روشهای آزمایشگاهی و استانداردهای بینالمللی در تشخیص اختلالات انعقادی
(بخش اول)
رویکرد عملی در تشخیص آزمایشگاهی و ملکولی کمبود فاکتور سیزده
(بخش سوم)
اکبر درگلاله1، شادی طبیبیان2، دکتر شعبان علیزاده3، یداله فرشی2، مریم سادات حسینی2، فاطمه روشن ضمیر2
- دانشجوی دکترای تخصصی هماتولوژی و بانک خون، گروه هماتولوژی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
- کارشناس ارشد هماتولوژی و بانک خون، گروه هماتولوژی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
- استادیار، دکترای تخصصی هماتولوژی و بانک خون، گروه هماتولوژی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
نویسنده مسئول:
- اکبر درگلاله، گروه هماتولوژی و بانک خون دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
تست کمی در تشخیص آزمایشگاهی کمبود فاکتور سیزده (سنجش فعالیت و آنتیژنی فاکتور)
چنانچه بیمار با روشهای کیفی تشخیص کمبود فاکتور سیزده، مشکوک به کمبود این فاکتور شد، باید به دنبال آن سنجشهای کمی فعالیت و آنتیژنی فاکتور سیزده برای تأیید و طبقهبندی استفاده شود. روشهای کمی بر سنجش کیفی ارجح میباشند، زیرا روشهای کمی قادر به تشخیص فرم ارثی و اکتسابی بیماری بوده و میتوان با این روشها، اشکال خفیف، متوسط و شدید بیماری را شناسایی کرد. سنجش کمی همچنین برای پایش بیماران تحت درمان استفاده میشود و کمتر تحتتأثیر هپارین یا اختلالات فیبرینوژن قرار میگیرد.
سنجش فعالیت فاکتور سیزده
سنجش کمی فعالیت عملکردی فاکتور سیزده قادر به تشخیص همه اشکال بیماری از جمله کمبود شدید، متوسط و خفیف میباشد. علاوه بر این، این روش میتواند فرم ارثی را از فرم اکتسابی بیماری افتراق دهد، بنابراین از این روشها برای تشخیص دقیق بیماری استفاده میکنند. روشهایی که برای اندازهگیری فعالیت فاکتور سیزده استفاده میشوند در ادامه به تفکیک آورده شدهاند.
1: سنجش فتومتری
این روش بر پایهی آزادسازی آمونیاک در مرحله اول واکنش ترانسگلوتامینازی فاکتور سیزده میباشد. در این روش، زیرواحد A فاکتور سیزده (FXIII-A) سوبسترای با وزن مولکولی کم را با الیگونوکلئوتید حاوی گلوتامین اتصال متقاطع میدهد. در ادامه، آمونیاک در طول این واکنش آزاد شده و با واکنش وابسته به NAD(P) بصورت فتومتری اندازهگیری میشود. در این آزمایش، کاهش جذب نوری نشاندهنده کمبود فاکتور سیزده میباشد. از مهمترین مزایای این روش این است که روشی به نسبت سریع است، در آنالیزرهای انعقادی مختلف قابل اجراست و قادر به پایش یک واکنش در 340 نانومتر بوده و یک مرحلهای و سینتیک واقعی میباشد. از سویی این روش دارای معایبی چون حساسیت پایین میباشد که به عنوان بزرگترین ایراد این روش شناخته میشود. محدوده تشخیص این روش در حدود 5-3% است، علاوه بر این عدم وجود نمونه بلانک[1] در کیتهای تجاری، منجر به کاهش دقت این روش میشود. نمونهی پلاسمای بلانک برای اصلاح برخی از واکنشهای تولید آمونیاک و مصرف NADH که مستقل از فعالیت زیرواحد A فاکتور سیزده موجود در پلاسما است، ضروری میباشد. در صورت عدم استفاده از این بلانک، فعالیت فاکتور سیزده به اشتباه بیشتر از مقدار واقعی تخمین زده خواهد شد. تخمین بیش از حد فاکتور سیزده، در افرادی طبیعی با سطح طبیعی فعالیت فاکتور سیزده مشکل خاصی ایجاد نمیکند، اما در بیماران با کمبود شدید فاکتور سیزده میتواند در تشخیص و فرایند درمان بیماری بسیار تأثیرگذار باشد. رایجترین کیتهای در دسترس برای این روش شامل بریکروم[2] فاکتور سیزده (Dade Behring, Marburg, Germany)، REA-chrom فاکتور سیـــــزده (Reanal, Budapest, Hungry) و Technochrom فاکتور سیــــــــــــــــــــــــــــزده (Technoclone, Vienna, Austria) میباشند.
مزایا و معایب روش فتومتریک
از آنجایی که مقدار کمی از فاکتور سیزده (10-5%) برای انجام هموستاز طبیعی در بدن کافی میباشد، تخمین بالاتر از مقدار واقعی فاکتور سیزده میتواند نتایج بالینی خطرناکی به بار آورد به همین دلیل در هنگام استفاده از کیتهایی که بر اساس روش فتومتریک عمل میکنند باید این موضوع را مدنظر قرار داد. نتایج گزارش شده در مطالعهی Lim و همکارانش نشان داد که سطح فعالیت فاکتور سیزده در بیماران دارای کمبود شدید فاکتور سیزده (2%<) به وسیله کیت بریکروم در محدوده 14-8% قرار گرفته بود. در مطالعه Levente Karrati و همکارانش در سال 2000، مشخص گردید که روش بریکروم فعالیت فاکتور سیزده را 8 % بیش از مقدار واقعی نشان میدهد که با جایگزینی NADPH با NADH تا حدودی این خطا کاهش مییابد اما مشکل کاملاً حذف نمیشود. اگر نمونهی بلانک به صورت تجاری فراهم نگردید، مشکل تخمین بیش از حد را میتوان به وسیله آماده کردن نمونه بلانک در آزمایشگاه با افزودن ذرات یدواستامید[3] به نمونه بلانک حذف کرد.
2: روش الحاق پوتریسین[4]
این روش برپایه اندازهگیری فلورسانس میباشد. آمینواسید بیوتینه شده (گلیسین-اتیل استر) به صورت کوالانس با باقیمانده آمینواسید گلوتامین در سوبسترای پروتئینی فاکتور سیزده اتصالات متقاطع ایجاد کرده و آمینواسید متصل نشده خارج میشود. کیتی که برای این روش مورد استفاده قرار میگرفت Pefakit FXIIID Kit (Pentapharm, Basel, Switzerland) بود.
مزایا و معایب روش الحاق پوتریسین
این روش دارای حساسیت بالا است، اما زمانبر بوده و استاندارد کردن آن مشکل میباشد، علاوه بر این استفاده کردن از این روش در آنالایزرهای بالینی دشوار میباشد. روش الحاق پوتریسین به میزان قابلتوجهی به پلیمورفیسم شایع Val34Leu زیرواحد A فاکتور سیزده حساس بوده و باعث افزایش فعالیت فاکتور سیزده میشود.
3: روش فلورسانس
این روش برپایه فعالیت ایزوپپتیداز فاکتور سیزده بوده که توسط Parameswarn و همکارانش توصیف شده است. کیت در دسترس برای این روش N-zymebio Tec (Darmstadt Germany) میباشد. در مقایسه با روش فتومتریک این روش مستقیم و ساده میباشد.
مزایا و معایب روش فلورسانس
به گفته Kai Oertel و همکارانش در سال 2007، روش فلورومتریک شدیداً وابسته به میزان آنتیژنی فاکتور سیزده میباشد. این مطالعه نشان داد که در شرایطی مانند کمبود شدید فاکتور سیزده که سطح فاکتور سیزده به اشتباه بالا گزارش میشود، این روش یک جایگزین سودمند و عالی برای روش فتومتریک میباشد. در این مطالعه محدوده فعالیت تشخیص داده شده برای فاکتور سیزده توسط این روش 0/07 تا 0/14 درصد میباشد.
محدودیتهای روش سنجش فعالیت فاکتور سیزده
روشهای کمی فعالیت فاکتور سیزده قادر به افتراق فعالیت پایین فاکتور سیزده به دلیل حضور آنتیبادیهای خودی و یا کمبود واقعی فاکتور سیزده نمیباشد. پلاسمای لیپمیک و بالا رفتن آمونیاک به طور کاذب باعث افزایش فعالیت فاکتور سیزده در روشهای کمی فعالیت فاکتور سیزده میشوند. برای به حداقل رساندن اثر این عوامل مداخلهگر، نمونه پلاسمای بلانک به موازات نمونه دارای فعالیت فاکتور سیزده در بیماران با فعالیت کمتر از 10%، به منظور اصلاح خطای ناشی از NADPH در پلاسما و جلوگیری از برآورد بیش از حد فعالیت فاکتور سیزده که ممکن است از نظر بالینی دارای اهمیت باشد، توصیه میشود. علاوه بر این پلاسمای ایکتریک منجر به کاهش کاذب فعالیت فاکتور سیزده در روش های کمی اندازهگیری فعالیت فاکتور سیزده میشود.
سنجش آنتیژنی فاکتور سیزده
امروزه چندین روش برای اندازهگیری سطح آنتیژنی زیرواحد A، زیرواحد B و کمپلکس A2B2 فاکتور سیزده وجود دارد. با توجه به مطالعهی Peihong و همکارانش در سال 2014، 80 درصد از آزمایشگاههایی که آزمایش تعیین سطح آنتیژن فاکتور سیزده را انجام میدهند از روش HemosIl به صورت یک روش خودکار یا لاتکس برای سنجش زیرواحد A استفاده میکنند. چندین روش الایزا با استفاده از آنتیبادیهای منوکلونال ضد زیرواحد A و B برای تشخیص کمپلکس A2B2 فاکتور سیزده ایجاد شده است. هر چند روش الکتروایمنواسی[5] (EIA) به صورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، ولی این روش به اندازه کافی حساس نمیباشد. استفاده از روشهای رادیوایمنواسی (RIA) برای اندازهگیری زیرواحدهای A و B دشوار بوده و ممکن است باعث ایجاد خطا در اندازهگیری سطح آنتیژنی فاکتور سیزده شود.
Yorifuji و همکارانش در سال 1988 از دو روش ساندویچ الایزا برای افتراق زیرواحد B آزاد از زیرواحد B در شکل کمپلکس با زیرواحد A در پلاسما استفاده کردند، آنها همچنین فرم پیشآنزیم کمپلکس A2B2 فاکتور سیزده را اندازهگیری کردند. در مطالعهی Yorifuji و همکارانش دخالت فیبرینوژن با این روش و همچنین دخالت زیرواحد آزاد B با تعیین کمپلکس A2B2 فاکتور سیزده در روش دوم مورد بررسی قرار نگرفت. با توجه به این مشکلات،Eva Katona و همکارانش روش جدید الایزای ساندویچ یک مرحلهای با استفاده از آنتیبادیهای منوکلونال ضد زیرواحدهای A و B که به ترتیب با پرکسیداز ترب کوهی (HRP) و بیوتین نشاندار شده بودند را شرح دادند، که برای اندازهگیری مقدار بسیار کم کمپلکس فاکتور سیزده پلاسمایی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور سیزده هموزیگوت، بسیار حساس و اختصاصی بودند. این آزمایش را میتوان در کمتر از 2 ساعت انجام داد. زیرواحد B آزاد و فیبرینوژن در این روش تداخلی ایجاد نمیکنند و نتایج نیز میتوانند به صورت غلظت گزارش شوند. در سال 2001، Eva Katona و همکارانش یک روش جدید الایزا توصیف کردند که برای تعیین مقدار زیرواحد A از دو آنتیبادی منوکلونال علیه اپیتوپهای مختلف این زیرواحد استفاده شد. این روش بسیار حساس و سریع بوده و میتواند غلظت زیرواحد A را با دقت بالا در مقادیر اندک در پلاسما و سلولهای لیز شده تشخیص دهد. در پایان پس از تأیید کمبود فاکتور سیزده با اندازهگیری فعالیت فاکتور سیزده، سنجش آنتیژنی میتواند برای تأیید و طبقهبندی کمبود فاکتور سیزده به شرح زیر انجام شود:
- اندازهگیری فرم تترامری فاکتور سیزده (A2B2) در پلاسما
- اندازهگیری آنتیژنی زیرواحد A و B در پلاسما (در صورتی که غلظت آنتیژنی فرم تترامری فاکتور سیزده کم باشد).
- اندازهگیری فرم دایمر زیرواحد A در پلاکت
کیت الایزا برای اندازهگیری فاکتور سیزده انسانی در شرایط آزمایشگاهی (UK، Cambridge) برای اندازهگیری کمی فاکتور سیزده در پلاسما، سرم و محلول کشت سلولی طراحی شده است.
سنجش مهارکننده بر علیه فاکتور سیزده
اگر چه ایجاد مهارکننده بر علیه فاکتور سیزده یک پدیده بسیار نادر میباشد، اما برای افتراق کمبود فاکتور سیزده اکتسابی و مادرزادی در بیماران با علائم خونریزی دهنده باید آزمایشهای غربالگری آنها نرمال باشد، باید در نظر گرفته شود. در کمبود فاکتور سیزده مادرزادی، به دنبال تزریق فاکتور سیزده اگزوژن، سیستم ایمنی تحریک شده و ایجاد آنتیبادی برعلیه فاکتور سیزده میکند. هنگامی به وجود مهارکننده شک میشود که به دنبال تزریق فاکتور سیزده، خونریزی بیمار متوقف نشود. مهارکننده فاکتور سیزده از نوع ایمونوگلوبولین G از زیرکلاس 1 (مونوکلونال IgG1) بوده که در آن زنجیره سبک منحصراً زنجیرهی λ میباشد. این مهارکننده عمدتاً به طور خودبخودی و یا در بیمارانی که تحت درمانهای جایگزینی بلندمدت یا تحت درمان با داروهای خاص از جمله ایزونیازید، پنیسیلین، فنیتوئین و همچنین پراکتولول و آمیودارون هستند، ایجاد میشود. همچنین در چند مورد، این مهارکننده با بیماریهای زمینهای مانند گاماپاتی مونوکلونال با اهمیت ناشناخته (MGUS)[6]، آرتریت روماتوئید و لوپوس اریتماتوس سیستمیک گزارش شده است. از آنجا که ایجاد این مهارکننده معمولاً همراه با تمایل بالا به خونریزیهای شدید همراه است، تشخیص زودهنگام مهارکننده و مدیریت بیماری از اهمیت ویژهای برخوردار است. بیمارانی که در آنها مهارکننده فاکتور سیزده ایجاد شده است، علاوه بر درمانهای جایگزین، همچنین نیازمند پلاسمافرز و یا مصرف داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی مانند کورتیکواستروئیدها و سیکلوفسفامید هستند که ممکن است باعث کاهش تیتر مهارکننده و بهبود شرایط بالینی بیماری شود. با این وجود استفاده از پلاسمافرز به دلیل اثر کوتاهمدت آن، در چنین بیمارانی چندان توصیه نمیشود. ریتوکسیماب انتخاب دیگری برای درمان میباشد که ممکن است به تنهایی یا در ترکیب با سایر داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی تجویز شود.
غربالگری و سنجش کمی از مهارکننده فاکتور سیزده
برای تعیین اینکه آیا یک مهارکننده فاکتور سیزده وجود دارد یا نه، روش پلاسمای مخلوط مطالعه مفیدی خواهد بود. در این روش، سنجش حلالیت لخته در مخلوطی با حجم مساوی از پلاسمای بیمار و پلاسمای طبیعی بررسی میشود. اگر پس از افزودن پلاسمای نرمال نتیجه آزمایش حلالیت لخته طبیعی شد دال بر وجود نقص ارثی فاکتور میباشد ولی در صورتی که نتیجه آزمایش تصحیح نشد، ممکن است که مهارکننده فاکتور سیزده وجود داشته باشد. آزمایش حلالیت لخته در این موارد فقط قادر به شناسایی آنتیبادیهای خنثیکننده میباشد.
در ادامه، برای چنین مواردی، بررسی حضور آنتیبادیهای غیر خنثیکننده بر علیه زیرواحدهای A و B بوسیله روش اتصالی توصیه میشود. در این روش آنتیبادیهای IgG موجود در پلاسمای بیمار با فاکتور A2B2، A2 و B خالص شده موجود در چاهکهای پلیت الایزا یا سديم دودسيل سولفات- پلي اكريلاميدژل الكتروفورز شناخته میشود، متصل میشود
بررسی بیشتر مهارکننده فاکتور سیزده از طریق تیتراسیون آنتیبادی که معمولاً با استفاده از روش بتسدا انجام میشود، صورت میگیرد. در روش مرسوم، اندازهگیری فعالیت فاکتور سیزده بعد از انکوباسیون پلاسمای بیمار و کنترل در غلظتهای مختلف به مدت 2 ساعت در 37 درجه سانتیگراد انجام میگیرد. رقت معکوس پلاسمای بیمار که منجر به باقی ماندن 50٪ از فعالیت فاکتور سیزده میشود به عنوان تیتر مهارکننده فاکتور سیزده با واحد بتسدا (BU) در نظر گرفته میشود.
تشخیص ملکولی کمبود فاکتور سیزده
کمبود فاکتور سیزده ارثی یک اختلال نادر اتوزومال مغلوب بوده که اکثراً ناشی از موتاسیون در ژن زیرواحد A میباشد. نقص ملکولی در این زیرواحد با شیوع یک نفر در هر 2 میلیون نفر رخ میدهد. رایجترین نقص مولکولی در زیرواحد A فاکتور سیزده جهش بدمعنی (بیش از 50%) میباشد. جهش بیمعنی و حذف/ اضافه از دیگر نقصهای معمول ژن زیرواحد A فاکتور سیزده در بیماران مبتلا کمبود فاکتور هستند. چندین جهش شایع که باعث نقص ارثی کمبود فاکتور سیزده در میان جوامع مختلف میشود، شناسایی شده است. در بین بیماران اروپایی شایعترین جهش IVS5-1G>A میباشد و در میان بیماران اروپایی با ملیتهای مختلف از جمله؛ بیماران هلندی، لهستانی، انگلستانی و چند ملیت دیگر مشاهده شده است. جهش Arg661stop در اگزون 14 ژن زیرواحد A فاکتور سیزده نقص شایع دیگری در میان بیماران اروپایی بوده و در فنلاند، سوئیس، لهستان، سوئد و غیره گزارش شده است. این جهش شایع در هند نیز مشاهده شده است. همچنین جهش Arg326Gln در ژن زیرواحد A در بیمارانی با ملیت آلمانی و هلندی مشاهده شده است، بنابراین در بیماران مبتلا در اروپا، این سه جهش میتوانند به عنوان نخستین گام در تشخیص ملکولی کمبود فاکتور سیزده انتخاب شوند. در بیماران ایرانی مبتلا به کمبود فاکتور سیزده، اولین جهش انتخاب شده باید Trp187Arg باشد که در 348 بیمار مبتلا به مولکولی کمبود فاکتور سیزده مادرزادی مشاهده شده است. جهش دوم انتخاب شده در این بیماران باید Arg77His باشد که یک جهش مکرر در میان بیماران ایرانی مبتلا به کمبود فاکتور سیزده میباشد. در میان بیماران هندی، جهش در اگزونهای شماره 6 و 10 به صورت مکرر مشاهده شده است. به نظر میرسد که پلیمورفیسم IVS1 A246G شایعترین پلیمورفیسم فاکتور سیزده در بیماران هندی بوده و یک نشانگر تشخیصی مناسب برای کمبود فاکتور سیزده در این کشور میباشد. روش PCR-RFLP و یا PCR و به دنبال آن سکانس کردن چند اگزون خاص و محدود برای پیگیری کمبود فاکتور سیزده در این چند کشور میتواند به عنوان اولین مارکر نشانگر تشخیصی ژنتیکی استفاده شود، اما در دیگر نقاط جهان جهش تکرارشونده عامل بیماری مشاهده نشده و بیش از 120 جهش مختلف پراکنده در سراسر ژن فاکتور سیزده وجود دارد که تعیین توالی کامل آن را اجتناب ناپذیر میسازد.
تعداد کمی از جهش در ژن زیرواحد B مشاهده شده است و با توجه به نقش این فاکتور به عنوان حامل زیرواحد A، جهش در این زیرواحد با کمبود فاکتور سیزده شدید همراه نیست. به دلیل اندازه کوچکتر ژن زیرواحد B، تشخیص جهش در این زیرواحد راحتتر است.
بررسی توالی DNA
ژن زیرواحد A دارای 15 اگزون و 160 کیلو باز بوده که اندازه بزرگ این ژن، تعیین توالی را به عنوان روش غربالگری برای جهشهای ناشناخته در ژن فاکتور سیزده، دشوار میسازد، اما به علت فقدان نقص ژنتیکی شایع در جمعیت عمومی، استفاده از این روش در بیشتر بیماران اجتنابناپذیر است. گرچه، PCR-RFLP و PCR با یک تعیین توالی محصول PCR را میتوان به عنوان یک روش تشخیصی قابل اعتماد در برخی از بیماران از جمله بیماران ایرانی، سوئیسی و فنلاندی در نظر گرفت، اما حتی در این بیماران هنگامی که روش غربالگری استفاده شده برای تشخیص جهش ناموفق باشد، تعیین توالی کل ژن فاکتور سیزده ممکن است اجتنابناپذیر باشد. در تکنیکهای جدید تعیین توالی، تنها مقدار کمی از DNA الگو موردنیاز میباشد. هنگامی که یک جهش خاص در یک خانواده و یا بستگان نزدیک بیمار شناسایی شد و یا اثر بنيانگذار (Founder effect) تأیید شد، تشخیص بیماران و یا حاملین بیماری را به سادگی میتوان با روش PCR و در پی آن تعیین توالی قطعه تکثیرشده و یا هضم توسط آنزیم محدودکننده (PCR-RFLP) که در آن جایگاه جهش جایگاهی برای آنزیم محدودکننده ایجاد کرده است، انجام داد. با توجه به فقدان جهش شایع و همچنین اندازه کوچکتر ژن زیرواحد، تعیین توالی کل ژن از این زیرواحد در افراد مشکوک به نقص در این زیرواحد برای شناسایی نقص ژنتیکی احتمالی عملیتر است.
تشخیص پیش از تولد[7]
خونریزی بند ناف و خونریزی داخل جمجمهای از عوامل خونریزیدهنده تهدیدکننده حیات در میان نوزادان مبتلا به کمبود فاکتور سیزده مادرزادی شدید میباشند. با توجه به این شیوع بالای این رخدادهای خونریزیدهنده، تشخیص پیش از تولد (PND) نقش بسیار مهمی در جنین در معرض خطر نقص فاکتور سیزده دارد. با شناسایی جهشهای ایجاد کننده کمبود فاکتور سیزده در خانواده جنین، PND به راحتی میتواند با روش PCR و پس از آن تعیین توالی یا RFLP در نمونه پرزهای جفتی[8] (CVS) در سه ماهه اول بارداری انجام گیرد. این نمونه باید قبل از استخراج DNA و تکثیر، به وسیله بافر فسفات سالین شستشو شود. با نمونهبرداری استاندارد میتواند بیش از 50 میکروگرم DNA بدست آورد. میتوان با تعیین توالی و یا PCR-RFLP وضعیت جنین را در 1 یا 2 روز پس از نمونهگیری تعیین نمود.
:References
- Eshghi P, Cohan N, Naderi M, Karimi M. Factor XIII deficiency: a review of literature. IJBC. 2012;4(2):85-91.
- Oertel K, Hunfeld A, Specker E, Reiff C, Seitz R, Pasternack R, et al. A highly sensitive fluorometric assay for determination of human coagulation factor XIII in plasma. Anal Biochem. 2007;367(2):152-8.
- Yorifuji H, Anderson K, Lynch GW, Van De Water L, McDonagh J. B protein of factor XIII: differentiation between free B and complexed B. Blood. 1988;72(5):1645-50.
- Katona É, Haramura G, Kárpáti L, Fachet J, Muszbek L. A simple, quick one-step ELISA assay for the determination of complex plasma factor XIII (A 2 B 2). Thromb Haemost. 2000;83(2):268-73.
- Katona É, Ajzner É, Tóth K, Kárpáti L, Muszbek L. Enzyme-linked immunosorbent assay for the determination of blood coagulation factor XIII A-subunit in plasma and in cell lysates. J Immunol Methods. 2001;258(1):127-35.
- Luo Y, Zhang G, Zuo W, Zheng W, Dai C. Acquired factor XIII inhibitor in monoclonal gammopathy of undetermined significance: characterization and cross-linked fibrin ultrastructure. Ann Hematol. 2010;89(8):833-4.
- Franchini M, Mannucci PM. Inhibitors of propagation of coagulation (factors VIII, IX and XI): a review of current therapeutic practice. Br J Clin Pharmacol. 2011;72(4):553-62.
- Graham JE, Yount WJ, Roberts HR. Immunochemical characterization of a human antibody to factor XIII. Blood. 1973;41(5):661-9.
- LUO YY, ZHANG GS. Acquired factor XIII inhibitor: clinical features, treatment, fibrin structure and epitope determination. Haemophilia. 2011;17(3):393-8.
- Otis PT, Feinstein DI, Rapaport SI, Patch MJ. An acquired inhibitor of fibrin stabilization associated with isoniazid therapy: clinical and biochemical observations. Blood. 1974;44(6):771-81.
- Krumdieck R, Shaw DR, Huang ST, Poon M-C, Rustagi PK. Hemorrhagic disorder due to an isoniazid-associated acquired factor XIII inhibitor in a patient with Waldenström’s macroglobulinemia. The American journal of medicine. 1991;90(1):639-45.
- Srivastava A, Brewer A, Mauser‐Bunschoten E, Key N, Kitchen S, Llinas A, et al. Guidelines for the management of hemophilia. Haemophilia. 2013;19(1):e1-e47.
- Kessel R, Hu C, Shore‐Lesserson L, Rand J, Manwani D. A child with acquired factor XIII deficiency: case report and literature review. Haemophilia. 2013;19(6):814-26.
- Blancher C, Jones A. SDS-PAGE and western blotting techniques. Metastasis Research Protocols: Springer; 2001. p. 145-62.
- Miller C, Platt S, Rice A, Kelly F, Soucie J. Validation of Nijmegen–Bethesda assay modifications to allow inhibitor measurement during replacement therapy and facilitate inhibitor surveillance. J Thromb Haemost. 2012;10(6):1055-61.
- Anwar R, Stewart AD, Miloszewski KJ, Losowsky MS, Markham AF. Molecular basis of inherited factor XIII deficiency: identification of multiple mutations provides insights into protein function. Br J Haematol. 1995;91(3):728-35.
- Biswas A, Ivaskevicius V, Seitz R, Thomas A, Oldenburg J. An update of the mutation profile of Factor 13 A and B genes. Blood Rev. 2011;25(5):193-204.
- Green AR. Postgraduate haematology: John Wiley & Sons; 2010.
- Ivaskevicius V, Windyga J, Baran B, Schroeder V, Junen J, Bykowska K, et al. Phenotype–genotype correlation in eight Polish patients with inherited Factor XIII deficiency: identification of three novel mutations. Haemophilia. 2007;13(5):649-57.
- Kulkarni BP, Nair SB, Vijapurkar M, Mota L, Shanbhag S, Ali S, et al. Molecular Pathology of Rare Bleeding Disorders (RBDs) in India: A Systematic Review. PLoS One. 2014;9(10):e108683.
- Gomez Garcia E, Poort S, Stibbe J, Sturk A, Schaap M, Kappers M, et al. Two novel and one recurrent missense mutation in the factor XIII A gene in two Dutch patients with factor XIII deficiency. Br J Haematol. 2001;112(2):513-8.
- Majid N, Younesi MR, Dorgalaleh A, Alizadeh S, Kazemi A, Tabibian S. Association between expression of MMP-2 and MMP-9 genes and pathogenesis of intracranial hemorrhage in severe coagulation factor XIII deficiency. Hematology. 2015
87. Naderi M, Alizadeh S, Kazemi A, Tabibian S, Zaker F, Bamedi T, et al. Central nervous system bleeding in pediatric patients with factor XIII deficiency: A study on 23 new cases. Hematology. 2014.
- Eshghi P, Cohan N, Lak M, Naderi M, Peyvandi F, Menegatti M, et al. Arg77His and Trp187Arg are the most common mutations causing FXIII deficiency in Iran. Clin Appl Thromb Hemost. 2012;18(1):100-3.
- Goodeve A. Laboratory methods for the genetic diagnosis of bleeding disorders. Clin Lab Haematol. 1998;20(1):3-20.
- Dalal A, Pradhan M, Agarwal S. Genetics of bleeding disorders. INTERNATIONAL JOURNAL OF HUMAN GENETICS. 2006;6(1):27.
- Peyvandi F, Kunicki T, Lillicrap D. Genetic sequence analysis of inherited bleeding diseases. Blood. 2013;122(20):3423-31.
- Killick CJ, Barton CJ, Aslam S, Standen G. Prenatal diagnosis in factor XIII-A deficiency. Archives of Disease in Childhood-Fetal and Neonatal Edition. 1999;80(3):F238-F9.
[1] – blank
[2] – Berichrom
[3] – Iodoacetamide
[4] – Putrescine incorporation assay
[5] – Electroimmunoassay
[6] – monoclonal gammopathy of undetermined significance
[7]– Prenatal diagnosis (PND)
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام