دكتر رضا ميرنژاد (استاد تمام دانشگاه)
تا همين اواخر، بارتونلائه از فاميل بارتونلاسيه و رده ريكتزياليس بوده، اما مطالعات ژنتيكي اخير نشان داده كه بارتونلا بيشتر از ريكتزيا، شبيه بروسلا است و در تقسیمبندی جدید جزو آلفا پرتئوباکترها قرار گرفته است.
جنس بارتونلا داراي باكتريهايي است كه قبلاً تحت عنوان بارتونلا و روچاليما طبقهبندي میشدهاند.
چهار گونه پاتوژن وجود دارد:
بارتونلا باسيليفرميس[1] كه سبب بيماري كاريون[2] میشود؛ بارتونلا (روچاليما) کوئینتانا[3]، عامل تب خندق[4] است و گاهي سبب آنژيوماتوزيس باسيلي میشوند؛ بارتونلا (روچاليما) هنسله[5]، عامل بيماري پنجه گربه[6] و عامل اصلي آنژيوماتوزيس باسيلي است و بارتونلا اليزابته[7] و بارتونلا وینسونی[8] كه در زخمهاي بعضي از مبتلايان به اندوكارديت عفوني يافت شده است.
بارتونلاها موجودات هوازي هستند كه سخت رشد بوده و رشد آرامي دارند. برخلاف ريكتزياها كه موجوداتي داخل سلولي هستند، بارتونلاها در محیطهای axenic رشد میكنند. آنها را میتوان در کشتهای سلولي از ردههای مختلف سلولهای يوكاريوتي كشت داد كه در اين روش بارتونلاها بهصورت تجمعات بزرگ داخل سلولي، داخل يك واكوئول يا سطح سلول رشد میکنند. منبع انرژي آنها گلوكز نبوده بلكه سوكسينات، پيرووات، گلوتامين يا گلوتات است.
آنها كاتالاز، اكسيداز، احياي نيترات، ايندول، اوره آز و توليد اسيد از كربوهيدراتها منفي هستند. اسيدهاي چرب در گونههاي بارتونلا از انواع C18:1 و C16:0 هستند. مهمترین اسيدهاي چرب در بارتونلا كوئين تانا و بارتونلا هنسله انواع C18:0 و C18:1 هستند.
بارتونلا باسيلي فرميس
بارتونلوزيس بیماریی است که با داستانهای عجيب زیادی ارتباط دارد که یکی از این داستانها به نام این بیماری یعنی بيماري كاريون، مرتبط است. دانيل كاريون دانشجوي پزشكي در لیمای پرو، پاياننامهاش درباره مطالعه بيماري وروگاپرونا بود که بيماریي است كه با زگيلهاي اندوتليايي (وروگاس)[9] همراه است. با توجه به اطلاعاتی که از گذشته باقی مانده بود، اين دانشجو مقداری از مواد زگیل يك بيمار را به خود تزريق كرد و متأسفانه 2 هفته بعد دچار آنميهموليتيك حادي شد كه تب اورويا ناميده شد. او قبل از مرگش فهميد وروگاپرونا و تب اوريا، دو تظاهر از يك بيماري هستند.
ویژگی بارتونلا باسيلي فرميس
خصوصیات عمومي:
بارتونلا باسيلي فرميس باسيل گرم منفی درون سلولی است كه 1 تا 3 ميكرومتر طول دارد و فلاژلهاي قطبي دستهاي دارد و توانایی تولید اسید از کربوهیدراتها را نداشته و معمولاً در گلبولهای قرمز در میزبان طبیعی پستاندار خودشان بقا مییابند. در 29 درجه سلسیوس بر روي محيط كشت هارت اینفیوژن آگار[10] حاوي سرم خرگوش و هموگلوبین خرگوش در حضور 5 درصد دی اکسید کربن قابل كشت است. دو تيپ كلني T1 و T2 دارد. اگرچه تغییر فازي که منجر به تغيير در توانايي ايجاد بيماري اين دو تيپ شود، ديده نشده است، اما باكتريهاي تيپ T2 بيشتر تمایل دارند که به اريتروسيتها بچسبند. گزارش شده است که بارتونلا علاوه بر تهاجم به اريتروسيت، به سلولهای اندوتليال و ماکروفاژها نيز تهاجم دارد. نفوذ و تهاجم این باکتری به گلبولهای قرمز بهواسطه 2 ژن تهاجمی (ia LA و ia lB) و فلاژل است.
مكانيسم بیماریزایی:
در تب اورويا پارازيتيسم گستردهاي در اريتروسيتهاي بالغ وجود دارد. مطالعات آزمايشگاهي با میکروسکوپ الکترونی نشان داده كه بارتونلا از طريق چسبندههاي وابسته به فلاژل به اريتروسيتها میچسبد. در بدن نيز بارتونلا به اريتروسيتهاي انساني میچسبد و بعضيها تقریباً داخل آن میشوند. بارتونلا باسیلیفورمیس در غشای گلبولهای قرمز ایجاد تورفتگی میکند (شکل 1). مكانيسم ورود مشخص نيست، اما ممكن است نوعي اندوسيتوز اجباری باشد. امروزه مطالعات نشان داده که ورود به سلــــــولهای اندوتلیال بهواسطه فعالیت Rho-GTpase توسط بارتونلا باسیلی فورمیس، بارتونلا کوئین تانا و بارتونلا هنسله صورت میگیرد و فرایند ورود از طریق دو سیستم ترشحی تیپ IV (Trw ,Bir B/Vir D4) انجام میگیرد. این عملکنندههای پروتئینی سبب تحریک بازآرایی اسکلت سلولی در سلولهای اندوتلیال شده و سپس ورود باکتری به شکل تجمعات باکتریایی به درون یک اندوزوم تکی رخ میدهد.
روزانه بيماران مبتلا بالغ بر 500/000 اريتروسيت در ميكروليتر (حدود 10 درصد اريتروسيتهاي يك مرد بالغ) را از دست میدهند و ايمنيشان سركوب شده است. مطالعات بالینی نشان داده است که اريتروسيتهاي آلوده، توسط طحال و احتمالاً از طريق اريتروفاگوسيتوزيس حذف میگردند.
در وروگاپرونا، زگيلهايي حاصل از پروليفراسيون شديد اندوتليال حاصل میشود. این زگیلها از ماستسل و نوتروفيلهاي فراوان پر شدهاند و بارتونلا در فضاي بين آنها یافت میشود. اگرچه بعضي از دانشمندان بارتونلا را درون سلولهای اندوتليال گزارش كردهاند، ولی سايرین معتقدند كه بارتونلا در بدن بهصورت خارج سلولي است و عليرغم نشان دادن تهاجم باكتري به سلول ميزبان در شرايط آزمايشگاهي، تهاجم به اندوتليوم در شرايط بدن هنوز مورد بحث است. به موازات بهبود زخم، نكروز متمركز در اندوتليوم وجود دارد.
شکل 1: بارتونلا باسيلي فرميس به گلبول قرمز چسبیده و حفرات عمیقی در سلول به وجود آورده است
(برگرفته از کتاب میکروبشناسی پزشکی واکر)
بيماريهاي حاصل از بارتونلا باسيلي فرميس
اپيدميولوژي:
بيشتر موارد بيماري كاريون در پرو، اكوادور، شیلی و کلمبیا دیده شده است، زيرا اين باكتري توسط گزش نوعي پشه خاكي منتقل میشود که لوتزوميا وروكاروم[11] نام دارد و محل زندگي آن در ارتفاعات درهای است که در سمت راست بادهای متداول قرار دارد. پشه خاكي فقط يك بار در صبح زود خونخواري میکند و انسانهایی که در طولانی مدت فاقد علامتند تنها مخزن شناختهشده بارتونلا باسیلی فورمیس ناقل عفونت هستند. بعضي افراد مبتلا و بدون نشانه در نواحي اندميك داراي باكتریمیاي بارتونلايي مختصري هستند.
علائم باليني:
بيماران مبتلا به بيماري كاريون ممكن است دچار تب اوريا، وروگاپرونا يا هر دو باشند اما تظاهرات آن همزمان روي نمیدهد.
تب اورويا یک آنمي حاد، تبدار و هموليتيك است. 2 تا 5 هفته بعد از گزش پشه خاكي بيمار دچار بیاشتهایی، سردرد، تب پائین، درد منتشر استخوان و ماهيچه، هپاتواسپلنومگالي و آنمي میگردد. گاهی بیماری با تب بالا و لرز ناگهانی و سردرد و تغییر در وضعیت روحی رخ میدهد. گاهي بيماران بهطور ثانويه با سالمونلا تیفی آلوده شده و دچار تيفوئيد كشنده میشوند.
وروگاپروانا بيماري خوشخیمی است كه با ايجاد زگيلهاي آنژيوماتوز قرمز كه در صورت لمس به خونريزي میافتند، مشخص میشود. زگيلها بدون درد هستند، اما كاملاً سبب بدشکل شدن، خصوصاً در صورت میشوند. زگيلها گاهي به بزرگي تخممرغ هستند، اما اكثراً کوچکترند و بهصورت شاخهاي و شبيه تمشك هستند. بيماران در اين حالت تب و بدحالي دارند. اصولاً زگيلها 4 تا 6 ماه وجود دارند ولی گاهي اوقات تا 2 سال طول میکشند.
تشخيص آزمايشگاهي:
تب اورويا توسط كشت دادن باكتري از خون و مشاهده انگل در اريتروسيتهای لام خونی رنگشده با گيمسا تشخيص داده میشود. در رنگآمیزی گیمسا، باکتری بارتونلا باسیلیفورمیس بهصورت کوکسی یا باسیلی که معمولاً خمیده یا حلقوی است مشاهده میگردد. با اين حال اين روش بهویژه اگر آنمي خفيف باشد، نسبتاً غيرحساس است. باكتري از زگيل نيز قابل كشت است و در برشهای بافتی هم یافت میشود. آنتیبادی ضد بارتونلا باسيلي در طي نقاهت ظاهر میشود، بنابراين در تشخيص بيماري كاريون مفيد نيست.
درمان و پيشآگهي:
تب اورويا با پنيسيلين، تتراسايكلين، كلرامفنيكل يا ساير آنتیبیوتیکها بهخوبی درمان میشود. استفاده همزمان از درمان آنتیبیوتیکی و تزريق خون در بعضي بیماران مبتلا به تب اورويا منجر به نتایج قابلتوجهی در درمان میشود، البته این امر نمیتواند باكتریمی را حذف نماید. وروگاپرونا به درمان آنتیبیوتیکی خوب جواب نمیدهد.
بارتونلا (روچاليما) كوئينتانا
بارتونلا كوئينتانا عامل تب خندق، به این دليل به اين نام نامیده شده كه حدود 1 میلیون سرباز آلمانی در طی جنگ جهانی اول در سنگرها به این بیماری دچار شدند. اولین محققي كه بر روي تب سنگر مطالعه کرد، دكتر روچاليما بود كه مشاهده كرد كه بيماري يك دوره تب 5 روزه (كوئينتانا) دارد، به همين دليل بارتونلا كوئينتانا را تا مدتهای مديدي روچاليما كوئينتانا مینامیدند.
خصوصيات بارتونلا كوئينتانا
بارتونلا كوئينتانا كوكوباسيلی با طول 0/2 تا 0/4ميكرومتر است و در رنگآميزي بهصورت دوقطبي دیده میشود. باکتری، پاتوژن خارج سلولي است که قابل كشت بر روي محيطهاي غنيشده حاوي 5 درصد خون گوسفند است. رشد بعد از چند هفته در 37 درجه سلسیوس و 5 درصد CO2 صورت میگیرد.
انسان مخزن كليدي است و باكتري از طريق شپش بدن (پديكولوس هومنیس كوروپوريس) منتقل میگردد. بارتونلاهايي كه هنگام خونخواري وارد معده شپش میشوند به ديواره معده حشره میچسبند و در آنجا تكثير میيابند و همانند ريكتزياي تيفوسي وارد سلول نميشوند، بنابراين به شپش آسيب نميرسانند، لذا بارتونلا در معده شپش بهصورت خارج سلولي رشد ميكند و از طريق تخم شپش به نسل بعدي منتقل نمیشود. نشان داده شده كه شپش حتي بيش از 1 سال با بارتونلا آلوده میماند و عفونت، عمر شپشها را كوتاه نمیکند. همانند ريكتزياي تيفوسي، بارتونلا كوئينتانا از طريق مدفوع شپش در هنگام تغذيه او منتقل شده و با خارش محل گزيده شده باكتري وارد پوست میگردد.
بيماريهاي حاصل از بارتونلا كوئينتانا
اپيدميولوژي:
بيماران آلوده به بارتونلا كوئينتانا دچار تب خندق[12]، باكتريمي تبدار عودكننده[13]، التهاب داخل چشم يا آنژيوماتوزيس باسيلي میشوند. مطالعات سرولوژيك نشان میدهد كه بيشتر افرادي كه با بارتونلا كوئينتانا آلوده میشوند دچار بيماري خفيفي ميشوند كه از نظر كلينيكي تشخيص داده نمیشوند و گاهي بهعنوان تب با عامل ناشناخته (FUO) در مكزيك، آمريكا و اروپا تشخيص داده میشوند. عودها اغلب در فواصل 4 تا 5 روزه صورت میگیرد. سردرد، درد عضلانی، درد ساق پا و راش ماکولار پایدار هستند.
تب خندق در طي هر دو جنگ جهاني ديده شده، اما امروزه موارد تكگير دارد. در بيماران بدون نشانه، بارتونلا ايجاد باكتريمي میکند كه سالها باقي ميماند و سبب عود تب خندق حتي 8 سال بعد از شروع عفونت میشود. در سالهای اخیر باکتریمی در میان 14 درصد از افراد بیخانمان فرانسه رخ داده بود که 8 درصد آنها فاقد تب بودند.
علائم بالینی:
تظاهرات تب خندق 4 تا 35 روز بعد از آلودگي بيمار نمايان میشود و شامل تب، لرز، سردرد، چشمدرد، بدحالي و درد شديد عضلانی و مفاصل و استخوانها است. به دليل درد شديد استخوانهاي قدامي درشتنی، بيماري تب استخوان ساق[14] نيز ناميده میشود. ممكن است يك راش ماكولار بر روي شكم ظاهر شود كه شبيه خالهاي Rose spot در تيفوئيد است. بيماري 2 تا 3 روز شديد است و بعد در طي 2 تا 3 روز فروكش میکند كه سبب تب تيپيك 5 يا 6 روزه تب خندق میشود. در چند سال آينده عود امكانپذير است و با تب راجعه شپشي اشتباه میشود.
آنژيوماتوزيس باسيلي[15] فقط در بيماراني كه ايمني آنها بسيار سركوب شده، رخ میدهد و بيشتر توسط بارتونلا هنسله رخ میدهد كه البته موارد کمی هم توسط بارتونلا كوئينتانا ايجاد میشود. هر دو باكتري با التهاب اعصاب بينايي[16] مرتبطند.
تشخیص آزمایشگاهی:
لیز گلبولهای قرمز دارای باکتری بهواسطه سانتریفیوژ و انکوباسیون در دمای 37-35 درجه سلسیوس و اتمسفر مرطوب دارای 5 درصد دی اکسید کربن روی محیطهای شکلات آگار و یا کلمبیا بلاد اگار غنیشده با 5 درصد خون دفیبرینه) به مدت بیش از 18 روز سبب بازیابی بارتونلا کوئینتانا در بیماران مورد آزمایش میگردد و کلنی ظاهر میشود. امروزه از تکنیکهای ایمنوفلورسانس یا ایمنواسی آنزیم برای تشخیص بارتونلا کوئینتانا استفاده میگردد.
لازم به ذکر است که تشخیص سرولوژیک اندوکاردیت بارتونلا باید به همراه اندازهگیری تیترهای آنتیبادی علیه کوکسیلا بورنتی هم باشد چرا که میتوانند سبب ایجاد تیترهای آنتیبادی با واکنش متقاطع علیه بارتونلا باشند. تیترهایی که علیه آنتیژنهای فاز I کوکسیلا بورنتی در اندوکاردیت تب کیو ایجاد میگردند بسیار بالاتر از تیترهای آنتیبادی علیه بارتونلا است. چنانچه لازم باشد بعد از جذب محصولات متقاطع وسترن ایمنوبلاتینگ جهت تشخیص قطعی مورد استفاده قرار میگیـــــــــرد. تکنیک Real Time PCR را میتوان برای تشخیص اندوکاردیت بارتونلا باسیلیفورمیس مورد استفاده قرار داد.
درمان و پیشگیری:
بارتونلا كوئينتانا در شرايط آزمايشگاهي به بسياري از آنتیبیوتیکها حساس است، اما بيماران اغلب با تتراسايكلين درمان میشوند. عموماً عفونتهای بارتونلا کوئینتانا با جنتامایسین به مدت دو هفته و به دنبال آن با داکسیسیکلین به مدت 4 هفته (مجموعاً 6 هفته) درمان میگردند.
با پاشيدن پودر 10% ددت به بدن و لباسهای افراد آلوده، شپش بدن كه ناقل تب خندق است كنترل میشود. اگر شپش بدن به ددت مقاوم شده، میتوان از حشرهكشهاي ديگر كه اثرات كمي بر روی پوست دارند، استفاده نمود. آغشته كردن لباسها به حشرهكشهاي پيرتروئيدي میتواند انسانها را براي مدت چند ماه از دسترس شپشها حفظ کند.
بارتونلا (روچاليما) هنسله
بارتونلا (روچاليما) هنسله اولين بار در نمونههای كلينيكي با استفاده از تكنيك PCR كشف شد و قرابت نزديكي بين آن و بارتونلا كوئينتانا و بارتونلا وينسوني ديده شد. افرادي كه ايمني كامل دارند معمولاً در اثر بارتونلا هنسله دچار بيماري پنچه گربه ميگردند. افراد با نقص ايمني خصوصاً مبتلايان به ايدز در اثر بارتونلا هنسله دچار فرم آنژيوماتوزيس باسيلي، به همراه يا بدون لكه آبي كبد[17] در اثر تجمع خون در پارانشيم میگردند. آنژيوماتوزيس باسيلي دربيماراني كه ايمني طبيعي دارند نادر است.
خصوصيات بارتونلا هنسله
بارتونلا هنسله باكتري گرم منفي است كه در محيط آگار خوندار غنیشده قابل رشد است و 4 روز طول میکشد تا در 25 درجه سلسیوس رشد كند. در مورد ايجاد بيماري توسط بارتونلا هنسله اطلاعات كمي در دسترس است. در بيماري پنجه گربه، باكتري درون ماكروفاژها ديده شدهاند، اما در مبتلايان به آنژيوماتوزيس باسيلي با كبد پليوزيس[18] ابتدا بهصورت خارج سلولي ديده میشوند. باكتريها در بين زخمهاي آنژيوماتوزيس در هر دو بيماري مشاهده میشوند. محققين عقيده دارند كه بارتونلاي خارج سلولي، ماده يا موادي توليد میکند كه سبب پروليفره سريع سلولهای اندوتليال میشوند. بيماري پنجه گربه با تشكيل گرانولوما در غدد لنفاوي مشخص میشود كه از محل پنجه كشيدن يا گاز گرفتن گربه سرباز میکند.
بيماريهاي حاصل از بارتونلا هنسله
اپيدميولوژي:
در سال 1992 تعداد افراد مبتلا به بيماري پنجه گربه در آمريكا در حدود 22 هزار تخمين زده شد كه حدود 2000 نفر از آنها به مراقبتهای بيمارستاني نياز داشتند. همچنين حدس زده میشود كه سالانه 2000 مورد بيماري پنجه گربه در هلند رخ دهد. اين بيماري در افراد داراي سيستم ايمني كامل در همه گروههای سني يافت میشود و نيمي از موارد در جوانان زير 21 سال گزارش میگردد و اغلب موارد مثبت آدنوپاتي خوشخیم در بچهها و جوانان يافت میشوند.
بيشتر بيماران مبتلا به بيماري پنجه گربه، بچهاند و 87 تا 99 درصد بالغين و بچههاي مبتلا در معرض پنجه كشيدن، گاز گرفتن يا ليسيدن گربه -اغلب بچهگربه- قرار گرفتهاند. منبع آنژيوماتوزيس باسيلي معلوم نيست. اگرچه يك مطالعه بر روي 84 بيمار نشان داده است كه در ميان بيماران مبتلا به ايدز، تنها عامل مهم خطرساز، گاز گرفته شدن يا پنجه كشيدن گربه وجود داشته است، اما حدود يك سوم مبتلايان به ايدز اصلاً در تماس با گربه نبودهاند.
اخيراً معلوم شده كه كك گربه نيز آلوده شده و امكان افزايش انتقال بارتونلا هنسله توسط گزش كك افزايش مييابد. گربههاي اهلي مخزن اصلي بارتونلا هنسله و بارتونلا کلاریدجیه[19] هستند. باکتری از گربه به گربه توسط کک گربه (کتنوسفالیدس فلیس) منتقل میگردد. در بيش از 40% گربههاي ولگرد هم آلودگي با بارتونلا هنسله يافت شده است. در اروپا و فيليپين بيش از 1/3 گربهها به بارتونلا کلاریدجیه آلوده هستند، در حالي كه در آمريكاي شمالي و ژاپن شيوع آن تقريباً 10% است. آلودگي همزمان در گربهها به هر دو گونه بارتونلا نيز گزارش شد. طبیعت بیماری عمدتاً توسط میزبان تعیین میشود. بعضي افراد با ايمني كامل باكتريمي پايدار بارتونلا هنسله را بعد از گزش با كك نشان دادهاند. تب پنجه گربه داراي انتشار جهاني بخصوص در كشورهاي گرم و مرطوب است. با اين حال درجات متفاوتي از شيوع اين بيماري از مناطق جنوب به شمال، حداقل در نيمكرة شمالي وجود دارد.
بر اساس شواهد سرولوژيكي، دو مورد بيماري پنجه گربه شناسايي شد كه عامل آن بارتونلا کلاریدجیه تعيين گرديد. اين ارگانيسم تاژکدار اولين بار از گربههاي اهلي كه بهعنوان ميزبان طبيعي و مخزن بيماري هستند، جدا شد.
بارتونلا هنسله، بارتونلا کوئینتانا، بارتونلا وینسونی تحت گونه برخوفی[20]، بارتونلا وینسونی تحت گونه آروپنسیس[21]، بارتونلا آلساتیکا[22]، بارتونلا کوهلری[23] و بارتونلا الیزابته بهعنوان عوامل ایجادکننده اندوکاردیت عفونی گزارش شدهاند.
بر اساس شواهد اپيدميولوژيكي معتقدند كه كنهها ناقل بارتونلا وینسونی برخوفی، در سگها هستند. بارتونلا کوهلری از دو گربه در شمال كاليفرنيا و بارتونلا ویسی[24] در ايلات یوتا و ایلینویز در آمريكا از گربهها جداسازي شده است. در گلههاي گاو نيز يك گونة جديد بارتونلا بنام بارتونلا بوویس[25] جداسازي شده است كه بسيار نزديك به بارتونلا ویسی است و اين گونه هم توسط كنهها منتقل میشود.
چندين گونه بارتونلا هم وجود دارد كه از حيوانات وحشي شامل خيلي از گونههاي جوندگان (بارتونلا دوشیه[26]، بارتونلا تریباکوروم[27]، بارتونلا برتسی[28]، بارتونلا تگلوری[29]) و خرگوشها (بارتونلا آلساتیکا) جدا شده است. گوشتخواراني از قبيل كايوتها (گونهاي از سگسانان) و روباههاي خاكستري[30] هم بوسيلة بارتونلا وینسونی برخوفی آلوده ميشوند.
علائم بالینی:
(الف) بيماري پنجه گربه:
شكل تيپيك و غير تيپيك بيماري پنجه گربه توضيح داده شده و به ترتيب 89 درصد و 11 درصد تخمين زده شده است. بيماران مبتلا به فرم تيپيك بيماري پنجه گربه 4 تا 6 روز بعد از پنجه يا گاز گربه دچار يك ماكول در محل ورود باكتري میشوند. ماكول سريعاً تبديل به پاپول يا پوستول میشود و غدد لنفاوي در 7 تا 50 روز آينده متورم میشود كه بيشتر آنها در سر، گردن يا انتهاهاي بالايي است و ممكن است با لنفادنوپاتي سر و گردن[31] اشتباه شود. لنفادنوپاتي بيماري پنچه گربه در اثر تشكيل گرانولوماست و ممكن است با تب و بدحالي همراه باشد. غدد در 15 درصد موارد چركي ميشوند. فرم تيپيك بيماري پنجه گربه در عرض 2 تا 4 ماه خودبهخود خوب میشود. در میزبانهای طبیعی و با سیستم ایمنی کارآمد، 80 درصد موارد افراد کمتر از 21 سال هستند که یک پاپول یا پوستول سطحی در ناحیه تلقیح داشته و همراه با یک لنفادنوپاتی ناحیهای خود محدودشونده است.
فرم آتيپیك بيماري پنچه گربه بيشتر بهصورت سندرم پاري نودز اوكولوگلاندولار[32] (کونژنکتیویت گرانولومايي با تورم غدد لنفاوي اطراف چشم) است. در موارد كمتري بهصورت پنوموني آتيپيك، هپاتيت گرانولومايي، آنسفاليت، تونسيليت، التهاب شريان مغز، التهاب طحال ديده میشود. در مبتلايان به فرم آتیپيك گاهي تظاهرات آلرژيك مثل اريتمانودوزوم يا اريتماي ساليانه يا راشهاي ماكولاپاپولار بروز میکند و بعضي دچار پورپوراي ترومبوسیتوپنيك میشوند.
(ب) آنژيوماتوزيس باسيلي و كبد پليوزيس:
پروليفره سلولهای اندوتليال در مبتلايان به آنژيوماتوزيس گاهي سبب گرههاي پوستي، ندولهاي احشايي يا هر دو میشوند. گرههاي پوستي بهصورت پاپولهاي قرمز كوچكند كه اين پاپولها بزرگ شده و به شكل توت درمیآیند. ندولهاي مخاطي در هر ارگاني ممكن است ديده شود. اگر پروليفره عروق در كبد رخ دهد، سبب تشكيل كيستهاي بزرگ پرخون به نام كبد پليوزيس میگردد.
بيماران دچار تب، از دست دادن وزن، اسهال، درد عضلاني و علائم بدكار كردن اعضا كه در آن آنژيوما هست، میشوند. بيماران داراي كبد پليوزيس، دچار هپاتواسپلنومگالي، احساس سيري و درد شكم میشوند.
تشخيص آزمايشگاهي:
قبلاً تشخیص بیماری خراش پنجه گربه نیازمند ترکیبی از معیارهای بالینی، اپیدمیولوژیکی و پاتولوژیکی بود. بررسیهای بافتشناسی شامل رنگآمیزی وارتین استاری و ایمنوهیستوشیمی است که تشخیص این بیماری را تسهیل میکند. در ابتلا به بيماري پنجه گربه، تشخيص بر اساس تستهاي پوستي است كه از ترشحات غدد بيماران براي تأييد استفاده میشود. غدد بيوپسي شده و براي حضور بارتونلا هنسله كشت داده میشود و بافت غدد براي باسيل بارتونلا هنسله درون ماكروفاژ رنگآميزي میشود. در ابتلا به آنژيوماتوزيس، بارتونلا هنسله را از ندولها كشت میدهند که در فضاي بين سلولهای اندوتليال قابل رؤيتند. تست آنتیبادی ايمونوفلورسانس براي جستجوي آنتیبادی ضد بارتونلا هنسله و تستPCR در آزمایشگاههای مركز تحقيقات و رفرانس قابل انجام است.
بارتونلا هنسله اکسیداز، کاتالاز و اوره از منفی بوده و قابلیت استفاده از کربوهیدرات را ندارد. شناسایی بارتونلاها از طریق حرکت ناگهانی ارگانیسم در مایعات، رنگآمیزی ایمنوفلورسانس، آنالیز ترکیبات اسیدهای چرب، تعیین توالی DNA و یا هیبریداسیون انجام میگیرد.
درمان:
عفونتهای مرتبط با تظاهرات سطحی نظیر لنفادنیت در بیماری خراش گربه تیپیک نیازمند درمان آنتیبیوتیکی نیست، زیرا استفاده از آنتیبیوتیک سبب افزایش سرعت بهبودی و یا کاهش زمان بهبودی نمیگردد. این یافته بر اساس نتایج بررسیهای متا آنالیز مطالعات تصادفی و مشاهدهای است. بيماري پنجه گربه عموماً با ريفامپين، سيپروفلوكساسين، جنتامايسين يا تري متوپريم– سولفومتوکسازول درمان میشود. براي كاهش درد، غدد لنفاوي متورم بايد آسپيره شوند. بيشتر بيماران مبتلا به آنژيوماتوزيس باسيلي با درمان طولاني (4 تا 6 هفته) با اريترومايسين، ريفامپين يا داكسيسايكلين خوب میشوند. بعضيها با تركيب اريترومايسين بعلاوه نورفلوكساسين يا كلرامفنيكل يا اینکه اول سفترياكسون بعلاوه جنتامايسين و سپس سيپروفلوكساسين درمان میشوند.
[1] -Bartonella baciliformis
[2]– Carrion’s disease
[3] –B. (Rochalimaea) quintana
[4] -Trench fever
[5] –B. (Rochalimaea) henselae
[6] -Cat-scratch disease
[7] –B. elizabethae
[8] -B. vinsonii
[9] -Verrugas
[10] -Heart infusion agar
[11]– Lutzomyia verrucarum
[12] -Trench fever
[13] -Relapsing febrie bacteremia
[14]-Shin bone fever
[15] -Bacillary angiomatosis
[16] -Optic neuritis
[17] -Peliosis hepatic
[18] -Peliosis hepatis
[19] – Bartonell clarridgeiae
[20] –B. vinsonii subsp. berkhoffii
[21] – B. vinsonii subsp. arupensis
[22] – B. alsatica
[23] – B. koehleri
[24] B.weissii
[25] B.bovis
[26] B.doshiae
[27] B. tribocorum
[28] B.birthesii
[29] B.tglorii
[30] Urocyon cinereoargenteus
[31]– Scrofula
[32]– Parinaud’s oculogladular
https://www.cdc.gov/bartonella/index.html
برای دانلود فایل pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید
ورود / ثبت نام