایجاد مثبت کاذب در این آزمایش مینمایند. بررسي پروتئين ادرار با استفاده از نوارهاي ادراري و يا با استفاده از افزودن يك اسيد مانند تريكلرو استيك اسيد، اسيد سولفوساليسيليك و … به نمونه ادرار صورت ميگيرد.
كتونها (Ketones):
به طور طبيعي سلولهاي بدن از گلوكز به عنوان منبع انرژي استفاده مينمايند. استفاده از گلوكز به منبع انرژي تنها زماني امكان پذير است كه گلوكز توانايي ورود به درون سلولها را داشته باشد كه اين امر با كمك انسولين ميسر ميشود. در مواردي مثلاً در بيماران با ديابت مليتوس كنترل نشده، گلوكز قادر به ورود به درون سلولها نبوده و بنابراين سلولها بايستي از يك منبع جايگزين انرژي يعني از متابوليسم اسيدهاي چرب استفاده نمايند. در نتيجه متابوليزه شدن اسيدهاي چرب، اجسام كتوني، استو استيك اسيد، استون و بتا هيدروكسي بوتيرات توليد شده كه سپس از طريق ادرار دفع ميگردند. بررسي حضور اجسام كتوني در ادرار (كتونوري) به طور عمده به منظور كمك در تشخيص ديابت مليتوس به كار ميرود. در شرايط كتواسيدوتيك از قبيل گرسنگي، تب و … نيز اجسام كتوني در ادرار مشاهده ميشوند.
به طور كلي در مصرف الكل، بياشتهايي، ديابت مليتوس، اسهال، ناشتايي، تب، مصرف زياد پروتئينها و چربيها، هيپرتيروئيديسم، متعاقب بيهوشي، حاملگي، گرسنگي و استفراغ، غلظت اجسام كتوني افزايش مييابد.
اوروبيلينوژن (Urobilinogen):
بيليروبين به عنوان يكي از اجزاي صفرا به طور عمده در كبد و در نتيجه تخريب گلبولهاي قرمز توليد ميشود. بيليروبين در خون به دو فرم غير مستقيم (غير كنژوگه) و مستقيم (كنژوگه) وجود دارد. بيليروبين مستقيم توسط باكتريهاي موجود در دئودونوم به اوروبيلينوژن تغيير مييابد. اوروبيلينوژن توليد شده عمدتاً توسط مدفوع دفع ميگردد. قسمتي از اوروبيلينوژن توليد شده مجدداً به كبد رفته و در آنجا مراحلي را طي مينمايد. مقدار بسيار ناچيزي از اروبيلينوژن از طريق ادرار دفع ميگردد. افزايش اوروبيلينوژن دلالت بر عملكرد نامطلوب كبدي و يا پروسههاي هموليتيكي مينمايد. سطح اوروبيلينوژن در بعد از ظهرها (ابتداي بعد از ظهر تا اواسط آن) در بالاترين مقدار خود ميباشد، بنابراين در مواردي كه اوروبيلينوژن ادرار با نوارهاي ادراري مثبت ميشود، بايستي ادرار 2 ساعته (از ساعت 1 تا 3 بعد از ظهر) را جمعآوري نمود و آزمايشهاي تكميلي و تأييدي را انجام داد.
افزايش اوروبيلينوژن در هپاتيت حاد، سيروز، آنمي هموليتيك، اكيموز شديد و عفونتهاي شديد مشاهده ميشود. در انسداد مجاري صفراوي، بيماريهاي التهابي، نارسايي كليوي و اسهال شديد نيز ميزان اوروبيلينوژن كاهش مييابد. پورفيريا ميتواند از علل ايجاد مثبت كاذب در اين آزمايش باشد.
Urine Urobilinogen | Urine Bilirubin | Type of Jundice |
0-Trace | 0 | Normal |
Increased | Increased | Hepatocellular Jundice |
0 | Increased | Biliary obstruction |
Increased | 0 | Hemolytic Jundice |
بيليروبين (Bilirubin):
بيليروبين مستقيم (كنژوگه) به طور طبيعي در مجراي گوارشي ترشح شده و مقدار بسيار كمي از آن به سيستم گردش خون وارد ميشود. بيليروبين مستقيم محلول در آب بوده و تنها فرمي از بيليروبين ميباشد كه در ادرار يافت ميگردد. در حالت عادي بيليروبين وارد رودهها شده و در آنجا به اوروبيلينوژن تبديل ميگردد. در بيماريهاي كبدي و يا انسداد مجاري صفراوي، بيليروبين مستقيم نميتواند وارد رودهها شده و وارد گردش خون ميشود، در نتيجه توسط كليهها فيلتره شده و در ادرار دفع ميگردد، بنابراين افزايش سطح بيليروبين در ادرار نشان دهنده انواعي از مشكلات كبدي (سيروز و هپاتيت) و يا انسدادي مجاري صفراوي ميباشد.
باكتري (Bacteria):
مثبت شدن نتيجه آزمايش لكوسيت استراز و يا نيتريت ميتواند بيانگر احتمال حضور باكتري در نمونه ادرار باشد. باكتريها همچنين ممكن است فقط در بررسي ميكروسكوپي ادرار مشاهده شوند. در صورت حضور باكتريها بايد آزمايش كشت ادرار (Urine culture) انجام شود تا ميكروارگانيسم مربوطه تعيين شود و همچنين آزمايش حساسيت به منظور تعيين مقاومت و يا حساسيت باكتري در مقابل برخي آنتيبيوتيكها به منظور انتخاب درمان آنتيميكروبي مناسب انجام شود. آلودگي نمونه ادرار در نتيجه شستشوي ناكافي قسمت خارجي دستگاه ادراري- تناسلي ممكن است موجب ايجاد نتيجه مثبت كاذب در اين تست شود.
وانيليل ماندليك اسيد (VMA) (Vanillylmandelic acid):
وانيليل ماندليك اسيد (VMA)، متابوليت اصلي ناشي از متابوليسم كاتكول آمينها (اپينفرين و نوراپينفرين) ميباشد. در هنگام افزايش كاتكول آمينها، ميزان توليد VMA نيز افزايش مييابد. براي اين آزمايش جمعآوري ادرار 24 ساعته لازم است. معمولاً ميزان كراتينين نيز به منظور ارزيابي جمعآوري صحيح نمونه و همچنين محاسبه نسبت دفع اين متابوليت به كراتينين، اندازهگيري ميشود. اين آزمايش ممكن است در موارد نوروبلاستوما، گانگليونوروما و يا فئوكروموسيتوما و يا همچنين در موارد وجود افزايش خون به دلايل ناشناخته درخواست شود. استرس، هيپوگليسمي، هيپرتيروئيديسم، ورزش، استعمال دخانيات و برخي داروها ميتوانند منجر به افزايش توليد كاتكول آمينها و در نتيجه افزايش VMA شوند. اسكن راديواكتيو ميتواند به مدت يك هفته در اين آزمايش تداخل نمايد.
مقادير طبيعي VMA درجدول زير آمده است:
مقدار طبيعي | سن |
mg/24 h2/6- 1 | 3 تا 6 سال |
mg/24 h 3/2- 2 | 6 تا 10 سال |
mg/24 h 5/2- 2/3 | 10 تا 16 سال |
mg/24 h 6/5- 1/4 | 16 تا 83 سال |
كستها (Casts):
كستها مجموعهاي از مواد پروتئيني ژل مانند هستند كه در اثر تجمع سلولها و يا تكههاي سلولي به وجود ميآيند. آنها در توبولهاي كليوي تشكيل شده و شكل آنها را نيز به خود ميگيرند. كستها داراي انواع مختلفي شامل كست سلولهاي اپيتليال، كست گلبولهاي سفيد، كست گلبولهاي قرمز، كست قطرات چربي، كست مخلوط، كست گرانولار، هيالين كست، كستهاي مومي و … ميباشند. هنگامي كه مواد سلولي سلولهاي اپيتليال و گلبولهاي سفيد تجزيه ميشوند، گرانولار كست را تشكيل ميدهند. هيالين كستها نيز از پروتئين تشكيل ميشوند و بنابراين نشان دهنده حضور پروتئينوري ميباشند. كستهاي اپيتليال، چربي و گرانولار به طور طبيعي در ادرار مشاهده نميشوند. كستهاي هيالين ممكن است در موارد طبيعي نيز به تعداد 1 تا 2 عدد در هر ميدان ميكروسكپي با عدسي 10× مشاهده شوند.
كستهاي اپيتليال در نكروز توبولي حاد، اكلامپسي، گلومرولونفريت، مسموميت با فلزات سنگين، نفروز و آسيب توبولي مشاهده ميشوند. كست چربي نيز ممكن است در بيماريهاي مزمن كليوي، ديابت مليتوس، گلومرولونفريت، هيپوتيروئيديسم و سندروم نفروتيك مشاهده شوند. كستهاي گرانولار در نارسايي حاد كليوي، مسموميت مزمن با سرب، نارسايي مزمن كليوي، گلومرولونفريت، هيپرتانسيون بدخيم، پيلونفريت، توبركولوز كليوي، ورزش شديد و مسموميت حاملگي مشاهده ميشوند. كستهاي هيالين نيز در ادرار اسيدي، نارسايي مزمن كليوي، نارسايي احتقاني قلب، گلومرولونفريت، پروتئينوري، پيلونفريت، ورزش شديد و آسيب غشاي مويرگي گلومرولها ديده ميشوند.
كريستالها (Crystals):
تجمع برخي مواد خاص در ادرار منجر به تشكيل كريستالها ميشود. كريستالها همچنين در اثر ماندن ادرار در دماي اتاق و يا توسط داروهاي مختلفي ايجاد ميشوند. برخي از كريستالها داراي اهميت كلينيكي كمي ميباشند. به طور كلي مشاهده كريستالها در ادرار تازه نسبت به ادراري كه به مدت بيشتر از 4- 2 ساعت در دماي اتاق مانده باشد، ميتواند اهميت كلينيكي بيشتري داشته باشد. تعداد كم كريستالها ممكن است كه به صورت طبيعي در ادرار ديده شوند. هنگامي كريستالها به تعداد زياد در ادرار ديده شوند، ممكن است كه منجر به تشكيل سنگ شده و اهميت كلينيكي پيدا نمايند؛ مثلاً در هيپركلسمي ممكن است كريستالهاي كلسيم اگزالات به تعداد زياد در ادرار ديده شده و منجر به تشكيل سنگهايي از جنس كلسيم اگزالات شوند. تعيين اجزاي سنگهاي ادراري ميتواند در درمان اين بيماران مؤثر واقع شود.
كريستالهاي كلسيم اگزالات در مسموميت با اتيلن گليكول، رژيم غذايي غني از اگزالاتها، تشكيل سنگهاي ادراري، بيماري كرون و … ميتوانند مشاهده شوند. كريستالهاي سيستين در افراد با سيستينوزيس و يا سيستينوري مشاهده ميشوند. كريستالهاي لوسين و تيروزين از اهميت كلينيكي بيشتري برخوردار بوده و در آسيبهاي شديد كبدي ممكن است مشاهده شوند. كريستالهاي اسيد اوريك در سنگهاي ادراري، نقرس، دريافت رژيم غذايي غني از پورينها، شيمي درماني و … ديده ميشوند.
سلولهاي اپيتليال (Epithelial cells):
سلولهاي اپيتليال شامل انواع سلولهاي كليوي (Renal cells)، سلولهاي اسكواموس (Squamous cells) و سلولهاي ترانزيشنال (Transitional cells) ميباشند.
سلولهاي كليوي: از آستر داخلي مجاري جمع كننده منشأ گرفته و افزايش آنها دلالت بر آسيب توبولي حاد بوده كه در مواردي از قبيل نكروز توبولي حاد، پيلونفريت، نفرواسكلروزيس، گلومرولونفريت حاد، مسموميت حاد با داروها و يا برخي مواد ديگر (ساليسيلات، سرب و يا اتيلن گليكول) و شيمي درماني ديده ميشود.
سلولهاي اسكواموس: از ديواره واژن و قسمتهاي انتهايي ميزراه منشأ ميگيرد. حضور سلولهاي اسكواموس طبيعي در ادرار خانمها يافته كلينيكي مهمي را مطرح نمينمايد. سلولهاي غير طبيعي همراه با هستههاي بزرگ نيازمند بررسيهاي بيشتر سيتولوژيكي هستند.
سلولهاي ترانزيشنال: منشأ آن لگنچه كليوي، ميزناي، مثانه و قسمت هاي ابتدايي ميزراه ميباشد. افزايش تعداد اين سلولها نشان دهنده عفونت، تروما و بدخيمي ميتواند باشد.
سلولهاي اپيتليال پوشيده شده از باكتريها را Clue cells مينامند. اين سلولها در واژينيت ناشي از Gardnerella vaginitis، Mobiluncus cortisii و Mobiluncus mulieris مشاهده ميشوند.
گلبولهاي قرمز و كستهاي گلبول قرمز:
تشخيص حضور گلبولهاي قرمز (هماچوري) و يا هموگلوبين در ادرار (هموگلوبينوري) توسط نوارهاي ادراري انجام ميشود، اما براي افتراق اين دو از هم بايد از رسوب ادرار و ميكروسكوپ استفاده نمود. حضور گلبولهاي قرمز در ادرار اغلب نشان دهنده آسيب گلومرولهاي كليوي (از قبيل تروما در هنگام كاتتر گذاري)، سنگ هاي ادراري، تومور پروستات و مثانه، نفريت لوپوسي، عفونت، توبركولوزيس، سكته كليوي، ترومبوز وريدهاي كليوي، هيدرونفروز، كليه پليكيستيك، آپانديسيت و … ميباشد. در هموگلوبينوري معمولاً سرم بيمار هم قرمز رنگ بوده و آثار هموليز در آن پيداست. كستهاي گلبولهاي قرمز در نتيجه تجمع گلبولهاي قرمز در توبولهاي كليوي رخ داده و ممكن است در ادرار يافت شوند. حضور كستهاي گلبول قرمز در ادرار اغلب نشان دهنده خون از منشأ گلومرول است. در ادرار طبيعي گلبولهاي قرمز ممكن است به تعداد 2 تا 3 عدد نيز وجود داشته باشند. ادرار طبيعي فاقد كست گلبولهاي قرمز است. گلبولهاي قرمز در نكروز توبولي حاد، هماچوري خوشخيم فاميليال، هيپرتروفي خوشخيم پروستات، هماچوري عود كننده خوشخيم، سنگهاي ادراري، گلومرولونفريت، هموفيلي، كليه پليكيستيك، پيلونفريت، تروما به كليه، توبركولوز كليوي، تومور كليوي، اندوكارديت باكتريال تحت حاد، بيماري لوپوس، عفونت مجاري ادراري و … ممكن است مشاهده شوند. كست گلبولهاي قرمز نيز در موارد التهاب حاد، بيماري كلاژن، گلومرولونفريت، سندروم گودپاسچر، هيپرتانسيون بدخيم، انفاركتوس كليه، اسكوروي، آنمي سيكل سل، اندوكارديت باكتريال تحت حاد، واسكوليت و … ميتوانند مشاهده شوند.
گلبولهاي سفيد و كستهاي گلبول سفيد:
بيشتر از 5 گلبول سفيد در ادرار ميتواند دلالت بر عفونت ادراري داشته باشد و بايستي با آزمايشهاي تكميلي بيشتري اين امر پيگيري شود. حضور گلبولهاي سفيد ميتواند در عفونت مجاري ادراري، پيلونفريت، دفع پيوند كليه، تب، ورزش و … ديده شود. كستهاي گلبولهاي سفيد در نتيجه تجمع گلبولهاي سفيد در توبولهاي كليوي رخ داده و ممكن است در ادرار يافت شوند. حضور كستهاي گلبول سفيد در ادرار اغلب در پيلونفريت حاد، گلومرولونفريت، نفريت لوپوسي، سندروم نفروتيك و پروسههاي التهابي كليه ديده ميشوند. ادرار طبيعي ممكن است حاوي 4 تا 5 عدد از گلبولهاي سفيد نيز باشد. ادرار طبيعي فاقد كست گلبولهاي سفيد ميباشد.
تريكوموناس واژيناليس (Tricomonas vaginalis):
تريكوموناس واژيناليس يك تك ياخته انگلي ميباشد كه فقط به فرم فعال مشاهده ميشود و كيست ندارد. اين تك ياخته از طريق ارتباط جنسي منتقل ميشود، با اين وجود در خانمهاي جوان و مجرد كه سابقه ارتباط جنسي ندارند اما از نظر بهداشتي در وضعيت مطلوبي نيستند نيز مشاهده شده است. به عفونت با اين تك ياخته اصطلاحاً تريكومونيازيس گفته ميشود. از علائم عفونت با اين تك ياخته به ترشحات زرد رنگ و خارش واژن ميتوان اشاره نمود. اين تك ياخته ممكن است در ادرار افراد به ويژه در ادرار خانمها مشاهده شود. در موارد شك به وجود عفونت با اين تك ياخته ميتوان بررسي مستقيم ترشحات واژن روي لام نيز درخواست نمود. در صورت ابتلاء يكي از زوجين، هر دو زوج بايستي تحت درمان قرار گرفته و در طي درمان از تماس جنسي خودداري نمايند.
كانديدا آلبيكنس (Candida albicans):
در عفونتهاي قارچي كه شايعترين آنها عفونت با كانديدا آلبيكنس ميباشد، ترشحات واژن سفيد رنگ ميباشد. در اين موارد ميتوان درخواست بررسي مستقيم ترشحات واژن روي لام را درخواست نمود. در ادرار اين افراد ممكن است اشكال مخمري به تنهايي و يا همراه با رشتههاي كوتاه قارچ (ميسيليوم) گزارش گردد.
References:
- رستمي م. و جرفي م. تستهاي جايگزين اندازهگيري پروتئين در ادرار 24 ساعته. پزشك و آزمايشگاه. بهار 1388. سال هشتم. شماره 38-37. صفحات 8-7.
- عليمحمدي م. و رستميم. بيوشيمي عملي با تكيه بر نكات باليني. انتشارات راز نهان. تهران. 1390. چاپ اول.
- رستمي م.، جرفي م. و عليمحمدي م. آزمايشهاي كاربردي در مامايي. انتشارات معتبر. اهواز. 1390. چاپ اول.
- مراد رستمي، معصومه جرفي و محمد عليمحمدي. اندازهگيري پروتئين ادرار 24 ساعته. مجله تشخيص آزمايشگاهي، آذر و دي 1391، سال پانزدهم، شماره 83-84، صفحات 29-26.
- لورين گراف س. (ترجمه اكبرزاده خياوي ع. و فتحالهزاده ف.). بيوشيمي ادرار. انتشارات نور دانش. تهران. 1380. چاپ اول.
6-Arneson W, Brickell J. Clinical chemistry; a laboratory perspective. Philadelphia: Davis Company; 2007.
7-Tietz Textbook of Clinical Chemistry and Molecular Diadnosis. 2006; Fourth Edition.
8-Henrys Clinical Diagnosis and Management by Laboratory Methods. 2007; Twenty-First Edition.
9-Harrisons principles of internal medicine. 2005; 16th Edition.
10-Tietz Textbook of Clinical Chemistry and Molecular Diadnosis. 2006; Fourth Edition.
11-Arneson W, Brickell J. Clinical chemistry; a laboratory perspective. Philadelphia: Davis Company; 2007.
12-Guyton AC and Hall JE. Textbook of medical physiology. 2006; 11th Edition.
13-Pagana KD and Pagana TJ. Diagnostic and laboratory test refrence. 2005; 7th Edition.
14-Your Kidneys and How They Work. National kidney and Urological Disease Information Clearing house. 2007.
https://www.webmd.com/a-to-z-guides/what-is-urinalysis
برای دانلود پی دی اف بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام