مراد رستمي: کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
معصومه جرفي: کارشناس ارشد ميكروب شناسي، دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
محمد علیمحمدی: کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اراک
اسید اوریک، يكي از اجزاي نيتروژنهاي غير پروتئيني (NPN) و محصول نهایی متابولیسم پورینها است. اسید اوریک تحت اثر آنزیم گزانتین اکسیداز از متابولیتهایی واسط چون هیپوگزانتین و گزانتین تشکیل میشود.
اسید اوریک نیز مانند ویتامین C جزء مواد آنتی اکسیدان محسوب شده و میتوان گفت که حدود نیمی از ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسماي انسان را شامل ميشود. اسيد اوريك ميتواند از هر دو منبع اندوژنوس و اگزوژنوس در بدن توليد شود. منبع اگزوژنوس توليد اسيد اوريك در بدن، اوراتهاي حاصل از پورينهاي موجود در رژيم غذايي به ويژه غذاهای حیوانی مانند گوشت قرمز و همچنین حبوبات ميباشد. اسيد اوريك در غذاهاي غني از هستههاي سلولي (كبد، قلب و كليهها) بيشتر يافت ميگردد، بنابراین در افرادی با رژیم غذایی عمدتاً گیاهی سطح اسید اوریک سرم پایین است. اسید اوریک عمدتاً در کبد تولید میشود. سرعت تولید کبدی و سرعت دفع کلیوی آن تعیین کنندهی غلظت خونی اسید اوریک میباشند. دفع اسيد اوريك بدن از طريق ادرار (70%) و مدفوع (30%) صورت ميگيرد.
در كليهها اسيد اوريك از طريق گلومرولها فيلتره شده كه در توبولهاي پروگزيمال (نزديك) به صورت كامل بازجذب ميشود. اسيد اوريك از طريق توبولهاي ديستال (دور) در ادرار ترشح ميگردد.
در نتيجه هيپر اوريسمي (افزايش سطح اسيد اوريك خون)، اسيد اوريك به شكل كريستالهاي مونو سديم اورات در مفاصل و بافتهاي اطراف آن رسوب نموده كه موجب ايجاد درد و التهاب ميگردد. اسید اوریک در بافت نرم هم رسوب میکند که به آن توفی (Tophi) میگویند. در اينجا اندازهگيري اسيد اوريك به افتراق آرتريت نقرسي از آرتريت غير نقرسي كمك مينمايد. همچنين مقادير بالاي اسيد اوريك به عنوان يك ريسك فاكتور غير مستقيم براي بيماريهاي كرونر قلبي محسوب ميشود. اشباع سرم تقريباً در غلظت 7mg/dl اورات رخ ميدهد. دلايل ايجاد هيپراوريسمي به طور كلي ناشي از افزايش توليد و يا كاهش دفع اسيد اوريك ميباشد.
به طور كلي، بيشترين اهميت اندازهگیری اسید اوریک برای ارزیابی کارکرد کلیه و همچنین بیماریهایی مانند نقرس و لوسمی است که در آنها افزایش تولید و تخریب سلولی وجود دارد. در بیماران بستری نقص کارکرد کلیه یکی از علل شایع افزایش اسید اوریک و نقرس از کمترین موارد بروز اسید اوریک بالاست. شيوع نقرس به ميزان 13/6مورد در هر 1000 مرد و 6/4 مورد در هر 1000 زن برآورد ميگردد. شواهد موجود نشان ميدهند كه ميزان شيوع اين بيماري رو به افزايش است. پيك شيوع اين بيماري در ميانسالي و در مردان ميباشد. این آزمایش همچنین در تخمین پیشآگهی اکلامپسی کاربرد دارد، زیرا سطح اسید اوریک خون، منعکس کننده شدت آسیب کبدی در مسمومیت حاملگی است.
افزايش ميزان اسيد اوريك ادرار را هيپراوريكوزوري ميگويند. در صورتی که غلظت اسید اوریک ادرار به حد فوق اشباع برسد، کریستالیزه شده و تشکیل سنگهاي کلیوی را میدهد که میتواند باعث انسداد مجاري ادراري شود. در مایعات بدن اسید اوریک را به صورت نمک اورات سدیم و خود اسید اوریک مشاهده مينماييم.
دفع ادراري اسيد اوريك به سطح پلاسمايي اسيد اوريك، فيلتراسيون گلومرولي و ترشح توبولي اسيد اوريك در ادرار بستگي دارد. از آنجا که اکثر سنگهای دستگاه جمع کننده ادرار از اسید اوریک تشکیل شدهاند، با قلیایی کردن ادرار میتوان تشکیل سنگهاي ناشي از اسيد اوريك را کاهش داد.
نمونهگيري
نمونه مورد نياز شامل سرم، پلاسماي هپارينه و يا EDTAدار و ادرار ميباشد. ضد انعقادهاي حاوي فلورايد و يا سيترات نبايد مورد استفاده قرار گيرند، همچنين نمونههاي مورد نياز براي آزمايش اسيد اوريك بايد عاري از هموليز بوده و ليپميك نباشند. برخي منابع توصيه ميكنند كه براي آزمايش اسيد اوريك بايستي شخص به مدت حداقل 8 ساعت ناشتا باشد. براي اندازهگيري اسيد اوريك ادرار معمولاً نمونه ادرار 24 ساعته مورد نياز است. پايداري اسيد اوريك سرم و يا پلاسما در دماي 20 تا 25 درجه سانتيگراد به مدت 3 روز، در دماي 4 تا 8 درجه سانتيگراد به مدت 7 روز و در دماي 20- درجه سانتيگراد به مدت 6 ماه است. پايداري اسيد اوريك ادرار در دماي 20 تا 25 درجه سانتيگراد به مدت 4 روز ميباشد.
روشهاي اندازهگيري اسيد اوريك
براي اندازهگيري سطح اسيد اوريك به طور معمول از دو روش اوريكاز (آنزيماتيك) و فسفوتنگستيك اسيد (كالريمتريك) استفاده ميشود. سطح اسید اوریک را میتوان با روشهای رنگ سنجی اندازهگیری نمود.
اصول اندازهگيري اسيد اوريك
– روش فسفوتنگستيك اسيد (PTA)
روش فسفوتنگستيك اسيد به فيلتراي عاري از پروتئين سرم و يا پلاسما نياز دارد. واكنش انجام شده در طي اندازهگيري اسيد اوريك به روش فسفوتنگستيك اسيد در زير آمده است.
پروتئينهاي سرم بايد به منظور جلوگيري از تداخل در اندازهگيري اسيد اوريك به روش فسفوتنگستيك اسيد، قبل از اندازهگيري نمونه، حذف شوند. گلوكز، اسيد آسكوربيك، گلوتاتيون، هموگلوبين و داروهايي از قبيل استامينوفن و كافئين ممكن است موجب تداخل شوند.
– روش اوریکاز
روش اوریکاز براي اندازهگيري اسيد اوريك اختصاصیتر بوده و در اغلب آزمايشگاهها از اين روش استفاده ميگردد. واكنش انجام شده در طي اندازهگيري اسيد اوريك به روش اوریکاز در زير آمده است.
كاهش جذب نوري در طول موج 293 نانومتر متناسب با ميزان از دست رفتن اسيد اوريك در طي اين واكنش ميباشد، در نتیجه دسترسی به کیفیت بالا و تدارکات کم هزینه آنزیم باکتریایی، روشهای اوریکاز عملی و رایج شدهاند. در اين روش، رسوب اولیه پروتئین ضروری نيست. در اکثریت روشهای اوریکاز تنها مقادير بالاي پروتئينها و ليپيدها ممكن است ايجاد تداخل نمايند. تداخل منفي ممكن است در حضور گزانتين و هموگلوبين رخ دهد.
براي اندازهگيري اسيد اوريك ادرار بايد نمونه ادرار را به نسبت 1 به 10 با آب مقطر رقيق نمود، براي مثال بايد μL 100از ادرار را به ml 1 از آب مقطر افزود و سپس عدد به دست آمده را در 11 ضرب نمود.
عوامل تداخل کننده در اندازهگيري اسيد اوريك
– استرس ممكن است موجب افزایش سطح اسید اوریک گردد.
– داروهای حاجب اشعه X از طريق افزایش دفع اسید اوریک، موجب افزايش سطح اسيد اوريك در نمونه ادرار و کاهش سطح آن در سرم میگردند.
– تزریق مواد حاوی مقدار زیادی پروتئین مانند تغذیه کلی از راه غیر گوارشی میتواند سبب افزایش اسید اوریک گردد.
– هموگلوبين بيشتر از200 mg/dl
– بيليروبين بالاتر از mg/dl 5.6
– داروهای افزاینده سطح اسيد اوريك سرم عبارتند از: الکل، اسید آسکوربیک، آسپیرین (دوز پايين)، کافئین، سیسپلاتین، دیازوکسید، ديورتيكها، اپینفرین، اتامبوتول، لوودوپا، متیل دوپا، اسید نیکوتینیک، فنوتیازینها و تئوفیلین.
– داروهایی که موجب کاهش سطح اسيد اوريك سرم میگردند شامل آلوپورینول، آسپیرین (دوز بالا)، آزاتيوپرين، کلوفیبرات، کورتیکواستروئیدها، استروژنها، انفوزیونهای گلوکز، گایفنزین، مانيتول، پروبنسيد، فبوكسوستات و وارفارين ميباشند. پروبنسيد با مهار بازجذب اسيد اوريك در توبولهاي پروكسيمال موجب كاهش سطح اسيد اوريك سرم ميگردد. آلوپورينول و فبوكسوستات نيز از طريق مهار گزانتين اكسيداز و مهار توليد اسيد اوريك موجب كاهش سطح اسيد اوريك سرم ميشوند.
– داروهایی که ممكن است موجب افزايش سطح اسيد اوريك ادرار شوند شامل اسيد آسكوربيك، كلسيتونين، سيترات، ديكومارول، استروژنها، استروئيدها، رنگهاي حاوي يد، گليسرول، پروبنسيد، ساليسيلاتها، فنل سولفون فتالئين و تتراسيكلينهاي تاريخ گذشته ميباشند.
افزايش اسيد اوريك سرم
ريسك فاكتورهاي ايجاد هيپراوريسمي شامل افزايش وزن بدن، افزايش سطح كراتينين و يا اوره سرم، مصرف الكل و جنس مذكر ميباشند. بسیاری از علل هيپراوريسمي نامشخص هستند كه به همین دلیل به آنها ایدیوپاتیک میگویند. هيپراوريسمي در نقرس، مصرف رژيم غذايي غني از پروتئين، بيماريهاي ژنتيكي ارثي متابوليسم پورينها (مانند سندروم لشنيهان)، سرطانهاي متاستاتيك، مولتيپل ميلوما، لوكميها، شيمي درماني، هموليز، رابدوميوليز (مانند ورزش سنگين، سكته قلبي، له شدگی و صرع)، بيماريهاي مزمن كليوي، اسيدوزيس (كتوتيك و يا لاكتيك)، كاهش پتاسيم سرم، دهيدراتاسيون، درمان با ديورتيكها (از طريق ايجاد دهيدراتاسيون) و هيپوتيروئيديسم مشاهده ميشود. تزریق مواد حاوی مقدار زیاد پروتئین مانند تغذیه کلی از راه غیر گوارشی میتواند باعث افزایش اسید اوریک شود. افزایش مصرف پورینها؛ مثلاً بعضی از غذاها مانند جگر، لوزالمعده، کلیه و ماهی کولی اسید نوکلئیک بالایی دارند.
اهميت اندازهگيري اسيد اوريك معمولاً در تشخيص نقرس صورت ميگيرد كه ميتواند به صورت اوليه و يا ثانويه ايجاد شود. در نقرس اوليه، نقص در سنتز و يا دفع اورات در نتيجه اختلال در مسيرهاي سنتز و دفع اسيد اوريك رخ ميدهد، در حالي كه در نقرس ثانويه افزايش سطح اسيد اوريك، ناشي از برخي بيماريهاي ديگر است. از جمله اختلالات ديگر كه منجر به افزايش سطح اسيد اوريك سرم ميگردند (نقرس ثانويه)، به افزايش بازگردش اسيد اوريك (پليسيتمي، لوكمي، آنمي هموليتيك مزمن)، پره اكلامپسي، پسوريازيس، هيپرتريگليسريدمي، نارسايي مزمن كليوي (كاهش ميزان فيلتراسيون گلومرولي، كاهش توده توبولها، مهار رقابتي ترشح توبولي اورات (توسط لاكتات در ديابت و استو استات در گرسنگي) و اختلال در ترشح توبولي اورات توسط دوزهاي پايين ساليسيلاتها ميتوان اشاره نمود.
در طي همولیز، اسید نوکلئیک و ATP موجود در گلبولهاي قرمز به جریان خون ریخته ميشوند كه سپس در کبد به اسید اوریک تبدیل شده و سطوح اسید اوریک را افزایش میدهند. مصرف الکل سرعت تجزیهی ATP را در کبد بالا برده و باعث افزایش تولید اسید اوریک میشود. کتواسیدها (کتواسیدوز دیابتی یا الکلی) ممکن است برای دفع توبولار با اسید اوریک رقابت کرده و با کاهش دفع اسید اوریک از طريق ادرار، موجب افزايش سطح اسید اوریک سرم شوند.
كاهش اسيد اوريك سرم و يا پلاسما
كاهش اسيد اوريك سرم (هيپواوريسمي) به طور كلي در اختلال در بازجذب توبولي (سندرم فانكونيريال ساليسيلاتها در دوز بالا) و بيماريهاي كبدي (كاهش توليد در سيروز، بيماري ويلسون) مشاهده ميشود. هيپواوريسمي در مسموميت با سرب و آتروفي زرد كبدي نيز مشاهده ميشود. اختلال شدید عملکرد کبد باعث عدم ساخت اسید اوریک و در نتيجه کاهش سطح سرمي آن میشود. اسیدوز مزمن به دلیل مصرف بیش از حد الکل باعث کاهش ترشح اسید اوریک از توبولهای کلیوی به داخل ادرار میگردد.
یکی از مواردی که اغلب همراه و مرتبط با کاهش اسید اوریک سرم میباشد، بیماری MS است. نشان داده شده است كه در بیماران مبتلا به MS، در فاز تشخیص ابتدایی سطح اسید اوریک سرم كمتر از محدوده نرمال بوده كه در حالت بهبود بیماری به ميزان طبيعي رسيده و در عود مجدد بیماری مجدداً كاهش مييابد. همچنین نشان داده شده است كه مصرف اسید اوریک در حیوانات در بهبود MS و جلوگیری از عود بیماری مؤثر است. مصرف مکملهای خوراکی اسید اوریک همرا با نوکلئوزید اینوزین میتواند بدون داشتن عوارض جانبی، اثر خوبی در بهبود بیماری MS داشته باشند.
مقادير نرمال
مقادير طبيعي اسيد اوريك براي افراد بالغ و مسن و در هر دو جنس در جدول زير آمده است:
سطح اسيد اوريك سرم بر حسب سن و جنس تغییر میكند؛ به طور كلي، سطح سرمي اسيد اوريك در مردان بالاتر از زنان ميباشد. با افزايش سن، ميزان اوراتها در مردان ثابت مانده و يا كاهش مييابد؛ در حالي كه در زنان، پس از يائسگي افزايش مييابد. در سه ماهه سوم حاملگي و سال اول زندگي، سطح سرمي اسيد اوريك بالاتر ميباشد. مقادير بيشتر از mg/dl 12 از اسيد اوريك سرم را مقادير بحراني اسيد اوريك ميگويند.
مقادير طبيعي اسيد اوريك ادرار 24 ساعتهmg/dl 250-750 ميباشد.
منابع:
1- رستمي م.، جرفي م. و عليمحمدي م. آزمايشهاي كاربردي در مامايي. انتشارات معتبر. اهواز. 1390. چاپ اول.
2- علیمحمدی م و رستمی م. بیوشیمی عملی با تکیه بر نکات بالینی. انتشارات راز نهان. تهران. 1390. چاپ اول.
3-Tietz Textbook of Clinical Chemistry and Molecular Diadnosis. 2006; 4th Edition.
4-Henrys Clinical Diagnosis and Management by Laboratory Methods. 2007; 21st Edition.
5-Bernard JH. Clinical diagnosis and management by laboratory Methods. 19th Edition. New York. W.B.Saunders Company. 1996; PP: 142-147, 164-165, 241-243.
6-Lawrence A. Kaplan and Amadeo J. Clinical chemistry. 5th Edition.1989.
7-Toncev G, Milicic B, Toncev S and Samardzic G. Serum uric acid levels in multiple sclerosis patients correlate with activity of disease and blood-brain barrier dysfunction. Eur J Neurol. 2002; 9(3):221-226.
8-Spitsin S and Koprowski H. Role of uric acid in multiple sclerosis. Curr Top Microbiol Immunol. 2008; 318:325-342.
مزایا و معایب آزمایشهای روماتولوژی(در تب جدید مرورگر باز می شود )
سندرم لش- نیهان Lesch-Nyhan Syndrome(در تب جدید مرورگر باز می شود )
کاهش 70 درصدی خطاهای آزمایشگاهی با دانستنیهای قبل از آنالیز 6(در تب جدید مرورگر باز می شود )
برای دانلود پی دی اف بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام